با سلام،
سعیدرضا
عنوان مقاله:
کیانوش توکلی :داستان آمد نیوز ،روح الله زم و سناریوهای مختلف در مورد شیرین نجفی
با سلام،
به نظر من با توجه به نکات زیر، عملکرد این خانم هیچ سطح بالایی از پیچیدگی و تخصص امنیتی را نشان نمی دهد، بلکه فقط نشان دهنده سطح بالایی از ساده لوحی و خامی در بخشی از اپوزیسیون ایرانی است.
به ادعای آقای سید احمد شمس
۱- خانم شیرین نجفی(سودابه خرسند) در حضور افراد و بدون رعایت مسائل امنیتی با وحید حقانیان، امنیتی ترین عضو دفتر رهبری و مسیول بسیاری از جنایات کلان در جمهوری جهل و جنایت تماس تلفنی برقرار میکرده است و این افراد شک نمیکردند که این خانم در دستگاه زن ستیز ولایت مطلقه، در چه سطحی بایستی باشند تا بتوانند بطور تلفنی با مرموزترین عنصر اطلاعاتی کشور تماس مستقیم و طولانی داشته باشند !!! و چه انگیزه مشترکی این دو را اینگونه به هم نزدیک کرده است!!!
۲- خانم نجفی بعنوان یک فعال حقوق بشری و یک پناهنده عادی و بدون امکانات مالی مشخص، در ترکیه شبکه ای از دهها نفر را برای کنترل مرزها و شناسایی مهاجرین و پناهندگان جدید اداره میکرده است و هیچ کسی به این فکر نیفتاده است که ایشان با اتکا به چه تکیه گاهی چنین شبکه ای را احداث و راهبری میکند، شبکه ای که اداره ان حتی از عهده قویترین سازمانها و افراد اپوزیسیون ایرانی بر نمی آید !!! و فقط یک بحث مدیریتی نیست !!!
۳- خانم نجفی با استفاده ابزاری از پناه جویان و اجبار آنان به تن فروشی برای عناصر سیاسی اپوزیسیون دام پرستویی پهن میکرده و با فیلم برداری و عکاسی آنها را مجبور به همکاری یا حداقل سکوت میکرده است و هیچ کسی از این همه عناصر سیاسی و فعال اپوزیسیون به این فکر نیفتاده است که چرا یک فعال حقوق بشری و پناهنده بایستی برایش پرستو بفرستد، فیلم و عکس تهیه کند و او را به همکاری یا سکوت مجبور نماید. در طی سالها هیچ گزارشی داده نشده است و‌ظاهرا همه این مبارزان !!! مشکل اخلاقی داشتند !!!، در دام افتادند و سکوت کردند و حتی با نام مستعار هم حاضر به افشاء ایشان نشده اند و در واقع خفه خون گرفتند!!! هیچ پرستویی هم حتی با نام مستعار حاضر به گزارش این پلشتی نشده است !!!
۴- در گفتگوی آقای سید احمد شمس با آقای بیژن فرهودی بارها از ایشان سوال شد که چرا قبلا این اطلاعات را رسانه ای نکرده و افشاگری لازم را انجام نداده است، ایشان عملا از جواب صریح به این پرسش به حق طفره رفتند، یا ایشان هم گرفتار پرستو و فیلم و عکس بوده اند و یا در مراحلی همکاری میکردند. چون هیچ فعال سیاسی که احساس مسئولیت واقعی کند، حاضر نمیشود با داشتن چنین اطلاعات مهمی مهر سکوت بر لب بزند !!! و دست یک عنصر اطلاعاتی را در کشور بیگانه، برای عملیات فریب و تله گذاری در بین پناهندگان و فعالین سیاسی باز بگذارد.
با همین چند نکته که از مابین سخنان آقای احمد شمس استخراج شده است، به نظر من یا آقای احمد شمس میخواهد از آب گل آلود ماهی بگیرد و زمین و زمان را به هم دوخته است تا سناریویی منطقی ارائه نماید و خودی نشان دهد و یا کل اپوزیسیون ایرانی چنان خام و ساده لوح است که یک انسان نه چندان پیچیده آنهم با آنهمه خطاهای اطلاعاتی آشکار، میتواند بدون نگرانی دل بدریا بزند و تور خود را پهن کند و سالها مردم و بخشی از نیروهای اپوزیسیون را به بازی بگیرد.
در پایان به نظر من برای مبارزان در داخل و خارج از کشور در مقابله با طرح های امنیتی تفرقه افکن حکومت استبداد مذهبی، منطقا یک راه وجود دارد و آنهم پرهیز از خود زنی و دگر زنی و تلاش مستمر برای نزدیکتر و متحدتر شدن هر چه بیشتر تمامی نیروهای آزادیخواه و برابری طلب برای شرکت در مبارزه ای مشترک با دشمنی مشترک میباشد.
باید یکی شویم
اینان هراسشان ز یگانگی ماست
۱- خانم شیرین نجفی(سودابه خرسند) در حضور افراد و بدون رعایت مسائل امنیتی با وحید حقانیان، امنیتی ترین عضو دفتر رهبری و مسیول بسیاری از جنایات کلان در جمهوری جهل و جنایت تماس تلفنی برقرار میکرده است و این افراد شک نمیکردند که این خانم در دستگاه زن ستیز ولایت مطلقه، در چه سطحی بایستی باشند تا بتوانند بطور تلفنی با مرموزترین عنصر اطلاعاتی کشور تماس مستقیم و طولانی داشته باشند !!! و چه انگیزه مشترکی این دو را اینگونه به هم نزدیک کرده است!!!
۲- خانم نجفی بعنوان یک فعال حقوق بشری و یک پناهنده عادی و بدون امکانات مالی مشخص، در ترکیه شبکه ای از دهها نفر را برای کنترل مرزها و شناسایی مهاجرین و پناهندگان جدید اداره میکرده است و هیچ کسی به این فکر نیفتاده است که ایشان با اتکا به چه تکیه گاهی چنین شبکه ای را احداث و راهبری میکند، شبکه ای که اداره ان حتی از عهده قویترین سازمانها و افراد اپوزیسیون ایرانی بر نمی آید !!! و فقط یک بحث مدیریتی نیست !!!
۳- خانم نجفی با استفاده ابزاری از پناه جویان و اجبار آنان به تن فروشی برای عناصر سیاسی اپوزیسیون دام پرستویی پهن میکرده و با فیلم برداری و عکاسی آنها را مجبور به همکاری یا حداقل سکوت میکرده است و هیچ کسی از این همه عناصر سیاسی و فعال اپوزیسیون به این فکر نیفتاده است که چرا یک فعال حقوق بشری و پناهنده بایستی برایش پرستو بفرستد، فیلم و عکس تهیه کند و او را به همکاری یا سکوت مجبور نماید. در طی سالها هیچ گزارشی داده نشده است و‌ظاهرا همه این مبارزان !!! مشکل اخلاقی داشتند !!!، در دام افتادند و سکوت کردند و حتی با نام مستعار هم حاضر به افشاء ایشان نشده اند و در واقع خفه خون گرفتند!!! هیچ پرستویی هم حتی با نام مستعار حاضر به گزارش این پلشتی نشده است !!!
۴- در گفتگوی آقای سید احمد شمس با آقای بیژن فرهودی بارها از ایشان سوال شد که چرا قبلا این اطلاعات را رسانه ای نکرده و افشاگری لازم را انجام نداده است، ایشان عملا از جواب صریح به این پرسش به حق طفره رفتند، یا ایشان هم گرفتار پرستو و فیلم و عکس بوده اند و یا در مراحلی همکاری میکردند. چون هیچ فعال سیاسی که احساس مسئولیت واقعی کند، حاضر نمیشود با داشتن چنین اطلاعات مهمی مهر سکوت بر لب بزند !!! و دست یک عنصر اطلاعاتی را در کشور بیگانه، برای عملیات فریب و تله گذاری در بین پناهندگان و فعالین سیاسی باز بگذارد.
با همین چند نکته که از مابین سخنان آقای احمد شمس استخراج شده است، به نظر من یا آقای احمد شمس میخواهد از آب گل آلود ماهی بگیرد و زمین و زمان را به هم دوخته است تا سناریویی منطقی ارائه نماید و خودی نشان دهد و یا کل اپوزیسیون ایرانی چنان خام و ساده لوح است که یک انسان نه چندان پیچیده آنهم با آنهمه خطاهای اطلاعاتی آشکار، میتواند بدون نگرانی دل بدریا بزند و تور خود را پهن کند و سالها مردم و بخشی از نیروهای اپوزیسیون را به بازی بگیرد.
در پایان به نظر من برای مبارزان در داخل و خارج از کشور در مقابله با طرح های امنیتی تفرقه افکن حکومت استبداد مذهبی، منطقا یک راه وجود دارد و آنهم پرهیز از خود زنی و دگر زنی و تلاش مستمر برای نزدیکتر و متحدتر شدن هر چه بیشتر تمامی نیروهای آزادیخواه و برابری طلب برای شرکت در مبارزه ای مشترک با دشمنی مشترک میباشد.
باید یکی شویم
اینان هراسشان ز یگانگی ماست