Skip to main content

دوست گرامی حسن، اینجانب

دوست گرامی حسن، اینجانب
Anonymous

دوست گرامی حسن، اینجانب همواره با تمام خط مشی هائی که در سال های نخستین حکومت ضد مردمی و آزادیکش جمهوری اسلامی، از این رژیم ضد دموکراتیک طرفداری میکردند و مقاله ها و چکامه ها در مدح و ستایش از خمینی، این قاتل بهترین فرزندان خلق، میسرودند، مخالف بوده و در نکوهش آنها در همان سال ها ی دردناک کشتار و جنایت، مطالب زیادی نوشته ام. شعر بازار ریا را در بهار سال 1358 ، دو ماه و نیم بعد از استقرار رژیم جمهوری اسلامی در افشای این رژیم ارتجاعی ساخته ام . چند بیت از این شعر افشاگرانه را اینجا می آورم :
موسم رونق بازار ریا میگردد شهر، پرغلغله ورد و دعا میگردد
در دیاری که حکومت به کف اهل ریاست دین و مذهب، سپر دفع بلا می گردد
شیخ، بسیار سخن از فقرا می گوید لیک، هرجا کمک اهل غنا میگردد

همه جا صحبت از این جامعه بی طبقه است به قیانت مگر این وعده وفا میگردد!
آنکه در شیشه کند خون دل رنجبران للعجب، یاور و یار فقرا میگردد!
صیغه آزاد و حلال است در این شهر، ولی صحبت از حرمت فحشا و زنا میگردد!
همه جا، تاجر و مالک، همه جا قدرت پول گفتگو بر سر تحریم ربا میگردد!
گفت زاهد که اگر رحم و مروت باشد کی در این شهر ، یکی خوار و گدا میگردد
به فقیران چودهد اهل کرم، خمس و زکات همچو فردوس برین، کشور ما میگردد.
گفتم ای زاهد خودبین، چه فریبی مردم توده بیدار چو شد، مشت تو وا میگردد
بهر بگسستن زنجیر اسارت، تنها قدرت رنجبران، راه گشا میگردد