Skip to main content

جناب تورک اوغلی(قره چی اوغل):

جناب تورک اوغلی(قره چی اوغل):
اسامه

جناب تورک اوغلی(قره چی اوغل):
سالام عالیکیم :
من اینها را از پیش خودام ننوشتم درست دقت میفرمودید می دیدی:

معرفی حروف الفبا از کتاب اینجی دیلیم، دکتر زهتابی(حرف ر)

در کتاب ترکی هنر است، اسماعیل هادی، انتشارات احرار، تبریز، ۱۳۷۴/ حرف ر
بقیه منابع درباره نداشتن "ر" در تورکی
- دیوان لغات الترک، محمودبن حسین بن محمد کاشغری، ترجمه و تنظیم و ترتیب الفبائی دکتر محمد دبیرسیاقی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۵
فرهنگ ترکی فارسی، محمد کانار، انتشارات شیرین، تهران

در باره نگارش زبان ترکی (بهزاد بهزادی

"""والاه شاما مانابع تورکی که خود تورک ها ناوشتند را هم گابول نامیکنی """

اگر نه چند تا واژه تورکی از واژه نامه بنویس کهبا حرف "ر" اغاز شوند تا یک کم بخندیم

در ضمن"ء" هم جزو حروف فارسی نیست در عربی هم چیزی با "ء" اغاز نمیشود لطفا "ء" را با"آ" جابه جا نکن

کاربرد الفبای عربی برای نشان دادن آواهای زبان فارسی، از آنجا که این دو زبان از دو شاخهٔ زبانی متفاوت اند، مشکلات زیادی را برای فارسی‌زبانان به‌وجود آورده است. یکی از این مشکلات مربوط به صامت همزه می‌شود. وضعیت این حرف نامشخص است. گاهی با مصوت «ا» یکی دانسته می‌شود و زمانی به عنوان حرف مستقل از آن یاد می‌شود در لغت‌نامه دهخدا و در فرهنگ معین هر چند الف‌بای فارسی را داری سی‌وسه حرف می‌دانند و صامت همزه را دومین حرف الف‌با معرفی می‌کنند اما به حرف «ب» که می‌رسند آن را هم حرف دوم می‌خوانند و ترتیب همان‌جور حفظ می‌شود تا حرف «ی» که حرف سی‌ودوم شمرده می‌شود نه سی‌وسوم

این آشفتگی در دستور خطّ فارسی مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی به تناقض‌گویی کشیده شده است. در هنگام معرفی الف‌بای فارسی اولین نشانه را «همزه» معرفی کرده است و دومین نشانه را «الف» نامیده است و دو مثال در مورد شکل تنهای آن آورده است. «اسب» و «خانه‌ای» اما در بحث مربوط به یای نکره و مصدری و نسبی حرف «ا» در «خانه‌ای» را «همزه»یی به عنوان صامت میانجی معرفی کرده است. و البته هیچ توضیحی نداده است چرا فارسی زبان‌ها باید این همزه را به صورت «الف» بنویسند اما «ی» بخوانند.

این مشکلات از آن‌جا ناشی شده است که "ا" مصوت است و در واژه‌هایی مانند: «بابا» آوانویسی می‌شود و همزه صامتی است که شکل‌های مختلفی دارد مانند: "ء"، «ا» در واقع اگر بنا باشد الفبای فارسی را سی‌وسه حرف بدانیم «همزه» یکی از این حروف است و «ا» که مصوت بدون نام است حرف دیگر آن. حرفی مانند: «آ» همزه‌یی است که با علامت مد مشخص می‌شود.[۹] زیرا نمی‌توان همان‌گونه که می‌نویسم «با» و منظور صام
ء، (همزه) در میان حروف سی‌ودو گانه الفبای فارسی شکلی از ملحقات حرف «الف» (صامت) است. شکل جدای آن (ء) و در حالت‌های گوناگون با ترکیب دیگر اشکال بصورت (آ - أ - ئ - ؤ) و نیز بجای حرف‌واج ««ی» نکره بصورت (هٔ) نوشته می‌شود. همزه از نظر آواشناسی در میان واج‌های زبان فارسی بطور مستقل یک صامت است که به اشکال (ء - ا) نوشته می‌شود ضمناً حرف «عین» نیز در آواشناسی فارسی با همزه تقریباً واجی یکسان‌اند.
تلفظ همزه در زبان فارسی و عربی به شکل بست چاکنایی است. صامت همزه در زبان فارسی برخلاف زبان عربی درست مانند "عین" تلفظ می‌شود و حتا در لغت‌نامه دهخدا شکل آن در وسط کلمه را اخذ شده از عین برمی‌شمارد. فارسی زبان‌ها همان‌گونه که می‌گویند «عزا» به معنای «ماتم» به همان شکل می‌گویند:«اذان» و یا «از آن» (وقتی در محاوره همزه‌ٔ میانی را تلفظ نمی‌کنند.) «عین» در آغازِ «عزا» و «ء» در آغازِ «اذان» و «از آن» یکسان شنیده می‌شود. در الف‌بای فارسی بعضی از آواها چند نشانه دارند. مثلاً آوای (Z) به صورت‌های «ز» و «ذ» و «ض» و «ظ» نوشته می‌شود. حرف‌های «ء» و «ع» هم چنین است و یک آواست که با دو نشانه نوشته می‌شود. همزه در زبان فارسی مانند سایر زبان‌های هندواروپایی -بر خلاف زبان‌های سامی که عربی نیز جزو آنان است- فقط در اول کلمه تلفظ می‌شود و البته در بسیار موارد در هنگام گفتار و نوشتار به‌خصوص در نظم‌ها به ضرورت حفظ وزن عروضی حذف می‌شود. مانند "است"، "ست"، یا "که از"، "کز" اما از آنجا که فارسی زبان‌ها «ء» و «ع» را داری یک آوا می‌دانن با ورود واژه‌های جدید از سایر زبان‌ها سلیقه‌ٔ مترجمین موجب شد به‌جای شکل آوایی «ع» از «ء» استفاده کنند و برخی بعدها برای این که این همزه مانند همزهٔ عربی تلقی نشود آن را با «ی» نشان دادند برای مثال: کشور «سوئد» با همزه آوانگاری شده است و فارسی زبانان – البته اگر نخواهد هنگام تلفظ این نام باسواد جلوه کنند و با هزار زحمت قصد تلفظ «همزه»ی آن را نداشته باشند- آن را «سوعد» می‌خوانند اما برخی نیز نام این کشور را به صورت «سوید» آوانگاری می‌کنن