Skip to main content

اشعارشاهنامه را ابوالقاسم

اشعارشاهنامه را ابوالقاسم
Anonymous

اشعارشاهنامه را ابوالقاسم فردوسی شاعر معروف دوران سلاطین غزنوی، در حدودهزار سال پیش سروده است. شاهنامه عمدتا تاریخ افسانه ای شاهان باستانی است که گویا در بخش هائی از ایران کنونی ، افغانستان ، ازبکستان و ...حکمرانی داشتند. فردوسی در سرودن شاهنامه، نهایت استادی را به خرج داده و برخی از تراژدیهای این اثر حماسی، نظیر داستان رستم و سهراب، هم پایه تراژدیهای تنظیم شده در یونان باستان است. فردوسی، این اثر مشهور داستانی را که ترجمه به نظم شاهنامه منثور منصوری است ، به احتمال زیاد به امید دریافت صله از سلطان محمود غزنوی، ساخته بود . فردوسی خود در این مورد، چنین می گوید : سی و پنج سال از سرای سه پنج بسی رنج بردم به امید گنج چو بر باد دادند گنج مرا نه بد حاصلی هیچ رنج مرا. در قطعه شعری، شاعر باز به این مساله اشاره می کند: حکیم گفت کسی را که بخت والا نیست

به هیچ روی مر او را زمانه جویا نیست برو مجاور دریا نشین، مگر روزی بدستت افتد دری کجاش همتا نیست خجسته درگه محمود زابلی دریاست چگونه دریا کانرا کرانه پیدا نیست شدم به دریا غوطه زدم ندیدم در گناه بخت من است این ، گناه دریا نیست. به عللی که روشن نیست، فردوسی پس از سال ها رنج در سرودن شاهنامه، موفق به صله وعده داده شده، نمیشود. داستانی که در این مورد در چهار مقاله نظامی عروضی آمده ، اعتبار تاریخی ندارد. هزار بیت از اشعار فردوسی که مربوط به زندگی زردشت، پیغمبر افسانه ای می باشد، سروده دقیقی طوسی است که قبل از فردوسی ، به ساختن شاهنامه پرداخته بود. این شاعر فارسی گو، درجوانی به دست یکی از غلامانش کشته میشود و فردوسی، کار ناتمام وی را به پایان میرساند. افسوس که در این روزهای حساس در تاریخ شرق میانه و ایران، شاهنامه فردوسی که بهیچوجه مربوط به اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی کنونی نیست، وسیله ای شده در دست شوونیست های فارس و پان ایرانیست ها برای تحقیر و خوار شمردن خلق عرب ایران و عربها بطور کلی و خلق ترک زبان آذربایجان.