Skip to main content

ایی - زد - آی یا ازا جان -

ایی - زد - آی یا ازا جان -
Anonymous

ایی - زد - آی یا ازا جان - قبل از خواندن مقاله مشغول خواندن نظرات شدم. یعنی از آخر به اول رفتم.
یاد فیلمی افتادم. در روستایی معلمی بود مثل اینکه اسمش کیفله اسکندر بود. این معلم مخالف خرافات بود و تلاش میکرد دانش آموزان از آموزشهای اسلامی ملای روستا دور باشند. ملا با خرافات و چرندیات حسابی مردم را بدنبال خود کشیده بود و مردم از خرافات گویی ملا لذت می بردند. کیفله اسکندر به علم و دانش تاکید میکرد و کسی گوش شنوا نداشت و تنها چند محصل نوجوان از او حرف می شنیدند و باورش داشتند. روزی کیفله اسکنر نامه ای به امام زمان مینویسد و از ملا میخواهد نامه را به امام برساند و خلاصه ملا داستان خنده داری دارد و جهالت و سادگی روستائیان هم داستانی دیگر..
دو سه چیز برایت بگویم -ایزا
دوست گرامی شما نمی دانی ما در چه جامعه ایی بزرگ شدیم. ما آذربایجانیها عین مردم آن روستایی هستیم که کیفله اسکندر

در آن تدریس میکرد. ما با دانش، روحیات و ذهنیات و احساسات ملا و منبر و عاشورا و تاسوعا و ولایت فقیه و مرجع تقلید بزرگ شدیم. ما براحتی از ملاها، مثل ملا حسنی و شریعتمداری و غیره براحتی حرف می پذیریم. جو و فضای جامعه ما زود میبرد و همرنگ جماعت میشویم. ما شنا کردن خلاف جهت را نداریم. باور بکن حرف شما درست هم باشد ما نمی پذیریم. جمهوری اسلامی ما را افسرده و دیوانه کرده است تعادل فکری و روحی نداریم. قدرت تشخیص هم نداریم. باور بفرما من قبول میکنم که رسول زاده با با المانیها همکاری کرد و برایش بسیار بد شد . درست بد است اما ما این هستیم و میگوییم مهم نیست. مگر 70 درصد مردم آذربایجان نمی دانند روحانی و رئیسی کیست. میدانیم که آنها جنایتکار است اگر هم ندانیم باز به حرف شما گوش نمی دهیم. ما ملتی نیستیم که به کسی گوش فرا دهیم. میدانیم که شما کمونیستها میگویید به او رای ندهید ولی کی به حرف شما تره خرد میکند. شما راست می فرمائید اما ما باز رفتیم و رای دادیم و هزار تا کامنت هم زیر مقالاتی امثال مقاله شما گذاشتیم.
ایزا جان - از چندی پیش کسانی که شما مخالفشان هستید و بحق حرفتان هم درست است توپی را به میدان انداختند که فعلا ما با آن بازی میکنیم. حرفهای آنها عامیانه است و ما راحت می پذیریم. فضا چنین است و ما توان و حوصله فکر کردن و کار تئوریک و چنین و چنان نداریم. ما شخصا میدانیم شما هم دلسوز آذربایجان هستید. شاید بیشتر از ما هم استقلال پرست باشید. جامعه ما به سمت افکار راست میرود و قدرت پذیرش حرفهای شما را ندارد. ما تلاش میکنیم با سرعتی هر چه بیشتر به سمت افکار راست و افراطی برویم. مردم دنیا اینطور شده و تنها ما نیستیم. والا شما راست میگویید. راهی که ما پیش میرویم ممکن است شکست بخورد. مردم ما تا هزار بار سرشان به سنگ نخورد تجربه کسب نمی کنند.
ازا جان. اشکال از شما هم هست. این آدمها هم راست میگویند. چند نفر کمونیست دور شما هستند یا شما دور آنها هستید. آغا جان ما این چند نفر را که مانده ول بکنیم بدنبال کی برویم. در آنصورت شما کمونیستها هم نیستید و ما میشویم کله به چوپان. ملت ما شعور بالایی ندارد که خودش جنبش خودش را رهبری کند. باور بکن ما ملتی هستیم که باید آغا بالا سر و چوبانی داشته باشیم. سوسیالیستها کجا هستند. کمونیستها کجا هستند. شما هم هر وقت مثل پ ک ک و کومله ها میدان آمدید ما هم تصمیم خود را میگیریم.
رفیق، دوست، برادرجان . سوسیالیستها را با ذره بین هم نمی شود پیدا کرد. باز ممنون از شما شهامت حرف زدن دارید و حوصله حملات و تعرضات ما را دارید. شما میدان را خالی کردید و حالا هر چه مطرح است از هیچ بهتر است. فرض بکن پانترکیسم و چی و چی نباشد. در آن موقع ما چکار کنیم؟ حرف شما چیه؟ ما میدانیم بعضی از کسانی که خود را رهبر معرفی میکنند هدفشان رسیدن به قدرت و پول است و از دکان سیاست باز کردندو از دکانداری سیاسی سر در نمی آورند. ما میدانیم اشکالات زیاد است، ما میدانیم رسولزاده و ایلچی بیک رهبران احزاب مساوات و جبهه خلق آذربایجان شمالی هستند و مطرح شدن آنها در تبریز بی مورد است. ما میدانیم بحث توران به معنای برنداشتن سنگ بزرگ است. ما میدانیم ولی ما قبول می کنیم چون ما هنوز ملازده هستیم. از مردم افریقا و افغانستان نباید توقع داشته باشی مثل مردم سوئد و امریکا باشند. ما هم چنان هستیم فقط پرادعا هستیم. ما چاره ایی نداریم و در چنین فرهنگ و شعوری جای گرفتیم. ما از این جایکاه با شما تند حرف میزنیم. ما نمی توانیم یک شبه متمدن شویم و مردم ما باید در مبارزه با تجربه شوند. ما اگر هزار بار شکست نخوریم عاقل نمی شویم. ما را بحال خودمان بگذارید. اگر شما خواستید کاری کنید بروید دو سه کمونیست دور خود جمع کنید و مثل بقیه حزبی، محفلی و سازمانی راه بیاندازید. از من ناراحت نباش