Skip to main content

ادامه

ادامه
آ. ائلیار

ادامه

« سوسیال دموکراسی بعلاوه ی ترکیسم» :
سئوال این است که ما در پانترکیسم و ترکیسم مقولات پایه ای « خون ، نژاد( ترک اصیل) ، خرافات ، اسلام، استثمار و امپراطوری( در شکل جدید اتحادیه ی کشورهای ترک)» را می بینیم و آنها را قبول نداریم ، اما باز « ترکیسیم» یا ترک گرایی را مطرح میکنیم. چرا؟ چرا چیزی را که پایه هایش خراب است و قبول نداریم دوباره پیش میکشیم، و میگوییم خیر ترک گرایی ما بدون آن پایه ها ی قدیمی ست؟ این عمل هم یک تضاد است. از یک سو رد میکنیم و از سوی دیگر مطرح میکنیم. چرا؟ « رد و قبول» در شرایطی که باید انتخاب کرد ، و ما خود « تضاد» را برمیگزینیم، در واقع « عدم شناخت» پدیده و عمل است.
خوب « ترکیسم ما» یک ترکیسم جدید است و ربطی به پایه های قدیمی ندارد. بسیار خوب این ترکیسم جدید اساس و مقولات و پایه هایش چیست؟

جوابی که تاکنون داده شده این است که « تئوری های رسولزاده و ائلچی بئی» اساس گرایش جدید ماست ،بعلاوه مقولات جدید از سوسیال دموکراسی.
خیلی زیبا. اساس ایده های این دو نفر نیز همان پایه های قدیمی ترکیسم است. هر دو توران و اسلام گرایی مطرح کرده اند . و اصالت ترکی که همان نژاد گرایی ست. مقولات اندیشه ی این دو نفر همان مقولات ترکیستهای ترکیه اند مانند ضیا گوگ آلپ و نهال آتسیز و دیگران.
یعنی اندیشه ی ترکیسم جدید ما با ترکیسم قدیمی اساساً و ماهیتاً یک جنس اند . منهای جزئیات. متأسفانه اینجا نیز باز با تضاد روبرو هستیم. از یک سو گفتیم « نو» ایم، ولی از دیگر سو باز همان «کهنه» ایم.
این تضاد، اندیشه ی ترکیسم جدید مارا نیز متلاشی میکند. و منطقاً کرده است. یعنی :
-« سوسیال دموکراسی بعلاوه ی ترکیسم»: تضاد
-« ترکیسم نو= ترکیسم قدیم( ماهیتاً)» : تضاد
اینها نشانه ی آن است که :
« ساختار اندیشه ی ما، فاقد انسجام منطقی ست و منطقاً رد شده »به حساب میاید.
سئوال مطرح میشود:

1- ما چرا ترکیسم را نو میکنیم که در واقع همان کهنه است؟
2-چرا ترکیسم را با مقولات ترکیب نشدنی ، میکوشیم ترکیب کنیم؟ جواب این سئوال را در بالا گفتیم.
ولی سئوال اول باقی ست.
اولا ترکیسم قدیم نو شدنی نیست. دوما با مقولات مدرن نیز ترکیب نمیشود.
تلاشی که شده نشان میدهد حاوی تضاد حل نشدنی ست و از این رو نیز فاقد « ساختار منسجم منطقی» ، و رد شده است.
اما باز باید پرسید ما چه نیازی داریم به نوکردن ترکیسم و چرا به این نو شده که در واقع همان کهنه است « جذب» میشویم؟
1- علت « جذب شدن» یکی عوام گرایی ماست. ( رجوع شود به توضیح عوامگرایی در پایین)
2-دومین علت برای نو کردن « نیاز » ماست . «نیاز به معنی کردن» خودمان داریم.
بسیار خوب ، انسان البته که ضروریست خود را معنی کند. معنی کردن میتواند در کل «درست یا نادرست» باشد. ما با ترکیسم نو که در واقع همان قدیمی ست ، خودمان را معنی کردیم و دچار تضاد با پایه های آن شدیم. به مقولات مدرن چنگ انداختیم دچار تضاد شدیم ، علت چه میتواند باشد؟

علت این است که شناخت ما از خودمان بر اساس تئوری ترکیسم رایج صحیح نیست. آن پایه های ترکیسم که بر شمرده ایم نمی توانند ما را معنی کنند و شناخت درستی از خودمان به ما بدهند.

شناخت خودمان: