نویسنده مقاله میگوید:

نویسنده مقاله فکر میکنند کمونیستها و سوسیال دمکراتها، سوسیالیست نیستند و برعکس کمونیستها و سوسیال دمکراتها افکار سوسیالیستی ندارند.
کمونیستها و سوسیال دمکراتها همه از سوسیالیسم و از اندیشه های مارکس و دیگر تئوریهای سوسیالیستی تغذیه و تاثیر پذیرفتند.
سوسیال دموکراسی شامل انواع گرایش‌های مارکسیستی از گرایش‌های همچون رزا لوکزامبورگ و لنین تا گرایش‌های مختلفی همچون کائوتسکی و برنشتاین را شامل بود.

بعد از این توضیحات به چند مسئله انگشت میگذارم:
اولا - نویسنده ضد کمونیست، ضد سوسیالیست مقاله نمی تواند دستاوردهای عظیم دولتهای اروپایی را که شاخه های مختلف سوسیالیستی ، سوسیال دمکراسی و احزاب کمونیست اروپایی برای بشریت ایجاد کردند، انکار کند. این خدمات اجتماعی که بر مبنای اندیشه های مارکس و دیگر کمونیستها در بخشی از جهان کم و بیش کسب و متحقق شدند توسط کاپیتالیستهای ضد کمونیست پس گرفته میشوند و مردم را به فقر دچار کردند و اختلاف طبقاتی روزبروز عمیق تر میشود.
دوما: نویسنده "حکومت محمد امین رسولزاده " را سکولار و سوسیال دمکرات تعریف کردند. ایشان نگفتند که آیا سوسیال دمکراسی ایشان شاخه ای از سوسیالیسم بود یا از اسلامیسم تورانچیگری.
بر اساس کدام قانون مکتوب، کدام مدرک و منبع ایشان حکومت و شخص رسولزاده را سکولار و سوسیال دمکرات می نامند؟
نویسنده از موضع یک سوسیال دمکرات به دشمنی و جنگ با کمونیسم و سوسیالیسم آمده است. چنین است سوسیال دمکراسی آذربایجان.
سوسیال دمکرات آذربایجان ما نمی داند که سوسیال دمکراسی شاخه ای از سوسیالیسم و متاثر از افکار و اندیشه های سوسیالیستهایی مثل مارکس میباشد. سوسیال دمکرات ما نه تنها دشمن کمونیسم و سوسیالیسم است بلکه مدافع سرسخت رقابت آزاد و سرمایه داری خصوصی است.
سوسیال دمکرات ما نه از سوسیالیستهایی مثل مارکس، برنشتین، کائوتسکی بلکه از ضیا کوک آلپ، از تورکش آلپ ارسلان، نیهال آتسیز، آتاتورک، رسولزاده و مذهبی بسیار متصب یعنی ائلیچی بیک تبعیت میکند.
سوسیال دمکرات آذربایجان ما تورانچی است و مانند محمد امین رسولزاده بر این باور است که نژاد تورک در جهان جکومت اسلامی (سوسیال دمکرات اسلامی) برقرار کند.
سوما - نویسنده در پایان مقاله نوشتنذ: "ما از دوران فاشیسم, کمونیسم و اسلامیسم عبور کرده ایم."
این جمله نادرست است. چون در جنبش حی و حاضر آذربایجان هر سه "فاشیسم, کمونیسم و اسلامیسم" عمل میکنند. نویسنده و دیگر پانترکیستها ایده های کمونیسم را نقد نکرده اند و تنها جنایات استالین را در دو خط یادآوری کردند و کمونیستها و سوسیالیستها را به دم استالین بستند و از آلترناتیو کاپیتالیستی بعنوان سیستم موفق و ضرورت تاریخی دفاع کردند.
نویسنده مقاله که سمپاتی به سوسیال دمکراسی نشان داده است از پانترکیسم، بوزقوردیسم و تورانچیگری و فاشیسم اسلامی پانترکیسم هیچ نقدی ندارند.
فعالین سیاسی آذربایجان هر کدام به نوعی پانترکیسم را نقد میکند اما نویسنده سوسیال دمکرات ما حاضر نیستند یک کلمه در مورد نژادپرستی و فاشیسم اسلامی پانترکیسم بنویسند.
اصلا ما انتظار نقد پانترکیسم را از این نوع دوستان نداریم اما این جماعت حتی حاضر نیستند بگویند که آیا مدافع پانترکیسم هستند یا نیستند.
سوسیال دمکرات آذربایجان پانترکیست است. سوسیال دمکراتها در جهان با علامت گل سرخ روز مشخص میشوند اما سوسیال دمکرات آذربایجان با علامت بوزقورد مشخص میشوند.
سوسیال دمکرات های جهان خواهان اتحاد با سوسیالیستها در "انترناسیونال سوسیالیستی" هستند اما سوسیال دمکرات پانترکیستی "پیشنهاد تصفیه خونین جنبش ملی آذربایجان را بشیوه مارکیستی - لنیستی!!! " را میدهد.
چنین است وضعیت جنبش ملی آذربایجان نه آنچنان که نویسنده تصویر غیر واقعی از آن ارائه میدهد.