Skip to main content

جناب آقای اقبالی گرامی،...وقت

جناب آقای اقبالی گرامی،...وقت
ناصر کرمی

جناب آقای اقبالی گرامی،...وقت گذاشتم و هر دوبخش پرسش و پاسخ مسئول صدای آمریکا با آقای شاهین دادخواه را گوش دادم. سئوالات و مسائلی از لحاظ امنیّتی و سیاسی مهّمی مطرح هست که چگونه ممکن میشود نظام جمهوری اسلامی فردی مانند آقای دادخواه را که با سرمایه های همین نظام در آغاز تربیّت کرده و مقامات بالای امنیّتی و سیاسی یک کشور را به ایشان واگذار کرده، اکنون زندانی شده است و آزاد گردیده و در خارج و داخل برعلیه هیمن نظام و شخص ولایت فقیه سخن پراکنی میکند.
سئوالاتی از این قبیل هم در شکل گیری انقلاب 57 برایم مطرح بود که چگونه ممکن است، آمریکا و غرب شاه ایران دست نشاندهء خود را بر دارند و فردی ضد غرب و ضد آمریکا مانند روح الله خمینی را در برج دیدبان خلیج فارس و تنگهء هرمز بگذارند، که روزانه بیش از 70% مواد انرژی مورد نیاز غرب و کشورهای صنعتی از آن میگذرد.

در این شکی نیست که من به شایسته سالاری اعتقاد راسخ دارم، و اگر فردی مانند آقای دادخواه بالاترین مقام سیاسی و امنیّتی کشور ایران را کسب کند برایم امری غیر معمول نیست، امّا در صورتیکه که دمکراسی و تفکیک قوا و مردم و نمایندگان آنها بر اوضاع کشور کنترل و چشم انداز داشته باشند. در شرایطی که فردی مانند علی خامنه ای سکان کشتی ایران را در چنگ خود نداشته باشد.
اینکه امثال بابک زنجانی، و رضا ضراب سرمایه های ملّی ایران و سکوهای نفتی و گاز ایران را در اختیار خود دارند و امثال آقای شاهین دادخواه به بالاترین مقام امنیّتی و سیاسی و اطلاعاتی کشور ایران دست یابی دارند، بیانگر موضوعات پشت پرده و پیچیده و حساب شده و برنامه ریزی دقیق است، که علی خامنه ای تُرک تبار کنترل امنیّتی و سیاسی، اقتصادی و وزارت اطلاعات و بطور کلی سرنوشت امروز و فردای ایران را هم در اختیار هم تباران تُرک خود قرار داده است.
از این گذشته کسی میتواند در آینده در جنبشها و انقلابات بعدی در ایران نقشی را بازی کند که امروز در دستگاه باشد و بر اطلاعات مختلف و وزارت اطلاعات آن و شاخ و برگ سیاسی و زد و بندهای دیگر آگاهی و تسلط کامل داشته باشند.
مطمئن باشید علی خامنه ای و افراد دست نشاندهء آن مانند زنجانی ها، ضرابها و مانندشاهین دادخواه ها، در تحولات فرآینده ایران را بسود منافع قومی تُرک تباری خود به خاک و خون و ویرانی خواهند کشاند.
آگر شاهین دادخواه که امروز معلوم نیست با چه هدفی مصلحتی اخراج شده است، ولی هزاران امثال شاهین دادخواه ها و ضرابها در نظام جمهوری اسلامی وجود دارند که بر تار و پود عرصه های وزارت اطلاعات، سیاست، اقتصاد، نظامی و دفاعی و سایر عرصه های دیگر تسلط کامل و در اختیار خود دارند.

در یکی از همین مصاحبه ها آقای دادخواه بروشنی بیان میدارد که در کنار مأموریت های بسیار و گوناگون در عرصه های بین المللی به نمایندگی از کشور ایران، نشست های مختلفی در سطوح چندگانه و بالا با مقامات اسرائیلی داشته است و میگویند که ایشان در این نشستها با نام مستعار از جمله با نام تُرکی و پاسپورت کشور ترکیه و با هیأت حکومت و کشور ترکیه به اسرائیل سفر کرده است و با مقامات اسرائیلی در مورد ایران به گفتگو نشسته، از این بیان هیچ برداشتی دیگری نمی توان کرد، مگر اینکه قبول کنیم که کشور و حکومت ترکیه علاوه بر تسلط بر شاهرگ اقتصاد ایران، هم بر سامانهء سیاسی و امنیّتی، و وزارت اطلاعات ایران تسلط کامل و بی پرده دارد. نگاه کنید به قراردادهای سنگین اقتصادی جدید که علی خامنه ای به حکومت ترکیه واگذار کرده است، علیرغم اختلافات سیاسی در سوریه و منطقه بین تهران و آنکارا، ولی روز بروز تسلط حکومت ترکیه بر اقتصاد ایران و بر فضای سیاسی ایران بیشتر میشود، این چه رمز و راز و چه حکتی است. موشهای صحرایی مانند روحانی هم گماشتهء آنهاست
باید پذیرفت که ایران امروز در خدمت و در چنگ پان ترکیسم و پان عربیسم داخلی، خارجی تحت فرماندهی حکومتهای ترکیه و عربستان سعودی است و در همین راستا علی خامنه ای وظایف محوله را خوب پیش میبرد.
تا فردی مانند شاهین دادخواه دختر باز فرمانروا و رئیس وزارت اطلاعات باشد، و پدرانی مانند محسن رضایی و حسن روحانی هست، فرزندان برومندی مانند رضایی جوان باید نابود شوند، فردی مانند شاهین دادخواه باید رئیس وزارت اطلاعات کشور باشد تا خامنه ای و حکومتهای ترکیه و پان ترکیسم بتواند همچنان ایران و ایرانی را ویران و چپاول کنند.