Skip to main content

جناب لاچین :

جناب لاچین :
اسامه

جناب لاچین :
استیضاح واژه عربی 9 باب استفعال ولی من جور برادران عرب تان را که البته از نسب یکی هستید برای عرب زاده ها میکشم که با زبان پدری شان هم کمی اشنا شوند نسب تان قبلا در کامنت های لینک زیر اثبات شده :
http://www.iranglobal.info/node/59400

استوضح يستوضح استيضاح ليستوضح استوضح
دیگر جز این هم چیزی نیست
باب استفعال داراي هفت معني است:
1 - طلب که معناي غالبي اين باب است مانند استغفر الله (از خدا طلب غفران مي‏کنم)، استنصر (طلب ياري کرد).
باب استفعال در بيان اين معني متعدي است اگر چه از ثلاثي لازم باشد. مانند: استخرجت المعدن (معدن را استخراج کردم).
2 -تحول مانند: استحجر الطين (گل سنگ شد).
3 -مفعول را بر صفتي يافتن مانند: استعظمت الامر (مطلب را بزرگ يافتم).
4 -مفعول را به صفتي متصف کردن مانند: استخلفت زيدا (زيد را جانشين خود قرار دادم).

-تکلف مانند: استجرا (جرات را بر خود تحميل کرد، بزحمت جرات نشان داد).
-مطاوعه مانند: ارحت زيدا فاستراح (زيد را راحت کردم پس او راحت شد).
-معناي ثلاثي مجرد مانند: قر يا استقر (آرام گرفت
در مصدر اجوف باب استفعال مانند باب افعال پس از اين که عين الفعل بجهت اجراء قواعد اعلال حذف شد بجاي آن يک تاء در آخر آورده مي‏شود. مانند: استقوام -> استقامه و از همين قبيل است: استعاذه، استفاده، استحاله و... .
يک مورد استثنائي:
ماده حيي (حيا کرد) چون به باب استفعال رود مي‏توان عين الفعل آن را پس از نقل حرکت آن به ما قبل انداخت و چنين صرف کرد استحي؛ يستحي؛ استحاء.
در نوشته شما نیازی به اعراب گذاری نیست چرا؟
حرف علّه در مصدر سه باب افعال، استفعال و تفعیل ، حذف می‌شوند.
ضمناً در دو باب افعال و استفعال بعد از حرف علّه به آخر آن "ه" می‌آوریم. امّا در باب تفعیل همه فعلهای ناقص بر وزن تَفعِلَه می‌آیند.
*فعل اجوف در مصدر دو باب افعال و استفعال حرف علّه‌اش حذف می‌شود.
مثال:
جَوَبَ اِجواب (باب افعال) اِجابه
جَوَبَ اِستِجواب (باب استفعال) اِستجابه

رَبَوَ تربیو (باب تفعیل) تربیه
رَوَدَ ارواد (باب افعال) اراده
ذَکَوَ تذکیو (باب تفعیل) تذکیه
طَوَعَ اِطواع (باب افعال) اِطاعه
طَوَعَ اِستِطواع (باب استفعال) اِستطاعه

شَوَرَ اِشوار (باب افعال) اِشاره
شَوَرَ اِستِشوار (باب استفعال) اِستشاره

عَوَنَ اِعوان (باب افعال) اِعانه
عَوَنَ اِستِعوان (باب استفعال) اِستعانه

قَوَمَ اِقوام (باب افعال) اِقامه
قَوَمَ اِستِقوام (باب استفعال) اِستقامه

خَیَرَ اِستِخیار (باب استفعال) اِستخاره
-التقای ساکنین :هرگاه دو حرف ساکن کنار هم قرارگیرند که یکی از ان دو حرف عله باشد به دلیل التقای ساکنین حرف عله حذف می شود
حرف عله درفعلهای زیرحذف می شود:
درفعل ماضی اجوف از صیغه للغایبات به بعد حرف عله حذف می شود.مثال: قلن
-درفعل مضارع اجوف دو صیغه ی للغایبات و للمخاطبات اعلال بالحذف دارد.مثال: یقلن - تقلن
-درفعل امرحاضردوصیغه ی للمخاطب و للمخاطبات اعلال بالحذف دارد.مثال: قل - قلن
-حرف عله درفعل مضارع مجزوم اجوف حذف می شود.مثال:لاتقل
معتلات در فعل ثلاثی مجرد
توجه:برای تعیین حرکت حرف اول فعل ماضی اجوف در صیغه 6 به بعد به عین‌الفعل مضارع آن باید توجه کرد. بدین صورت که اگر مضارع ان بر وزن یَفعُلُ باشد، حرکت اولین حرف ماضی اجوف ازصیغه شش به بعد ضمه خواهد شد. اگر عین‌الفعل مضارع ، مکسور و یا مفتوح باشد یعنی بر وزن یَفعَلُ یا یَفعِلُ باشد، حرکت حرف اول ماضی اجوف از صیغه شش به بعد کسره خواهد شد.
مثال:
قَوَلَ یَقوُلُ یَقول قُلنَ (ماضی صیغه 6)
قَوَمَ یَقوُمُ یقومُ قُمن ( ماضی صیغه 6 )
بَیَعَ یَبیِعُ یَبیعُ بِعنَ ( ماضی صیغه 6 )
سَیَرَ یَسیِرُ یَسیرُ سِرنَ ( ماضی صیغه 6 )
خَوَفَ یَخوَفُ یَخافُ خِفنَ ( ماضی صیغه 6 )
نَوَمَ یَنوَمُ یَنامُ نِمنَ ( ماضی صیغه 6 )

نکته: امر حاضر در صیغه جمع مونث و فعل ماضی در صیغه جمع مونث غایب در بعضی از فعلها که عین‌الفعل آنها مضموم هست ظاهری یکسان دارند. بهتر است اینها را در جمله تشخیص داد.
مثال :
قَوَمََََ : 1. قامَ - هن قُمنَ ( ماضی)
2. تَقومُ قُم (امر ) -انتن قُمنَ ( امر )
مثال :
قول 1. قال....... قُلنَ ماضی
2. تَقول قل( امر) ....... قلن ( امر )
مثال :
ذوق 1. ذاق ....... ذُقنَ ( ماضی )
2. یَذوقُ ذُق ( امر )......... ذُقنَ امر
نکته : در امر حاضر اگر عین الفعل مضارع یَفعَلُ بود، حرکت اول فعل فتحه خواهد بود.
مثال: خَوَفَ یَخوَفُ ( مضارع) یَخافُ ( امر) خَف ....... خَفنَ
مثال : نَوَمَ یَنوَمُ ( مضارع) یَنامُ (امر) نَم ........