Skip to main content

آقای بزرگوار، جناب جداری

آقای بزرگوار، جناب جداری
Anonymous

آقای بزرگوار، جناب جداری
منظورتان از اظهار نظر چه بود؟ آیا نظر شما در رابطه با موضوع بحث گوناز بود یا چیز دیگر؟
در هر حال من در بحث شما تناقض بزرگی دیدم. شما ابتدا از حق تعیین سرنوشت و جدایی ملتها دفاع قاطعانه کردید اما فوری بطور اختیاری شرط بسیار بسیار بسیار بزرگی گذاشتید که بلی ما شرط داریم ما چون و چرا داریم . شرط چیست؟ منافع پرولتاریا، و چنین فرمودید که اگر استقلال ملت تحت ستم مغایر با منافع پرولتاریا باشد ما کمونیستها مخالف استقلال ملت تحت ستم هستیم.
سوال، سوال: ما مردمان تحت ستم عرب ، بلوچ، ترکمن، ترک و کرد از پرولتاریا یش تا دهقانش و دکاندارش از شما کمونیست می پرسیم که شما منافع کدام پرولتاریا را مد نظر دارید؟ منافع پرولتاریای کورد تورک و بلوچ را در نظر می گیرید یا منافع پرولتاریای ملت حاکم فارس را؟
شما حتما میدانید که وضعیت پرولتاریای فارس با پرولتاریای

ملت های غیرفارس فرق و تضاد دارند. من بعنوان کارگر بلوج یا کرد اعتقاد عمیق دارم که منافع کارگر بلوچ در استقلال ملی است نه در تحت اشفال بودن و مستعمره دولت فارس بودن. منفعت کارگران ملل تحت ستم ایجاب میکند کردستان، آذربایجان و بلوچستان و ترکمنستان و عربستان از ایران مستقل شوند چون بیشترین فشار اقتصادی بر دوش کارگران ملتهای اسیر و زیر ستم هستند.
کمونیست ملت تحت ستم ترجیح میدهد سرزمین اش از اشغال و استعمار خلاص و رها شود و استقلال میخواهد.
سوال دیگر- سوال - شما از جانب کدام ملت و از جانب کدام حزب چپ و از زاویه که کدام پرولتاریا حرف میزنید. در ایران کمونیستهای ملتهای تحت ستم صف خود را از کمونیستهای ملت فارس جدا کردند. همین طور پرولتاریای ملتهای کرد و بلوچ و ترک و غیره منافع مشترک و وضعیت مشابه و مشترک ندارند و اصلا منافع یکدست و مساوی ندارند. بنا بر این این کمونیستی است که خود را مرجع تصمیم گیری در مورد میلیونها کارگر کرد و تورک و عرب و بلوچ میکند و به آنها حکم میکند که منافع آنها در عدم جدایی است. آیا شما قاضی دادگاه منصف هستید که در آن بعد از بررسی حکم برای کارگران شش یا هفت ملت تحت ستم صادر می کنید؟
شما نوشتید در ایران کثیرامله ما کمونیستها مخالف استقلال ملتها هستیم. شما می دانید که وضعیت ملتهای تحت ستم اصلا مثل هم نیستند ولی حق جدایی و استقلال را به هیچکدام قائل نیستید. اقلا استقلال را به یکی یا دو تا از ملل تحت ستم بنا به شرایط ویژه آنها برسمیت می شناختید تا حدودی حرفتان جدی به نظر می رسید اما شما استقلال را بر ضد منافع پرولتاریای نا کجا آباد می دانید.
دوست گرامی - شما مثل کمونیست فارس، شوونیست فارس و مثل دولت ها و احزاب فارس فکر می کنید و منافع ایران بزرگ و منافع دولت فارس را در اولویت قرار میدهید.
شما در جواب من خواهید گفت که نه خیر ما در جامعه کمونیستی ستم ملی را نابود خواهیم کرد. بسیار خوب ، اما کی؟ سوال من این است چند سال دیگر، چند دهه دیگر، چند صد سال دیگر شما کمونیستها در ایران سوسیالیسم را برقرار خواهید کرد و ستم ملی را محو و نابود خواهید کرد؟ فراموش نکنید که ما امروز استقلال و امروز رفع ستم ملی را میخواهیم. چون ما گرسنه هستیم، چون کار نداریم و صعنت نداریم. چون اقتصاد ما را نابود کردند چون هر روز کشتار و اعدام میشویم. فراموش نکن ما امروز استقلال میخواهیم و نه عمر نوح داریم نه صبر یوسف.
دوست عزیز استقلال ملی به نفع کارگر تورک و بلوچ و کرد و ترکمن و عرب است و زندگی و اقتصاد آنها را رشد و توسعه میدهد و آنها به جامعه مدرن و پیشرفته آماده میکند. ولی شما میخواهید آنها همچنان تا زنان نامعلوم و نامحدود تحت ستم و اشغال ایران بمانند چون شما هم میدانید در ایران به این آسانیها و به این زودیها سوسیالیسم برقرار نخواهد شد. پس با تفکرخودتان تعیین تکلیف بکنید و سیاست دیگری اتخاذ کنید و خود را از طلسم افکار شکست خورده نجات دهید.
با احترام