Skip to main content

مذاکره

مذاکره
آ. ائلیار

مذاکره
-----
مذاکره به معنی صحبت کردن است. خود صحبت کردن مانند خوردن و آشامیدن و آواز خواندن ایرادی ندارد.
--
اما در صحبت کردن انسان توجه میکند:
1- با کی صحبت کند
2- در باره ی چه صحبت کند
3- مشکلی حل میشود یانه؟
و یا برعکس مشکل جدیدی هم درست میشود. هدف از صحبت چیست؟
4- چه زیان و خیری دارد؟
5- چه تأثیری در کار دارد؟
6- طرف چه موقعیتی دارد؟
7- اصلا طرف صحبت را قبول داریم یا نداریم؟
و مانند اینها
---
اینها مسایلی ست که شخص توجه میکندو تصمیم میگیرد صحبت کند یا نکند.
یا چگونه به موضوع برخورد کند.
----
وقتی می بینم نابود کننده ی بشریت میخواهد با من صحبت کند روشن است که میخواهد کمک اش کنم.
گیرم قول میدهد که «من را نابود نکند و استقلال وطنم را رعایت کند.»
- آیا او من را فریب نمیدهد؟
- کمک اش کنم که خرش از پل بگذرد و بعد به جان من هم بیافتد؟

- اگر هیتلر پیروزجنگ بود ، آذربایجان بدست رسول زاد مستقل میشد؟
فرض کنیم بله آذربایجان هم مستقل میشد. آیا هیتلر این استقلال را بعد از مدتی نابود نمیکرد؟ پابند میماند؟
مگر دشمن بشریت میتواند به قول و پیمان خود پابند بماند؟
اینها حساب کتاب استراتژیک است که می بایست رسولزاده میکرد.
----

پاسخ نازیسم و فاشیسم:
------------------

تز «رسیدن به هدف، بهر قیمت»، آدم را به همکاری با نازیها هم میکشد. که تز رسول زاده بود.
«باکی نی توتون ، هر نه باهاسینا اولور اولسون.»

هیچ تعجبی ندارد که طرفدار این تز ، اکنون نیز موافق عمل رسولزاده باشد و آرزوی پیروزی نازیسم و فاشیسم
در جنگ جهانی دوم کند. این خیلی بدیهی ست. رهرو این ایده هر که باشد به فاشیسم میرسد.
--
اما باید تجربه را یاد آوری کرد که، پاسخ نازیسم و فاشیسم همان است که بشریت در جنگ دوم داد.
و پاسخ قاطع و درستی هم بود.