Skip to main content

آیا درایران به نظرشماخلق تورک

آیا درایران به نظرشماخلق تورک
آ. ائلیار

آیا درایران به نظرشماخلق تورک زبان داریم ؟
- خلق نه ، خلق ها( ملتها) داریم(از جمله: خلق ترکمن، خلق آذربایجان)، زبان : ترکمنی، زبان: ترکی آذربایجان

گفتید خلق فارس زبان دوشاخه است بخش حکومتی وبخش دمکراتیک !!!
-خلق نه. فرهنگ زبان فارسی دو بخش است نه خلق .
فرهنگ رسمی حکومتی( بر پایه ی بخش زبان فارسی حکومتی- بخش زبانی که آخوندی اش کرده اند، و توهین به ادبیات فارسی ست) - فرهنگ ممنوعه غیر حکومتی ( دموکراتیک )- که حق نفس کسیدن ندارد. مانند دیگر فرهنگها.

این دوبخش دربرخوردبا ماتورکها فرقی باهم دارند ؟
- فرق دارند.

میتوانید نمونه بیاورید ؟
- وقتی فرهنگ ممنوعه آزاد شود ، میتوانیم به خوبی ببینیم که (آن فرهنگ موافق آزادی و برابری همگان) ا ست.
- اقشار اجتماعی جامعه، نیروهای سیاسی دموکرات مخالف تبعیض و نابرابری اند: در رأس آنها چپ برابری خواه قرار دارد. رجوع کنید به برنامه ی گروههای چپ ببینید کدام نیرو از « نابرابری و تبعیض دفاع میکند- اینان موافق برابری حتی حق تعیین سرنوشت و بعضی حتی موافق حق جدایی اند) . شعار حق تعیین سرنوشت شعار چپ است نه شعار راست یا ترکیستها.
کانون نویسندگان ایران « از آزادی بی قید و شرط» دفاع میکند.

شما این همه درباره بد بودن پان ترکیسم نوشتید آیا درایران پان ایرانیست وپان کوردیسم ویا پان فاریسیزم مشکلی نیست ؟
- « بد»-ی خودش را نشان داده ، عاشیق گؤردوگون سؤیلر. ( خنیاگر، آنچه دیده ، می سراید)
همه پان ها، همه ی ناسیونالیسم ها، مشکل اند . از راه پان و ناسیونالیسم « آزادی و برابری» حاصل نمیشود.
آنها مادر استبداد و نابرابری اند.

به نظرشما کرد ویا فارس می تواند بگوید من کردم ویا فارسم ؟
بله آدم عادی میتواند بگوید .
آدم سیاسی جواب سیاسی میدهد.

ولی یک ترک باید بگوید من انسانم ویا اگر بگوید ترکم این نشان ازعقب مانده گی ویا طایفه گری است .
-« باید» ندارد. آدم عادی میتواند بگوید.
آدم سیاسی معتقد به « طایفه گرایی ست یا نیست». اگر باشد ، جواب طایفه گرایانه یا حتی نژاد گرایانه میدهد- اگر معتقد نباشد
بدیهی ست که جواب « غیر طایفه یا نژاد گریانه» میدهد.

آیا شما آسیمیلاسیون نشدید؟
-نه. کسی که از رسمیت « تفاوتها و متفاوت بودنها» و حقوق آنها دفاع میکند دقیقاً رهایی از « آسیمیلاسیون» را رقم میزند.
و آسیمیله نیست.
کسی که درست از حقوق خود دفاع کند، آسیمیله نیست.
کسی که خیال میکند از راه « ترکیسم یا پان ترکیسم» از حقوق خود دفاع میکند ، بله البته که آسیمله شده است.
او به جای « ایده لوژی آریایی»، «ایده لوژی پان ترکیسم» را گذاشته که هر دو یک جنس اند. و دو روی یک سکه.
کار هردو ایده لوژی « یکسان سازی تفاوتهای فرهنگی» ست.به طرق مختلف. و در دایره ی خودشان.
این عمل نقض حقوق است.
حقوق از این راه کسب نمیشود. نتیجه ی آن بی حقوقی ست. یکسان شدن، نابودی «تفاوتها» ست. و نقض حقوق.

شماهمه فعالین مدنی آزربایجان را ساخته دست دولتی ایران ویا ترکیه وآزربایجان می دانید
- « همه» را نگفته ام. کسانی «تحت تأثیر» تبلیغات ترکیستهای" اهل" ترکیه ، اهل جمهوری آذربایجان( بدون کلمه ی دولت ها) ، و تبلیغات دولتی ایران، قرار دارند. و کسانی هم تحت تأثیر تبلیغات ترکیستهای مستقل آذربایجان اند.
کسانی هم هستند که فعالیت مدنی میکنند ، مستقل اند و ترکیست نیستند.
کسانی را هم حکومت ایران « غیر مستقیم یا مستقیم» فعال سازی میکند.

شما غیرازخودت کسی دیگری را قبول دارید؟
من « دیالوگ » را قبول دارم ، و بر این اساس، همه را قبول دارم، چه مخالف باشند و چه موافق.

تنفرشما ازهرفعالی هست
-چرا دگر اندیشی را تحمل نمی کنید که « علاقه» را ببینید؟
دگر اندیش دوستدار فعال است . دیالوگ نشانه ی « علاقه ی» او نیست؟
اینجا « تنفر»، در لغت نامه وجود ندارد. «علاقه» به جای آن نشسته.

تاریکی، فرار از دگر اندیشی ست. و روشنایی، استقبال از آن. به استقبال دگر اندیشی برویم.
که آزادی ست.