Skip to main content

5- – مفاهیم و اندیشه هائی که

5- – مفاهیم و اندیشه هائی که
Anonymous

5- – مفاهیم و اندیشه هائی که در ترکی می توان با یک واژه بیان نمود در فارسی با یک شبه جمله و یا یک جمله جابجا میشود و علت آن تنوع واژه های ترکی و محدودیت و کمبود واژه های بسیط زبان فارسی است ، زیرا بیشتر آنها بمرورزمان از یاد ها رفته است مثال :
سئویشمک = همدیگر را دوست داشتن ( جمله با۳ کلمه )
گلین جه = بمحض آمدن
گئتمه لی یم = ناچار از رفتن هستم( جمله با ۳ یاچهار واژه )
قوجاقلاشدیلار = همدیگر را در آغوش گرفتند ( ۴ کلمه )
خوسانلاشدیق = بطور خصوصی درد دل کردیم
اوسانمیشام = از دست او به تنگ آمده ام
بیخمیشام = از دست او به تنگ آمده ام .
آغلاشدیلار = باهم گریه کردند
دویونجا = بمحض اینکه سیر شد

6 - هماهنگی اصوات در کلمات یکی ازجالب ترین مشخصه های زبان ترکی است و جزو زیبائیهای و امتیازات آن بشمار میرود . چنانکه حرف اول یا هجای اول ریشه کلمات از هر گروه که باشد ( با صدای نازک یا کلفت ) ،

( با صدای نازک یا کلفت ) ، بقیه حروف صدا دار از همان گروه خواهد بود . اصوات یا آوا ها ، در زبان بعنوان عناصر تشکیل دهنده کلمات دارای اهمیت و نقش اساسی است و جالب اینکه در زبان ترکی بین اصوات مختلف هماهنگی لازم بین اصوات مختلف ریشه و پسوند موجود است . مثلا در کلمه «آلماق » چون صدا دار اول حرف« آ » کلفت است صائت هجای دوم « آ » نیز کلفت است و یا در کلمه « اؤزگه لر» یعنی بیگانگان صائت « O اؤ » نازک است صدادار های بعدی«a و a » بعدی نیز نازک است . حتی کلمات خارجی نیز که وارد ترکی میشوند ضمن سازش با این زبان ، تابع همین قاعده خواهند بود .


7- هماهنگی اصوات در زبان ترکی چنان جالب است که می توان تلفظ صحیح کلمه را دریافت چنانکه درست کلمه صابون ، خواهد شد صابین و درست کلمه آلتون ( بمعنی طلا ) خواهد شد آلتین .هماهنگی اصوات اثر مطبوعی در شنونده ایجاد میکند .« مان مولر» زبان شناس اروپائی دراین مورد مینویسد : « هنگامی که ما ، زبان ترکی را با دقت و موشکافی بررسی کنیم ، با معجزه ای روبرو میشویم که خرد انسانی در عرصه زبان ترکی از خود نشان داده است ( مجله باریش ش ۳ ص ۱۷ ) یعنی ابزار گرامری ترکی چنان منظم و قانونمند و کامل است که این تصور را بذهن متبادر میکند که شاید این زبان بنا برهنمود یک فرهنگستان از سوی زبان شناسان خبره ساخته و پرداخته شده و جهت استفاده در اختیار ترک زبان ها قرار گرفته است .( همان ) در حالیکه فارسی ، زبانی خشک و غیر قابل انعطاف بوده و بدلیل محدود بودن افعال و واژه ها میدان مانور زیاد ندارد.


8 - از مهمترین و اصلی ترین تفاوتهای ترکی با فارسی همانا ویژگی های ساختمانی و نحو کلام و ترکیب کلام و ترتیب عناصر جمله است .زیرا ساختار این دو زبان اصلا با یکدیگر همخوانی ندارد و بقولی تفاوت آنها مثل تفاوت روز و شب است . چنانکه در فارسی عنصر اصلی جمله در اول ، ولی در ترکی ، در آخر قرار دارد یا در فارسی کلمات از اول و آخر تکمیل میشوند اما در ترکی فقط از آخر، یا در فارسی صفت بعد از اسم قرار دارد ، ولی در ترکی صفت قبل از اسم قرلر میگیرد. از طرف دیگر ترکی زبانی التصاقی و پیوندی است اما فارسی ، زبانی تحلیلی است. و تفاوت های متعدد دیگر نیز دارد . با توجه به بحث گرامر و دستور زبان ترکی و فارسی و تفاوتهای عمده آنها ، پوچ بودن ادعای کسروی و ایادی او در فقره تحول آذری به ترکی از مسلما ت است.


9 – افعال لازم و متعدی – در ترکی و فارسی افعال ممکن است در شکل اصلی لازم یا متعدی باشند اما با توجه به پسوند ها این قبیل افعال در فارسی محدود و در ترکی دامنه وسیع دارد و در صورت لزوم افعال متعدی درجه دو، و درجه سه ، نیز ساخته میشود . مثلا « گلمک = آمدن»فعل لازم است و مفعول لازم ندارد ، ولی« وورماق بمنی زدن » متعدی است و مفعول لازم دارد که در ترکی با افزودن پسوند« ت »فعل متعدی ساخته می شود چنانکه از مصدر « اوخشاماق = شبیه بودن » میتوان : « اوخشاتماق = شبیه کردن » ساخت و یا با افزودن پسوند « دیر یا دور » به آن متعدی درجه دوم ساخت که میشود : « اوخشاتدیر ماق » . و یا از – اوخوماق ، اوخوتماق متعدی درجه دو است . حالا اگر بخواهیم متعدی درجه سه بسازیم کافی است با اضافه کردن پسوند « دوتدور » به درجه دو عمل کنیم که میشود : « اوخوتدور ماق » ( یعنی کسی را وادار به درس خواندن یا قرائت کردن یا آواز خواندن » است .یا مثال دیگر از وورماق یعنی زدن - که درجه دوم آن میشود: ووردورماق ( کسی را بوسیله کس دیگر زدن ) و درجه سوم متعدی آن خواهد شد: « ووردتدور ماق » یعنی وسیله زدن کسی را فراهم کردن .