Skip to main content

اشاره به مسایل امروزی:

اشاره به مسایل امروزی:
آ. ائلیار

اشاره به مسایل امروزی:

آذربایجانلی ، اهل آذربایجان است و فرهنگ اش نیز فرهنگ آذربایجانی ست.
زبان ما ترکی آذربایجان است . که بخشی از فرهنگ بشری ست.

حفظ زبان و فرهنگ و آداب و رسوم مترقی و انسانی مان و ارتقاء سطح آنها لازم و ضروری و زیباست.
حقوق فرهنگی-سیاسی-اقتصادی ما حدود یک قرن است که نقض شده لازم است آنها را رفع کنیم.
در این مسیر به « ایده ی دموکراسی و برابر حقوقی و تلاش مسالمت آمیز » نیاز داریم. تبار و نسب گرایی ایده های عقب مانده و غیر انسانی اند و بدرد آزاد اندیشی و تلاش ما نمیخورند.

از فرهنگ آذربایجان، منطقه، جهان هرچه انسانی و دموکراتیک است تکیه گاه ماست.
در آذربایجان و تاریخ اش همه ی « مثبت-منفی»ها به ما تعلق دارند و لازم است منفی ها را نقد کنیم و از مثبتها بیشتر بیاموزیم.
«روابط» در جهان ما گلوبال است و لازم است همه ی «ارتباطات» فرا خلقی و نسبی باشند. در چنین جهانی نسب گرایی، عوامانه ترین رفتار و اندیشه هاست، آزاد اندیشان را با چنین سطحی نگریها کاری نیست.
فرد آزاد اندیش علاقمند به رشد فرهنگ و تمدن خود در همکاری با همه ی فرهنگهای بشری ست . او نمی تواند خود را در یک دایره محدود و زندانی کند.

فرهنگ جوامع و خلقهای هم ریشه مخصوص به خودشان است ، لازم است حفظ شوند. آنها هویت و هستی خلقها می باشند. علی رغم اشتراکات تفاوتهای جدی دارند. لازم است هستی هر خلق و ملتی حفظ شده و مورد احترام باشد.

زبان ترکیه زبان ما نیست. زبان ما زبان آذربایجان است.
جمهوری آذربایجان به لهجه ی محلی خود می نویسد، ماهم به لهجه ی محلی خودمان می نویسیم.
یکی شدن لهجه های ما دهها سال بعد از یکی شدن دو جامعه میتواند صورت پذیرد- البته اگر دو جامعه روزی و روزگاری تصمیم بگیرند یکی شوند. این کار معلوم نیست کی ممکن میشود. شاید قرنها طول بکشد. شاید هم هیچ وقت ممکن نشود.

مشکل ما در مبارزه، شکستن سد حکومت حاکم و دیکتاتور است که تمام حقوق ما را نقض میکند.
از راه حقوق خواهی در سه زمینه ی « عدم تبعیض، عدم دیکتاتوری، عدم بی عدالتی اجتماعی».
نیروی این سه عرصه خلق های تبعیض دیده، دموکراسی خواهان ستم دیده از دیکتاتوری ، زحمتکشان تحت ستم بی عدالتی اجتماعی، هستند. لازم است بین آنها همبستگی ایجاد شود.

تضاد عمده در جامعه، تضاد بین مردم ستمدیده و حکومت است.
نه تضاد بین شوونیستها و تبعیض دیدگان.
شونیستها دو بخش اند داخل حکومتی -بیرون حکومتی.
از سوی دیگر حکومت تنها از یک عنصر شونیسم یا تبعیض درست نشده، بلکه آن، از سه عنصر یا عملکرد « تبعیض، استثمار، دیکتاتوری» تشکیل شده است.
تز « تضاد عمده شونیسم و تبعیض» غلط است. این تز از سوی حکومت تبلیغ و بهره برداری میشود و فعال را عملا
مشغول «تضاد شاه چی و فعال» میکند. تبعیض را متوجه رژیم شاه کرده و سر فعال را کلاه میگذارد.

کامنت و مقاله نویسان و مبلغان حکومت در این عرصه «تضاد پان ایرانیست -فعال» میدان داری میکنند.
تزهایی که حکومت با آنها سر فعال کلاه میگذارد و مشغول اش میکند و لاجرم خود را در امان نگاه میدارد:
حکومت تنها ترکیست نمی سازد بل همه چیز میسازد. شاه چی، کمونیست، اصلاح طلب، داعشی، شیعه، وهابی، دموکرات، مرتجع و هر چیز که آدم بتواند در این عرصه ها تصورش را بکند میسازد. و مانور میدهد.

اما درمسئله ی تبعیض در آذربایجان ، اول، مستقیم و غیر مستقیماً از فعال، ترکیست میسازد. بعد با دست او به اهداف زیر میرسد.
البته این سخن به این معنی نیست که هر ترکیستی را حکومت ساخته است. ترکیستها همدیگر را نیز تولید میکنند.
آنها از طریق ترکیستهای باکو و آنکارا و دیگر نقاط جهان نیز تولید میشوند. ولی اینجا کار حکومت را مورد توجه قرار میدهیم:

1- تضاد ترکیست - پان ایرانیست( درگیری)
2- تضاد ترکیست- مارکسیست( درگیری)
3- تضاد ترکیست با -کرد - ارمنی- فارس(درگیری)
4- تضاد ترکیست- اصلاح طلب دینی(درگیری)
5-تضاد ترکیست- با فرهنگ غیر ترکیستی( در گیری و نفی فرهنگ دموکراتیک)
6- تضاد ترکیسم- با دموکراتیسم- هومانیسم (درگیری و نفی فرهنگ دموکراتیک)
7- تبلیغ ترکیسم- برای نفی دموکراتیسم ( ترکیست سازی)
---
اینها تضادهایی ست که ترکیست با محیط و دیگری دارد و حکومت در این تضاد داخل شده و کارش را انجام میدهد.
تضادها بدون حکومت هم وجود دارند ولی حکومت تا میتواند آنها را تقویت و مدیریت میکند. و خوب هم میکند.