Skip to main content

پاسخ به دوستمان که پرسیده اند

پاسخ به دوستمان که پرسیده اند
آ. ائلیار

پاسخ به دوستمان که پرسیده اند:
1 . آیا منظور جبهه ی مشترک برای آزربایجان جنوبی است ؟
- بله. البته که چنین است. مقاله جبهه نشان میدهد برای آذربایجان نوشته شده و نه جمهوری آذربایجان.

2 . این آزربایجان جنوبی یک زبانی و مدیای مخصوص و یک تلویزیون مخصوس به خود دارد یا خیر ندارد ؟
-آذربایجان همه ی چیزهای مثبت را لازم دارد.

3.آیا موافقید آگر ندارد تشکیل دهیم اگر دارد رفقا به انجا جمع شویم و این صحبتها ادامه یابد؟
-«جبهه» میتواند تلویزیون ، سایت، و غیره داشته باشد و بحث و گردهمایی ترتیب دهد. اداره ی چیزهایی که می توانند در خدمت
تلاش عمومی باشند در صورت رضایت صاحبان آنها که اعضای جبهه اند بهتر است جمعی از سوی جبهه اداره شوند.

4-البته اگر محکوم به پان نرکیست نشوم.
- جبهه بر اساس تئوریهای جدید میتواند تشکیل شود: رجوع به مقاله ی « جبهه مشترک»:
http://www.iranglobal.info/node/55621
23 بند برای جبهه پیشنهاد شده است از دیدگاه نو.

--------
دوست دیگرمان می نویسند:
«خواست ائلیار هم، مبنی بر اینکه مخالفان ایضا موظف هستند که ثابت کنند که رسولزاده، نازیست و فاشیست نبوده است، کاملا
نادرست است. »
---
عبارت «ثابت کنند که رسولزاده، نازیست و فاشیست نبوده است»
مال من نیست و متعلق به خود دوستمان حبیب است. در نقد اصول آن است که « فاکت» ذکر شود. آنچه من از نظرات ایذا برداشت کرده ام چنین قید شده است:

«ایذا»ی گرامی «جریانات پانترکیسیم ، تورانچیلیق ، بوز قورتیسم ، ترکیسم» موجود را نادرست و انحرافی میداند.
این « تئوریها» را خفقان انگیز، نژادپرستانه، عقب مانده، ضد علمی، ضد انسانی میداند و عاقبتش را آنجا می بیند که سر از فاشیسم و نازیسم درمیاورند.
کسانی که فکر میکنند چنین نیست، لازم است« دلایل» خودشان را روی میز بگذارند و نشان دهند که ایذا اشتباه میکند.»

من از« تئوریها و عاقبتشان » و « سردر آوردن [تئوریها] از فاشیسم و نازیسم» صحبت کرده ام.
نظر خود را در مورد « رسولزاده و لژیون در مقاله ی نگاهی به افکار... او نوشته ام. با فاکت نقد کنید.

نظر ایذا :«...محمد امین رسولزاده را پانترکیست و همکار فاشیستها و نازیهای آلمانی بنامد.»
«ایذا» «همکار» می نویسد - همکار فاشیستها و نازیهای آلمانی. روشن است که همکار نازیستها بودن فرق دارد
با این کار که شخص « خود نیز نازیست باشد».

----
فرهنگ بت سازی متضاد با تفکر خردمندانه است.
رجوع به مقاله « کاریزماها و بت ها را بشکنید»
http://www.iranglobal.info/node/57416
--
اینکه فلانکس فلان لقب و بهمان مقام و شهرت و شغل را داشته یا دارد، هنگام توجه به اندیشه ی آن فرد یا جمع، همه به کنار میروند. این چیزها پرده های نابینایی اند ( کورالدان پرده لر) ، در برابر بینایی ما. همه را باید به کنار زد.
و لخت وعور « اندیشه» را در « زمان و مکان» و « حالات روحی فرد» زیر نقد برد.

همیشه از شاهان، حکومتها، مقامات مذهبی، سیاسی، وغیره برایمان بت ساخته اند و عاقبت دیده ایم که همه ، « آدمهای معمولی» بودند با خطا ها و درستکاریهایشان، و تفکرات منفی و مثبت شان.
فقط آنچه معمولی نبود تنها بت بودنشان بود که خودمان برای خودمان ساخته بودیم.
---
اندیشه ی عریان را به آزمایشگاه ببرید - شخص و مدالهایش را از اتاق دور کنید.
پیش داوریهای خود را به فراموشی بسپارید. الان وقتی ست که میتوانید با ابزار منطق کار را شروع کنید.