Skip to main content

ساوجی عزیز،

ساوجی عزیز،
آ. ائلیار

ساوچی عزیز،
موضوع نوشته های نقادانه ی اخیر از هنگامی شروع شد که لوایی مقاله «لمپنيسم در حركت ملى» را نوشت و بعد نوشته ی
« آسیب شناسی حرکت ملی» از شريفه جعفرى منتشر شد.« ایذا» نظرات خود را نوشت و اشکال را در « تئوری» دید.
همینطور من نیز نظر خود را بیان کردم و ایراد را در « تئوری» دیدم. ما پیشنهاد تئوری آلترناتیو هم دادیم. و هر کس برپایه ی نظرات خود. که متفاوت اند.
---
در گذشته مقالات مختلف در نقد « تئوری موجود» نوشته بودم و بار دیگر پرداختن به این موضوع مورد علاقه ام نبود.
اما از آنجایی که مقاله ی « جبهه ی مشترک» را داشتم و « آسیب شناسی و راه یابی» را در ارتباط با آن یافتم، لازم آمد موضوع را مورد بحث قرار دهم.
---
همانظور که نظرات مختلف است و در کل آنها را میتوان به « راست-میانه-چپ» بخش کرد ، « طرح شدن عقاید متضاد و متفاوت» را نیز امری طبیعی و لازم دیدم.

ضروریست در گام اول، فعالان در«تئوری و عمل » روی برخی اصول توافق نظری داشته باشند.
در غیر این صورت نمی توان از « جبهه » سخن گفت. پیش از آنکه عده ای در جایی جمع شوند لازم است در فضای دیالوگ روی برخی اصول توافق داشته باشند وگرنه قدمهای دیگر فاقد ارزش میشوند.
مهم ترین کار، رسیدن به اصول کلی مشترک، از راه دیالوگ، و بحث و نقادی ست.
--
واقعیت این است که در فضای روشنفکری ما تا جایی که انعکاس یافته، روی اصول کلی توافق نظری وجود ندارد. از این روست که با پیش آمدن برخی موضوعات و مسایل « جنگ عقاید» آغاز میشود. این خوب است شاید بتوان حداقل نتیجه را گرفت.
--
ما روی پایه یی ترین مسایل از جمله، آزادی بیان، رعایت دموکراسی، گروه خود را ملت ندیدن ...، و در دهها مسئله ی مهم دیگر تضادهای عمیق فکری داریم. آنچه مسلط بر فضاست « اختناق و دیکتاتوری و خود محوری و نفی دیگری و فحش و توهین » است. گرچه بخشی از اینها در فضای مجازی از سوی « از ما بهتران و کهتران» است. اما مشکل اصلی به خودمان مربوط میشود.
با این توشه وتوان فکری و عملی، صد سال دیگر هم یک جبهه ی واقعی به وجود نمی آید.
این خصایل لازم است زدوه شوند و راه آن نیز « نقد و تحمل و ادب» است.

از مسایل « قدیم و جدید» ، هر چیزی که مانع « دموکراسی بین فعالان» است باید مورد نقد قرار گیرند. بدون نقد در خفقان خود ساخته به کار و هدف مشترک نتوان رسید.
در هر حال ریشه ی اختناق در فضای روشنفکری ما از گذشته آب میخورد و خواه ناخواه مردگان در برابر ما عرض اندام میکنند.
و خود را با مسایل امروز درگیر میسازند که از آنها بسیار پرت اند.
---
جنگ عقاید همیشه بوده و خواهد بود. همانطور که خود افراد و گروه ها حضور دارند.
لازم است دموکراسی را بپذیریم و با جنگ عقاید کنار بیاییم و آنرا طبیعی به شمار آوریم.
برای خودمان در مقابل نقد و بررسی مقدسات نتراشیم. که نقد تقدس ناپذیر است.
کسی که میگوید رهبر من را نقد نکن ، توهین به من و مقدسات من است، و خود را ملت مینامد، این ایده ها و خیالات
ضروری ست که از پیکر تلاش عمومی زدوده شوند.
از نقد « کهنه و جدید، مرده و زنده» ، جهت ایجاد فضای دموکراتیک بین خود ، گریزی نیست.

1-ایجاد فضای دموکراتیک بین خود فعالان و سایتهای آذربایجانی
2- توافق نظری و عملی در ارزشهای جهانی چون آزادی بیان و دموکراسی و غیره
3- توافق نظری در اصول کلی جبهه .
--
این سه گام نخست و ضروری برای حرکت به سوی جبهه است.
و نقد « مردگان و زندگان» و مقدسات و بت های خود ساخته هموار سازی این راه است.