Skip to main content

دوست عزیز، من از جواب شما

دوست عزیز، من از جواب شما
فانون

دوست عزیز، من از جواب شما طفره نرفتم. خیلی شفاف گفتم که آن جهانبینی ها ضد انسانی نیستند و نمیتوانند هم باشند. شما هیچ حرفی از استالین نزده بودید، استالین داستان دیگری است. دیگر اینکه، عبدالناصر و پان عربیسمش مرده و تمام شده. مبارزه مردم فلسطین در جلو چشممان جاری است. به نظر میرسد نوستالژی به گذشته در شما بیشتر از من است! دوست دیگری با زبان کنایه می گوید: « تمام گروهای فاشیستی عنوانهای سنتیمنتال دارند.» کاملا درست می گویید. ولی چرا این را به افندیهایی گوشزد نمیکنید که زوزه گرگ کشیدن را افتخار می دانند و اسم مرامشان را ترکپرستی گذاشته اند؟ آیا آنان نیز نباید از آن گروههایی که نام بردید چیزی یاد بگیرند و حداقل ظاهر قضیه را حفظ کنند؟! پس مسئولیت روشنفکرانه شما کجاست؟ ما که غیر از دمکراتیزه کردن زبان و ادبیات افندیها چیز دیگری نگفتیم! همین دوستمان از ما میخواهد که یک گروه و یا کشور

همین دوستمان از ما میخواهد که یک گروه و یا کشور مارکسیستی دمکرات نام ببریم. دوست عزیز، امپریالیسم حاکم به کدام جریان و دولت طرفدار مارکسیسم اجازه نفس کشیدن داده تا آنها تمرین دمکراسی بکنند؟ مهمتری متفکر زنده جهان آقای نوام چامسکی است. لطفا به آثار ایشان مراجعه کنید تا رد پنجه خونین امپریالیسم را در دهکوره های آمریکای لاتین و دیگر جاها نشانتان بدهند. دیگر اینکه، دمکراسی با عوض کردن یک شبه دولت حاصل نمیشود. دمکراسی پروسه ای است که آرام و سنگین گام برمیدارد و در گذر زمان جا می افتد. اگر کاپیتالیسم حامل دمکراسی میبود، روسیه آقای پوتین باید الان مهد دمکراسی میشد! مارکسیسم آزمونهای سختی را پشت سر گذاشته. از اشتباهات گذشته یاد میگیرد، خودش را اصلاح میکند و پیش میرود. نهایت اینکه، اینجا کسی نخواسته به آذربایجان مارکسیسم بیاورد. صحبت از دمکراسی و ادبیات دمکراتیک است. اگر هفتاد درصد ادبیات دمکراتیک پیشه وری در بین فعالان آذربایجانی جا بیفتد، خیلی از مسائل حل خواهند شد. ولی تا زمانیکه ایداولوژی افندیسم بر این افراد سایه افکنده، همین هم میسر نخواهد شد.