Skip to main content

قابل توجه صادق تبریزی:

قابل توجه صادق تبریزی:
اسامه

قابل توجه صادق تبریزی:
ما امروزه صفت " کُنا " را به کار نمی بریم، در حالی که از " کُن + آ " ساخته شده است مانند: گویا، شنوا، روا، توانا و جز آن. از این گذشته این صفت در گذشته به کار رفته است: " اگر اندر ذات وی بود، وی پذیرا بودی نه کنا " ( ۱۳ ) . همچنین است کنایی که به قیاس
" توانایی"، " گویایی " و مانند آن ساخته شده است، و در گذشته نیز به معنی " کنندگی " به کار رفته است. نیز فعل " کنانیدن " در گذشته به صورت متعدی سببی به کار رفته است ( ۱۴ ). حال با استفاده از این امکانات زبان فارسی ما می توانیم مشکل یک گروه از اصطلاحات شیمی را چنین حل کنیم:
کناننده activating کنا active
کناننده activator کنایی activity
کنانش activation کنانیدن activate
انرژی کنانشی activation energy کنانیده activated
منظور از این مثال این نیست که بگوییم اصطلاحاتی که شیمیدان ها در فارسی به کار می برند غلط است

و باید آنها را دور بریزند و در عوض این مجموعه را به کار برند؛ بلکه منظور از آن نشان دادن امکانات ناشناختهً زبان فارسی و به ویژه نشان دادن اهمیت قیاس در واژه سازی علمی است. در مثال بالا، " کنا "، " کنایی " و " کنانیدن " همه قبلا در فارسی به کار رفته بودند. ولی فرض می کنیم که هیچ کدام از آنها به کار نرفته بودند. در آن صورت نیز ما می توانستیم همین مجموعه را یا نظایر آن را از روی قیاس بسازیم و به کار ببریم. حتا اگر ناچار بودیم می توانستیم این مجموعه را با واژه ای از اصل عربی بسازیم: فعال، فعالایی ( یا فعالیت )، فعالانیدن، فعالاننده، فعالانش، فعالانشی، و اشتقاق های لازم دیگر.
ما باید خود را با نیازهای واژه سازی علمی بیشتر آشنا کنیم. باید این حرف را فراموش کنیم که ساختن " مصدر جعلی " جایز نیست. باید از این فرض نادرست دست برداریم که کاربرد واژه امری است "سماعی" و نه قیاسی.

زبانی که قدما به کار برده اند جوابگوی نیازهای آن روز جامعهً ما بوده است. ما می توانیم و باید اندوخته ای را که آنها برای ما گذارده اند دست مایه قرار دهیم، ولی نمی توانیم تنها به آن اکتفا کنیم. باید کند و زنجیری را که ندانسته به پای زبان فارسی زده ایم باز کنیم و بگذاریم زبان همگام با نیازها و تحولات شگرف جامعهً امروز آزادانه پیش برود. اینجاست که نیاز به وجود یک فرهنگستان علوم کاملا احساس می شود، فرهنگستانی که با چشم باز به جهان واقعیات نگاه کند و بتواند سنجیده و خردمندانه گام بردارد.

یاداشت ها

۱- فرهنگ معین یکی از معانی "نمودن" را انجام دادن، عمل کردن، و کردن ضبط کرده است، همان گونه که امروز به کار می رود. مثلا: "تسلیم نمودن" به جای "تسلیم کردن". دکتر معین یادآور می شود که بعضی از محققان این کاربرد را درست نمی دانند، ولی اضافه می کند: " باید دانست که بزرگان آن را استعمال کرده اند: