Skip to main content

خوانندگان محترم در کامنت قبل

خوانندگان محترم در کامنت قبل
اسامه

خوانندگان محترم در کامنت قبل درباره یکی از پسوند های تورکی و مقایسه ان با فارسی بحث شد و اثبات شد در حالی که در تورکی برای 6 حالت مختلف واژه تنها یک وند به کار میرود در زبان فارسی برای هر کدام از این حالت ها یک وند بخصوص استفاده میشود
یعنی به عبارت درست در تورکی کسی نمیتواند تشخیص یدهد "صفت و شایستگی" را از " اسامی ابزارها" را از" اسامی امکنه و مناطق" را از " کثرت و وفور"را از "علامت اسم مصدر"را از از"اسامی حرف و مشاغل" را از "نام پیرو یک ایدئولوژی" را از " رتبه و مقام"
در حالی که کاملا در فارسی هر پسوند یک واژه مشخص با کارکرد میسازد و تعداد این پسوند ها در فارسی 700 تا است به صورت پسوند پیشوند و میانوند در زبان به اصطلاح تورکی تنها 40 پسوند است که نیمی از انها برای لازم یا متعدی کردن فعل است نه واژه سازی ان هم تنها به صورت پسوند که تمام پسوند ها مغولی اند یا فارسی

کامنت های لینک زیر پسوند های مغولی به طور کامل اثبات شده نیازی به کپی پیست 20 کامنت سنگین نیست :
http://www.iranglobal.info/node/59400
حالا پسوند های فارسی در کریول توکی که به نادرست به اصطلاح زبان تورکی نامیده میشود :
اق(اخ) تنها پسوند اسم ساز ترکی="اک"پهلوی

(نگاه کنید به واژه های خوراک- پوشاک)

یق(یخ) تنها پسوند صفت ساز ترکی="یک"پهلوی

(نگاه کنید به واژه های تاریک- نزدیک)

ما(مه) تنها پسوند اسم مصدرساز ترکی="مان"پهلوی

(نگاه کنید به واژه های زایمان- سازمان)
یش(وش) تنها پسوند اسم فعل ساز ترکی="ئش"فارسی

(نگاه کنید به واژه های گردش- نرمش)

ان( َن) تنها پسوند اسم فاعل ساز ترکی= "آن"فارسی

(نگاه کنید به واژه های باران- خواهان)

ین( ون)تنها پسوند اسم مفعول ساز ترکی="ین"فارس
(نگاه کنید به واژه های زرین- غمین)

یم(وم) تنها شناسه برای ضمیر ملکی و
شناسه فعل متکلم="ام"فارسی

(نگاه کنید به دستم- رفتم)
ریشه ی تنهای فعل(بن) در ترکی=فعل امر

در فارسی نگاه کنید به اشعار : خور(بخور)- شو(بشو)- کن(بکن)

----------------------------------

درفارسی 6 صیغه برای صرف فعل داریم:

در ترکی هم دقیقا همان6 صیغه!

در حالی که

در عربی14 صیغه

در انگلیسی تو-شما یکسانند/ او مونث و مذکر دارد
--------------اؤز(خود)= از(در پهلوی یعنی من)
اؤز(خود)= از(در پهلوی یعنی من)

اود(آتش)= آت (در اوستایی یعنی آتش)

کد-کند(روستا)=کد(از پهلوی نگاه کنید به واژه های کدخدا- کدبانو-کدیور)
کد-کند(روستا)=کد(از پهلوی نگاه کنید به واژه های کدخدا- کدبانو-کدیور)

وار(هست) که به معنای داشتن بکار میرود="وَر" فارسی

(نگاه کنید به واژه های پیشه ور- دانشور)
من= من(من در تمام زبانهای هندواروپایی بکار میرود)

ا ُ= او(حتی گاهی اون هم تلفظ می شود!!)

دَء=دیه(در قزوین)= دیگه(در تهران)

کیم= کی (مثلا در واژه ی پرسشی کیست: کی+ است)

پانبوق(ترکی)= پنبه

هه-هیه- هن= هان( حرف تائید فارسی)

زامان= زمان

جاوان= جوان

آدام= آدم

شالوار= شلوار

جؤت:جفت

لؤت: لخت

باغیش:بخشش

باغ= باغ
بستان= بوستان
کوت= کند
چینه= شانه(دوش)

---------------------------------
---------------------------------

توپراق(ترکی)= تراب(عربی)= خاک

پیس(ترکی)= بئس(عربی)= بد
توپراق(ترکی)= تراب(عربی)= خاک

پیس(ترکی)= بئس(عربی)= بد

آرواد(ترکی)= عورت(عربی) پزشک جوادهئیت پانترکیست

به آن اعتراف کرده

ساعات(ترکی)= ساعت

کیفون(ترکی)= کیف(چگونه عربی)+ون(شناسه ی مخاطب ترکی)

حیوان(درترکی)= حیوان (عربی)





هر زبان به ساختار مستقلش که برای خود تعریف کرده زبان است

وچون برای "کریول" برابریابی نشده،کاربرد لهجه بهتر است