Skip to main content

ادامه:

ادامه:
آ. ائلیار

ادامه:

دوستی نیز نوشته اند « بدون تشکل حزب سیاسی هیچ اصولی ، هیچ برنامه ای، هیچ پلاتفرمی نمی تواند در بین مردم به نیروی مادی تبدیل شوند.»
- تشکل سازمانی و حزبی، جایش در داخل جامعه است. در خارج حزب و سازمان واقعی نمی توان تشکیل داد « چون خود
خلق» در داخل قرار دارد. جدا از خلق و مردم « حزب و سازمان» واقعی نمی تواند وجود داشته باشد.
جای حزب و سازمان در داخل است.
در خارج میتوان از گردهمایی فعالان در تبعید تشکلی مثلا « جبهه ی مشترکی روشنفکرانه » که پشتیبان فعالان داخل باشد تشکیل داد. به شرط اینکه این فعالان به « تئوری درستی مسلط باشند». به استراتژی درستی مسلط باشند و شخصیت و خصایل لازم برای جبهه را داشته باشند.

مشکل جبهه در خارج دو چیز است:
1- عدم تئوری درست
2- عدم امکانات و خصایل لازم در افراد برای تشکیل جبهه و فعالیت.
---
در داخل مشکل حزب و سازمان سه چیز است:
1- عدم تئوری صحیح
2- اختناق حکومت
3- عدم شرایط مناسب برای تشکیل احزاب - بعکس و جود شرایط مناسب برای ایجاد تشکلهای جنبشی و مدنی.
--
هر تشکلی 1-«شرایط عینی مناسب-منظور محیط» خود را دارد و 2- در عین حال « تئوری و خصایل انسانی و امکانات مناسب- منظور شرایط ذهنی و امکانات» خود را نیز طلب میکند.
لازم است هردو عامل باشند که یک « تشکل» متولد شود. و اگر باشند متولد هم میشود.
---
-شرایط عینی-ذهنی زمان ما با زمان « تشکیل احزاب» یکی نیست، عوض شده است. دنیای امروز بیشتر« دنیای جنبشی» ست تا دنیای شرایط احزاب.
-در داخل جامعه ی ایران علاقمندان «به شکل جنبشی» و مدنی در سطح جامعه و شبکه های اجتماعی میکوشند. نشانه های این حرکات را میتوان به راحتی دید.
-« و جود شرایط مناسب برای تشکلهای جنبشی و مدنی» یک پدیده ی مثبت است میتوان آن را با « تئوریهای صحیح» آشنا کرد و اگر هم کسانی آشناباشند تقویت شان نمود. ( برای به وجود آمدن جنبشی قدرتمند)
- در خارج نیز برای تشکیل جبهه محیط مناسب و جود دارد باید گرایشات و خصایل صحیح را تقویت نمود.( برای به وجود آمدن جبهه ی مشترک)
--
برای اینکه « عمل و حرکت درستی» تحقق یابد ، یا از قوه به فعل در آید، لازم است « شرایط عینی و ذهنی» آن فراهم شود.
در فراهم آمدن شرایط ذهنی تنها« تئوری درست کافی نیست، «خصایل لازم افراد » برای عمل نیز ضروریست ، حالا به فرض که امکانات هم فراهم باشد.
- ارائه ی تئوری درست و جذب اکثریت فعالان داخل و خارج جهت تفکر روی آن، اگر هم زیاد طول نکشد- باید متوجه شد که با « خصایل افراد که مناسب برای فعالت مدنی یا به اصطلاح قدیمی ، انقلابی» نیستند ، چه میتوان کرد؟
خصایل تئوری نیست که مشکل اش در دوسه سال حل شود، خصایل در یک عمر تولید میشود- و اگر محیط عینی و ذهنی مناسب باشد - در یک عمر دیگر نیز اصلاح میشود.
با آدمیکه با « چند خصلت مثبت و دهها خصلت منفی» دست میدهد، معلوم است چه باید کرد؟
ما نه تنها با تئوری مشکل داریم - بل با خصایل نامناسب برای مبارزه نیز مشکل داریم.
--
تئوری درست نسبی در پدید آمدن خصلتهای درست بسیار مؤثر است، اما زمان می برد . و زیاد هم طول میکشد.