زرتشت، از اسطوره تا واقعیت
Anonymous
زرتشت، از اسطوره تا واقعیت
کم نیستند کتابهایی که در مورد شخصیت و زندگی زرتشت نوشته شدهاند و کم نیستند مطالبی که هر روز در این خصوص در فضای مجازی منتشر میشوند. با این حال، زندگی و شخصیت وی همچنان رازآلود باقی مانده است و به گمانم همچنان رازآلود باقی خواهد ماند. اما دلیل این رازآلودگی چندان هم رازآلود نیست.
حقیقت این است که زرتشت نه یک شخصیت تاریخی بلکه یک شخصیت اساطیری است. قبل از اینکه به تبییین و تمیییز شخصیتهای تاریخی و اساطیری بپردازم لازم میدانم اشاره کنم که ما در مراجعه به متون گذشته با سه نوع متن مواجه میشویم: تاریخی، اسطورهایی و افسانهای. به طور خلاصه میتوان گفت که افسانه متنی است که واقعیت نداشته باشد و از واقعیت هم نشات نگرفتهباشد. اما متن تاریخی متنی است که واقعیت داشته باشد و مبتنی بر واقعیت باشد.
(بگذریم که خیلی از متونی که تحت عنوان تاریخ مطالعه میکنیم افسانهای بیش نیستند!!). اسطوره در میانه این دو متن قرار میگیرد. اسطوره از این منظر که واقعیت ندارد با افسانه مشابه است ولی فرق آن با افسانه در این است که اسطوره برخلاف افسانه از واقعیت نشات میگیرد یعنی ریشه در واقعیت دارد.
برای تشخیص شخصیتهای اسطورهای از شخصیتهای تاریخی چندین فاکتور در دست داریم. فاکتورهایی که جمع آنها در یک متن یا یک شخص آنرا به متن یا شخص تاریخی تبدیل میکند. به عنوان مثال فاکتورهای اساسی ذیل را در نظر بگیرید:
1- زمانمندی: شخصیتهای تاریخی زمانمند هستند. یعنی تاریخ تولد و مرگ آنها کم و بیش برما معلوم است. مثلاً سقراط، محمد (ص)، بابک، هیتلر...
2- مکانمندی: شخصیتهای تاریخی مکامند هستند. یعنی در مکان مشخصی متولد، زیسته و وفات یافتهاند. مثلاً مکانمندی شخصیتهای ذکر شده در مثال فوق.
3- اسناد تاریخی همزمان: شخصیتهای تاریخی شخصیتهایی هستند که اسناد تاریخی مقارن زندگی آنان در مورد آنها سخن میگویند.
4- اسناد تاریخی ملل همجوار. معمولا در مورد اکثر اشخاص تاریخی علاوه بر اسناد تاریخی جامعهای که آنها در ان میزیستهاند، در اسناد تاریخی کشورهای همسایه هم میتوان اطلاعاتی در مورد آنها پیدا کرد. این اسناد بسیار حائز اهمیت هستند. به عنوان مثال ما قرنها پس از اشکانیان از این تمدن باشکوه جز اطلاعات ناقص چیز دیگری در دست نداشتیم. به نحوی که هم طبری، هم مسعودی و هم فردوسی اطلاعات بسیار ناقصی از این تمدن ارائه دادهاند و مدت حکومتشان را 200 سال ذکر کردهاند در حالیکه تاریخنویس رومی به نام ژوستن که مقارن پادشاهی اشکانیان در روم میزیسته و تاریخ مینوشته اطلاعات ارزشمندی در خصوص آنان ثبت کرده است. و یا به عنوان مثالی دیگر، عمده اطلاعاتی که ما امروزه در مورد بابک در دسترس داریم از منابعی حاصل شده که به دست دشمنان و مخالفینش تالیف گردیدهاند.
حال با این پیشزمینه میخواهیم به بررسی شخصیت زرتشت بپردازیم: تولد او را از هزاره اول پیش از میلاد تا 14هزار سال پیش از میلاد مسیح نوشتهاند!!! دقت میکنید؟! یک شخص با اختلاف زمانی 13هزار سال!!! مکان تولد و زندگی او هم عین زمانش شدیداً محل مناقشه است از دریاچه اورمیه تا کوه ساوالان تا حوالی ری و بلخ... اختلافی به مسافت صدها کیلومتر! درست همانند اختلاف در زمان! هیچ سندی که متخصصان قبول داشته باشند از دوران زرتشت به ما رسیده است در دست نیست. هیچ سند تاریخی که مقارن زندگی زرتشت نوشته شده باشد و در مورد او سخن بگوید موجود نیست. حتی قدیمیترین بخشهای اوستا که به زعم اغلب متخصصان آن هم در دوره زرتشت نوشته نشدهاست هیچ اطلاعی در مورد زرتشت به دست نمیدهد. و اینکه هیچ متن تاریخی مقارن حیات زرتشت در کشورهای همسایه که اطلاعاتی در مورد او ارائه بدهد موجود نیست. بر همین اساس است که میگویم زرتشت یک شخصیت اساطیری است نه تاریخی!
محمد رحم
برای تشخیص شخصیتهای اسطورهای از شخصیتهای تاریخی چندین فاکتور در دست داریم. فاکتورهایی که جمع آنها در یک متن یا یک شخص آنرا به متن یا شخص تاریخی تبدیل میکند. به عنوان مثال فاکتورهای اساسی ذیل را در نظر بگیرید:
1- زمانمندی: شخصیتهای تاریخی زمانمند هستند. یعنی تاریخ تولد و مرگ آنها کم و بیش برما معلوم است. مثلاً سقراط، محمد (ص)، بابک، هیتلر...
2- مکانمندی: شخصیتهای تاریخی مکامند هستند. یعنی در مکان مشخصی متولد، زیسته و وفات یافتهاند. مثلاً مکانمندی شخصیتهای ذکر شده در مثال فوق.
3- اسناد تاریخی همزمان: شخصیتهای تاریخی شخصیتهایی هستند که اسناد تاریخی مقارن زندگی آنان در مورد آنها سخن میگویند.
4- اسناد تاریخی ملل همجوار. معمولا در مورد اکثر اشخاص تاریخی علاوه بر اسناد تاریخی جامعهای که آنها در ان میزیستهاند، در اسناد تاریخی کشورهای همسایه هم میتوان اطلاعاتی در مورد آنها پیدا کرد. این اسناد بسیار حائز اهمیت هستند. به عنوان مثال ما قرنها پس از اشکانیان از این تمدن باشکوه جز اطلاعات ناقص چیز دیگری در دست نداشتیم. به نحوی که هم طبری، هم مسعودی و هم فردوسی اطلاعات بسیار ناقصی از این تمدن ارائه دادهاند و مدت حکومتشان را 200 سال ذکر کردهاند در حالیکه تاریخنویس رومی به نام ژوستن که مقارن پادشاهی اشکانیان در روم میزیسته و تاریخ مینوشته اطلاعات ارزشمندی در خصوص آنان ثبت کرده است. و یا به عنوان مثالی دیگر، عمده اطلاعاتی که ما امروزه در مورد بابک در دسترس داریم از منابعی حاصل شده که به دست دشمنان و مخالفینش تالیف گردیدهاند.
حال با این پیشزمینه میخواهیم به بررسی شخصیت زرتشت بپردازیم: تولد او را از هزاره اول پیش از میلاد تا 14هزار سال پیش از میلاد مسیح نوشتهاند!!! دقت میکنید؟! یک شخص با اختلاف زمانی 13هزار سال!!! مکان تولد و زندگی او هم عین زمانش شدیداً محل مناقشه است از دریاچه اورمیه تا کوه ساوالان تا حوالی ری و بلخ... اختلافی به مسافت صدها کیلومتر! درست همانند اختلاف در زمان! هیچ سندی که متخصصان قبول داشته باشند از دوران زرتشت به ما رسیده است در دست نیست. هیچ سند تاریخی که مقارن زندگی زرتشت نوشته شده باشد و در مورد او سخن بگوید موجود نیست. حتی قدیمیترین بخشهای اوستا که به زعم اغلب متخصصان آن هم در دوره زرتشت نوشته نشدهاست هیچ اطلاعی در مورد زرتشت به دست نمیدهد. و اینکه هیچ متن تاریخی مقارن حیات زرتشت در کشورهای همسایه که اطلاعاتی در مورد او ارائه بدهد موجود نیست. بر همین اساس است که میگویم زرتشت یک شخصیت اساطیری است نه تاریخی!
محمد رحم