Skip to main content

در ده ما زنی بود بنام ننه

در ده ما زنی بود بنام ننه
سازاخ

در ده ما زنی بود بنام ننه خاور، با لباس محلی آزربایجانی تفنگ بر دوش سوار اسب می شد و مردها همه از او حرف شنوی داشتند و به او احترام می گذاشتند، بعد از انقلاب روستا‌ی به آن زیبائی، خالی از سکنه شد، بعدها وقتی که من در شهر به دیدار و دستبوسی او رفتم، و خواستم با او دست بدهم، دستش را کرد زیر چادر سیاه، که برای من تازگی داشت و گفت من نمی دانم، این جوانها می گویند دست دادن با نامحرم حرام است،