Skip to main content

" .... نمیداند که ستمگر را

" .... نمیداند که ستمگر را
peerooz

" .... نمیداند که ستمگر را خود برگزیده است. و خواسته « تمرین دموکراسی کند و بجای رییسی روحانی بگذارد » . آن دزد و جلاد شقه اش نکند- همکارش بکند. ".

در انگلیسی اصطلاحی ست به صورت Level playing field که منظور آنست که مثلا در مسابقات ورزشی, قوانینی وجود دارد که طرفین ملزم به اطاعت از آن میباشند. در ایران و بسیاری از نقاط جهان چنین شرایطی و جود ندارد و یکطرف مجبور است که با دست بسته با رقیب مقابله کند. مصداق حال این دست بسته شعر زیبایی ست که " بیچاره نیستم من و در فکر چاره ام - بی چاره آن کسی ست که در فکر چاره نیست". کوشش برای آموختن فنون رای دادن و دست رسی به Level playing field دمکراسی مرحله ای از " در فکر چاره بودن " است و کوشش این دست بسته, مسئول کردار حریف نیست. آلترناتیو آن در خانه نشستن و دست از مسئولیت شستن است. " صالح و طالح متاع خویش نمودند -

تا که قبول افتد و که در نظر آید".

حتی رسیدن به " دمکراسی " پایان راه نیست. به گمانم در تمام دمکراسی های دنیا - بجز سوئیس - دمکراسی غیر مستقیم است و مردم نماینده ای انتخاب میکنند که برای آنها تصمیم بگیرد. و اینکه کی مسئول تصمیم است هنموز محل مناقشه خواهد بود. در دمکراسی بسیار مشکل سوئیس خود مردم مستقیما تصمیم میگیرند و منبع مسئولیت مشخص تر است که ما حدود چنداین سال نوری با آن فاصله داریم و مشکل ما عجالتا این است که رای بدهیم یا ندهیم.