Skip to main content

10- – پاره ای وجوه کلمات مرکب

10- – پاره ای وجوه کلمات مرکب
Anonymous

10- – پاره ای وجوه کلمات مرکب و بصورت تکراری مشتمل براصطلاحات و عباراتی هستند که درترکی هست و در فارسی ، یا وجود ندارد و یا باین صورت نیست این ترکیبات آهنگ دار، نرمش زبان ترکی را نشان میدهد واستعمال آنها در زبان محاوره و نوشتار موجب فصاحت ، رسائی و غناء زبان ترکی است از آن جمله :
- ترکیباتی در مورد فراوانی ، بیان حالت ، عمق مطلب : یانا یانا – چالا چالا – باخا باخا – سوزه سوزه – زئرین زئرین ( آغلادی ) – داما داما – قاریش قاریش – یئکه یئکه – بوش بوش – قاچاقاچا – گوله گوله –
- بعضی ترکیبات حالتی را بطور پیوسته بیان میکند و بین دو کلمه تکراری واژه ( ها ) قراردارد مثل : گل ها گل ( حین آمدن ) – توت ها توت ( هنگامه گرفتن ) قاو ها قاو ( هنگامه مسابقه ) – گئت ها گئت – چال ها چال – وور ها وور – ایچ ها ایچ – یئه ها یئه – قئر ها قئر – گور ها گور – قاچا قاچ – و …
- نوع دیگر این ترکیبات خردو ریز یک

خردو ریز یک مجموعه را بیان میکند که کلمه اولی خفیف کلمه دوم است : سس سمیر ( سرو صدا ) – سئر سفئه – ایز توز – آری دوری – آپ آیدین – سیریم سرتق – بسه بس ( رقابت – مسابقه ) یول یولاخ – کول کوس – پسه پوسه – چؤر چؤپ – در دمیر – قانلی قادالی – گون گوذران – تؤر تؤکونتی – قاتما قاریشیق – ایز توز ( نشانه ) ایین باش ( سرووضع ) خیریم خیرده – – چولا چوجوق - و …
- نوع دیگر این ترکیبات بیان خلوص و عمق و شدت و نهایت صفتی یا چیزی است : گؤم گؤی – دوم دوز – سپ سرین – قاپ قار ا – قوپ قوری – دوم دوری – ایپ ایستی – یام یاشل – ایپ ایشیق - ( که در فارسی با تکرار عین کلمه بدست میآید مثلا سیز سبز یا زرد زردو…)

طبعا فصاحت و بلاغت زبان فارسی تا این حد نیست و علت آن كمی سابقه، عدم تحول در طول هزار سال گذشته و نبودن پشتوانه ادبی آنست و ما در اینجا عقاید تعدادی از صاحب نظران داخلی و خارجی را می آوریم :


1 – دكتر مهاجرانی با اشاره به تحول ساختاری زبانهای اروپائی ، یكی از مشكلات بزرك زبان فارسی را عدم شكوفائی وعدم گسترش آن در هزاره اخیر عنوان كرد و گفت اینكه ما در حال حاضر براحتی و بدون كوچكترین مشكلی می توانیم زبان سعدی و حافظ را درك كنیم از یك لحاظ هشدار دهنده است . چرا كه از عدم تحول فرهنگی بدلیل وارداتی بودن تمدن ما، در سده های گذشته است ( ضمیمه روزنامه اطلاعات مورخ ۱۱/۱۱/۱۳۷۴ )
2 – ابن اثیر جوزی مولف كتاب ” المثل السائر فی ادب الكاتب و الشاعر ” زبان عربی را دریا و فارسی را قطره خوانده است ( ص ۶۹ كتاب تامل در بنیان تاریخ ایران – ناصر پور پیرار ) و علت آنهم اینست كه كلمات فارسی فصاحت واژه های عرب را ندارند .
در قیاس فارسی و عربی علامه محقق میر سید شریف جرجانی ( ۸۱۶-۷۴۰ ) در كتاب ترجمان القرآن که شامل لغات قران کریم با معادل فارسی آنهاست با دقت هرچه بیشتر برشته تحریر کشیده تاپیروان فارسی زبان مکتب محمدی را با معانی فارسی قرآن کریم آشنا کند . کتاب ترجمان نشان میدهد که در قرن نهم نیز بیان مفهوم اولیه و حتی نسبی یک چهارم از الفاظ عرب مضبوط در قران نیازمند جمله کوتاه و بلند فارسی است تا مفهوم شود. ولی ضبط و توضیح لغات تا قرن نهم طول کشیده و از آنروست که تا پیش ازآن زبان فارسی قدرت و تحمل و تحلیل زبان عرب را نداشته و در بسیاری موارد آنچه را میر شریف جرجانی آورده حدسیاتی است که در معانی واژه های قرآن متصور بوده، نه قدرت واقتدارواقعی آن . پس از ظهور اسلام شعر فارسی با وام بسیار به اوزان عروضی و کلام و لغت عرب هم نتوانست زبان و جلوه وجلای کلام دوران جاهلیت عرب و بکارت او را در یابد ( ص۷۱ تامل در – کتاب دوم پور پیرار )
3-قرآن کریم که بزبان عرب نازل شده از نظر فصاحت کلام و بیان در برابر فصاحت معلقات عرب ،خود معجزه ایست. ضعف زبان فارسی در قران کریم نیز مورد اشاره قرار گرفته چنانکه زبان سلمان فارسی((که ازیاران پیغمبروفارسی زبان است) بکنایه ودرقیاس با عربی ناآشنا وناتوان معرفی میشود ترجمه آیه چنین است :« میگویندبشری این ها را بتو می آموزد آنکس زبان گنگ عجم ( فارسی ) میداند و این قرآن بزبان فصیح عرب است سوره نحل آیه ۱۰۳ »
4- آقای محمد حسین روحانی نوشته اند : « در حال حاضر ما با چند صد هزار واژه علمی و صنعتی بزبانهای فرنگی سرو کار داریم که عینا و بصورت روز افزون بزبان فارسی سرازیر شده و میشوند ولی عربها ، واژگان خالص و ناب و سره در فرهنگستان زبان خود ساخته اند که از آن میان ۸۰ هزار واژه کلیدی در علم شیمی است . ایشان در ادامه نوشته اند زبان فارسی از گزند واژگان بیگانه منحط ترین ، بدبخت ترین ، پوچ ترین و داغون ترین زبان جهان شده و دستگاه واژه سازی ، باروری و زایندگی زبان فارسی فلج گشته است ( بینات شماره ۱ ص ۱۴۷ ) و این در حالی است که فرهنگستان زبان فارسی از هفتاد سال