Skip to main content

در حاشیه ی رخداد داغش در

در حاشیه ی رخداد داغش در
آ. ائلیار

در حاشیه ی رخداد "داغش در تهران":
---------------------------------
آقا صحیح فرمودند « ترقه بازی» نعمت است. مخصوصاً که کنترول آن، از راه دور، به دست خود آقا باشد.
رابوتا های "ساختِ کارخانه ی سرمایه ی جهانی" ، مثل همیشه، در همه جا( منطقه و جهان)، دارند با یک دیگر« فشفشه بازی» میکنند. رهگذران ،
در حالیکه همه ی آنها را به سوی پرتگاهِ گورستانِ ماشینها، واقع در دره ی جهنم، هدایت میکنند، مواظب باشند زیردست و پای آنها له نشوند.

مشخصه قرن 21-ام ، نبرد بین حامیان دیکتاتوری برده داران نوین و دموکراسی بردگان ا ست، براساس نبرد بین نیروی کار و سرمایه ی جهانی.
نفی دموکراسی، اثبات دیکتاتوری، جنگ جهانی قرن حاضر است که سقوط ارزشهای جهانی دموکراتیک و عدم امنیت را موجب شده و زندگی بشررا در سرتاسر کره زمین مورد تهدید و نابودی قرار داده است.

رابوتا های "ساخت کارخانه ی سرمایه ی جهانی" ، مثل همیشه، در همه جا( منطقه و جهان)، دارند با یک دیگر« فشفشه بازی» میکنند. رهگذران ،
در حالیکه همه ی آنها را به سوی پرتگاهِ گورستانِ ماشینها، واقع در دره ی جهنم، هدایت میکنند، مواظب باشند زیردست و پای آنها له نشوند.
خاطره ی"رهگذرانِ له شده یِ بیگناه" را، شاخه گلی بایسته است.
---
از رهگذر سریع السیری، نظرش را جویا شدم، کوتاه گفت: « مگر نمی بینی قدرت آقا بسنده اش نیست، و دارد ضد رقبا کودتا میکند؟»
سر راه، احوالات را از« قره چوخا Qərə çuxa» که به کار گِل مشغول بود، پرسیدم . با نقل جمله ای از قصه ی
« امیر یمن Əmir Yəmən» گفت: ! İşidi-mişidi, dalı yanmış, Əmir Yəmən işidi
معادل فارسی اش میشود: « جگراش بسوزد، کار، کار امیر یمن است!»
***
----------
قارا چوخا:
(Qərə çuxa: Kara çuxa (qara çuxa)
insani qoruyan və onun dunyada yaşadığı muddetinde ona dayaq olan və yardım edən bir melek
قره چوخا: ملک یا پری ست، که کارش کمک به انسان است. « پری امید و یاری . مشکل گشا و راه حل نشان دهنده»:
قره چوخا-ی مرد، مرد است و قره چوخای زن زن.

ریشه در اعتقادات دوران چند خدایی دارد . و پیش از تاریخ . مانند:
NANŞE ملک یا آلهه ی کوچکی که کارش یاری به انسانها بود و رویایشان را معنی میکرد و تحقق می بخشید. یا ALAD که پری مرد بود و انسان را حفاظت میکرد. در فرهنگ « کی ان گیر - سرزمین خدایان »
«Ki-En-Gir, Land der Götter» یا Ki-En-Ngir
به نظر میرسد اینها بعد ها در باورهای دیگر به اشکال مختلف از جمله به صورت « قره چوخا» در فرهنگ و فولکلور شفاهی آذربایجان نمودار شده اند.
---
قصه ی آذربایجانی « امیر یمن Əmir Yəmən»
( قصه نشانه ارتباط آذربایجان با سرزمینهای دور نزدیک است. ایران-یمن-چین-هندوستان).
اشاره ی کوتاه: یکی از چندین روایت:
گویا پادشاه و وزیری بودند و بعد از مدتها انتظار و دوا و درمان و ... سرانجام وزیر صاجب پسر و پادشاه صاحب دختر میشوند. عهد میکنند که بچه ها با هم ازدواج کنند. وزیر می میرد، شاه دختر را به پسر وزیر که عاشق همدیگراند نمیدهد. میخواهد به « امیر یمن» بدهد. امیر یمن مانع میشود که دلباختگان بهم برسند. جمله ی نقل شده به دردل این دختر و پسر مربوط میشود:
İşidi-mişidi, dalı yanmış, Əmir Yəmən işidi