Skip to main content

ضمن تشكر از دقت جناب آقاي آ

ضمن تشكر از دقت جناب آقاي آ
Anonymous

ضمن تشكر از دقت جناب آقاي آ ايليار به مطالب مطرح شده از طرف اين جانب پاسخ جنابعالي قانع كننده بوده واينجانب جواب خود را دريافت نمودم در ضمن مقاله ايي در اين سايت داشتيد كه نديده بودم و مطالعه كردم وبراي دوستان جهت مطالعه در اينجا دوباره مي آورم .
(هدف استراتژیک فعالان آذربایجانی « تعیین سرنوشت، حتی با حق جدایی ست». جهت استقرار حکومت آذربایجان واحد فدرال یا مستقل. براساس « رفع تبعیض، رفع بی عدالتی اجتماعی، رفع دیکتاتوری. با دموکرسی( برابری و آزادی) و مبارزه ی مسالمت آمیز. »
این استراتژی سه نیروی رفع تبعیض، عدالت اجتماعی خواه ( زحمتکشان )، و دموکراسی طلب را متحد کرده در برمیگیرد. از راه ایجاد تشکلهای « صنفی-مدنی».)

عبدالله اوجالان در آغاز خود را مارکسیست-لنینست میدانست ولی با تلاشی بلوک شرق از این دیدگاه برید، و با تز خود، گویا راه سومی بین کاپیتالیسم و سوسیالیسم انتخاب کرد؛ که آنرا « کنفدرالیسم دموکراتیک» مینامد. خود و طرفدارانش این تز را در نوشته های مختلف توضیح داده اند. با توجه به نوشته های او و دوستارانش این تز همان « تشکیل انجمنها و مجالس محلی» در نقاط گوناگون جامعه است، برای خواسته ها و اداره ی امورمحلی، مدنی معمولی.
فکر میکنند با عمومی شدن این انجمنها پدیده ی« دولت خاموش» ، منظور ذوب،خواهد شد.

درایران حزب دموکرات ایران نخست شعار « خود مختاری و بعدها فدرالیسم» را مطرح کرد. اکنون نیز طبق اخبار رسانه ها بعد از زیارت مکه به جنگ مسلحانه مشغول است.
در عراق ، اقلیم، همه پرسی استقلال انجام خواهند داد. در سوریه « کردها» با کمک آمریکا و دوستانش با داعش می جنگند و در پی « کانتون» سازی اند. نوعی مناطق آزاد خودگردان بر اساس تز اوجالان.

این روند نشان میدهد کردها در چهار کشور «استراتژی اصولی متکی به زحمتکشان شهرو روستا ندارند. اسیر حوادث و حرکت دولتها هستند. چون بید با بادی به این سو و آنسو میل میکنند.»
علت این مشکل «فرهنگ نیمه شهری -نیمه روستایی» آنهاست. تمام افکار اوجالان نیز بازتاب این شرایط اجتماعی ست. از این فرهنگ جز « مجالس ماهیتاً روستایی» چیز دیگری برنمی خیزد.

برخلاف کردهای پیرو pkk، فعالان آذربایجانی بر اساس ساختار جامعه ی شهری «تشکلهای اقشار اجتماعی » را پیش گرفته اند. یعنی « صنفی و مدنی» را، که در بزرگ شهر تهران نیز این روش عمل میشود. و در جهت « کسب حقوق» میکوشند. حقوق ملی، صنفی، جنیسی. و غیره.

هدف استراتژیک فعالان آذربایجانی « تعیین سرنوشت، حتی با حق جدایی ست». جهت استقرار حکومت آذربایجان واحد فدرال یا مستقل. براساس « رفع تبعیض، رفع بی عدالتی اجتماعی، رفع دیکتاتوری. با دموکرسی( برابری و آزادی) و مبارزه ی مسالمت آمیز. »
این استراتژی سه نیروی رفع تبعیض، عدالت اجتماعی خواه ( زحمتکشان )، و دموکراسی طلب را متحد کرده در برمیگیرد. از راه ایجاد تشکلهای « صنفی-مدنی».

استراتژی تشکیل« مجالس ماهیتاً روستایی» پژاک (کودار)، که « تعیین سرنوشت و دولت » برایش مطرح نیست و «سیاست مماشات باحکومت» پیشه کرده در مقایسه با استراتژی فوق الذکر حرفی برای گفتن ندارد.

تشکیل شوراها و کانونها و انجمنها و ستادها و مراکز پیشگامها و کمیته ها را ما در انقلاب تجربه کرده ایم. این تشکلها پدیده های شرایط خاص انقلابی اند و مستقل از سوی مردم بوجود میایند. اما بعدها که حکومت جدید-دیکتاتوری- پاگرفت همه را نابود یا از جنس خود میکند. همچنان که کرد. شوراهای شهر و ده نیز وجود دارند که حکومتی اند.
- اکنون فعالان اقشار مختلف، کارگری، فرهنگی، هنری ، زنان و جوانان و غیره میکوشند تشکلهای « مستقل» خود را بوجود آورند. و حتی میکوشند انجمنها و شوراهای حکومتی را هم به سوی عمل مستقل سوق دهند. در جاهایی که ملیتهای مختلف وجود دارند حتی مردم در تشکلهای حکومتی نیز مختلط اند.( چند ملیتی).

در برابر تز اوجالان
« فدرالیسم دموکراتیک» را مطرح میکنم که براساس سه نیاز عمده و اساسی جامعه (تحقق عدم تبعیض، عدالت اجتماعی ، دموکراسی) ، از راه «تشکلهای پایه ای صنفی-مدنی جامعه»، که با آمادگی شرایط مناسب جهانی، میتواند در جهت لغو استثمار انسان از انسان، پیش رود. یعنی فدرالیسم دموکراتیک» در جهت « سوسیالیسم دموکراتیک»، با شرایط مناسب جهانی.

- « انجمها یا مجالس کرد ها» بجای توجه به مقوله ی "قشر اجتماعی"، « محل» را مد نظر قرار داده است . مانند ده، محله، شهر و استان.
این « تشکلهای کردی تحت نام کودار» با چتر «پژاک دیروزی»، شاخه ی ایرانی pkk در ایران، عنصر