Skip to main content

در فوریه 1917، انقلاب

در فوریه 1917، انقلاب
Anonymous

در فوریه 1917، انقلاب توده ها، سلطنت300 ساله خاندان رومانوف را در روسیه سرنگون ساخت . در فردای سرنگونی تزاریسم، دو دولت در روسیه به وجود آمدند . یکی دولت موقت بورژوازی که در راس آن نمایندگان مجلس دوما که مدافع نظام سرمایه داری بودند ، قرار داشتند و دیگری، دولت کارگران و سربازان که همان شورای نمایندگان کارگران و سربازان - دهقانان در لباس سرباز- بود. طبیعی است که بین این دو دولت، یکی می بایستسی دیگری را شکست داده و همه قدرت سیاسی را از آن خود سازد . احزاب چپ آن زمان روسیه که عبارت بودند از سوسیالیست انقلابی ها، منشویک ها و بلشویک ها به رهبری لنین، هر سه در شورای کارگران و سربازان شرکت داشتند. اما دو حزب خرده بورژوازی درلباس چپ، - منشویک ها و سوسیالیست انقلابی ها - به انقلاب کارگران و زحمتکشان خیانت ورزیده ، با حکومت بورژوازی از در سازش در آمده،

در کابینه ائتلافی شرکت کردند. تنها جزب بلشویک بود که به آرمانهای والای کارگران و توده های زحمتکش وفادار مانده و پرچم مبارزه علیه دولت موقت را که از منافع مالکین ارضی و سرمایه داران دفاع میکرد و به جنگ امپریالیستی ادامه میداد، فروزان نگه داشتند. نتیجه غائی دعوا و کشمکش بین دولت ائتلافی بورژوازی و حزب بلشویک این بود که حزب بلشویک به سرکردگی لنین و با پشتیبانی کامل کارگران و و دهقانان در 25 اکتبر 1917، دولت سرمایه داران را شکست داده و قدرت سیاسی را در دست گرفت . با پیروزی بلشویک ها ، سلطه سرمایه داری در روسیه سرنگون شده و نظام سوسیالیستی در آن سرزمین پهناور، مستقر گردید . این نقطه عطفی در تاریخ مبارزات خونین زحمتکشان دنیا بود. امپریالیستها که از استقرار نظام سوسیالیستی در روسیه سخت به وحشت افتاده بودند، خاک شورا ها را مورد حمله وحشیانه قرار داده و سخت کوشیدند با دخالت نظامی، دولت شوروی را در نطفه خفه سازند . بدین ترتیب، قشونهای 14 کشور امپریالیستی، خاک روسیه را به اشغال خود در آوردند. ضد انقلاب داخلی هم در نقاط مختلف روسیه تحت حمایت قشون های امپریالیستی، برای احیای سرمایه، شعله جنگ داخلی با بلشویک ها را مشتعل ساختند. جنگ خونین داخلی به مدت سه سال تمام ادامه داشت. درست در چنین شرایط حساسی که خطر تجاوز امپریالیستی و جنگ داخلی، دولت جوان شورا ها را به طور جدی در معرض خطر قرار داده بود، در 28 ماه مه سال 1918 دولت مستقل آذربایجان به رهبری حزب مساوات و ریاست محمد امین رسول زاده، اعلام موجودیت کرد.آنگاه، قشونهای ترکیه عثمانی در حمایت کامل از دولت مستقل آذربایجان، به باکو هجوم برده و این شهر را به تصرف خود در آوردند . چندی نگذشت که قشونهای انگلیس که تصاحب نفت باکو را در مد نظر داشتند، به سرکردگی ژنرال تامسون وارد باکو شدند . آنها به حمایت کامل از دولت مساواتی ها بر خاسته و این دولت را رسمی شناختند. در چنین شرایطی که قشونهای اشغالگر انگلیس برای سرنگون ساختن دولت شورا ها از هیچ کوششی و از آنجمله یاری رساندن به دولت های مستقل و جدا شده از خاک شوروی، خود داری نمی کردند، ارتش شوروی چاره ای جز این نداشت که در جهت بیرون راندن قشونهای امپریالیسم انگلیس و دیگر قدرت های امپریالیستی و بر چیدن بساط قدرت دولتهای " مستقلی" که آلت دست امپر یالیست ها بودند، به طور جدی وارد عمل گردد . بهمین دلیل نیز بر دامنه فعالیت های ارتش سرخ در قفقاز افزوده شد و در نتیجه مداخله نظامی دولت شوروی و مبارزات کارگران و زحمتکشان، عمر کوتاه حکومت مستقل آذربایجان در آوریل سال 1920، به پایان رسید. این خلاصه ای از وقایع تاریخی مهمی است که در سالهای نخستین حکومت شورا ها و در شرایط هجوم قدرت های امپریالیستی به خاک شوروی به منظور سرنگون ساختن حکومت جوان سوسیالیستسی، در بخشی از سرزمین قفقاز به وقوع می پیوست .به نظر من، سقوط دولت مساواتی ها در آذربایجان که در جنگ و مقابله نظامی بین قدرتهای امپریالیستی اشغالگر و ارتجاع داخلی از یک طرف و کارگران و زحمتکشان شوروی تحت رهبری حزب بلشویک لنینی از طرف دیگر، جانب قدرتهای امپریالیستی و دشمنان داخلی نظام سوسیالیستی را گرفته بود، اجتناب ناپذیر بود.ا