Skip to main content

دوست گرامی، فرخ نعمت پور،

دوست گرامی، فرخ نعمت پور،
تبریزی

دوست گرامی، فرخ نعمت پور، بدبختانه شما چند پدیده را

با یکدیگر درهم می آمیزید! دوست گرامی، میهن پرست بودن برابر با ناسیونالیست بودن نیست، دوست داشتن یک کشور و کوشش برای پیشرفت آن کشور برابر با ناسیونالیسم نیست، دفاع از یک کشور در برابر اشغالگران بیگانه و استعمارگران برابر با ناسیونالیسم نیست اما شما میهن پرستی و میهن دوستی را برابر با ناسیونالیسم می دانید!

ناسیونالیسم زهر کشنده ای است که به هر کجا پا گذاشته ویران کرده است، پدیده هائی مانند نژادپرستی، زبان پرستی، خاک پرستی، مرزپرستی، کهنه پرستی، مرده پرستی، جنگ افروزی در پیوند با ناسیونالیسم هستند و ناسیونالیست ها کسانی مانند ناپلئون بناپارت شوونیست، کایزر ویلهلم پان ژرمن، بنیتو موسولینی فاشیست، آدولف هیتلر نازی، محمدرضا پهلوی پان آریا، صدام حسین پان عرب و اسلوبودان میلوشوویچ پان صرب هستند!

آیا می توان کارنامه کسانی مانند مهاتما گاندی و نلسون ماندلا و هوشی مین و کورازون آکینو و امیلیانو زاپاتا و ارنستو چگوارا را برابر با کارنامه هیتلر و صدام و میلوشوویچ دانست؟ اگر هم هوشی مین ناسیونالیست است و هم هیتلر ناسیونالیست است پس ناهمسانی هوشی مین و هیتلر در کجاست؟

آیا کسانی مانند هوشی مین خود را باورمند به انترناسیونالیسم می دانند و یا ناسیونالیسم؟ در هیچ کجای جهان هیچ کمونیستی خود را ناسیونالیست نمی داند و همه کمونیست های بهکیش در سرتاسر جهان خودشان را باورمند به تک میهنی (انترناسیونالیسم) می دانند! اگر سرود پرآوازه انترناسیونال ویژه کمونیست هاست پس چگونه یک کمونیست می تواند ناسیونالیست باشد؟ و آیا کمونیست ها سرودی به نام ناسیونال هم دارند؟

دوست گرامی، یکی از چهره های زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم پان کردیسم است و پان کردیسم به هر کجا پا گذاشته است پیامدهای آن جنگ و مرگ و ویرانی و آوارگی و بدبختی و تیره روزی برای کردهای بیچاره ای بوده است که با پان کردیسم سر و کار داشته اند، در ترکیه و عراق و ایران پس از ده ها سال کشت و کشتار بیهوده پان کردیسم کردها را به روز سیاه نشانده است و تا کنون در هیچ کجای جهان به هیچ کردی از پان کردیسم هیچ سودی نرسیده است!

در سایه جنگ افروزی های ناسیونالیستی P.K.K هزاران تن از کردهای ترکیه که بیشترشان نیز با جنگ سر و کاری نداشتند کشته و زخمی شدند و هزاران کرد نیز ناچار از کوچ ناخواسته شدند! هزاران روستای کردنشین ویران شدند و هزاران کشتزار نیز سوختند! قتل های ناموسی و خانوادگی در میان کردهای ترکیه آن هم در جمهوری از یک صد سال پیش لائیک ترکیه، گستردگی بازار تن فروشی دختران و زنان کرد در ترکیه برای نداری و یا زورگوئی و تهدید و همچنین کار کودکان کرد نیمه جان و گرسنه و بی سواد در ترکیه را هیچکس نمی تواند نادیده بگیرد، بیشتر مردم کرد ترکیه یا در زاغه های شهری زندگی‌ می کنند و یا در خانه های روستائی با ساخت و سازی نیمه ویران!

در ایران پس از برپائی جنگ های خانمانسوز ناسیونالیستی با دستاویزهائی مانند فدرالیسم و حق تعیین سرنوشت از سوی پان کردهای ایرانی بیشترین آسیب ها را نیز مردم دردمند و درمانده و ستمدیده کرد ایرانی از این جنگ ها دیدند، همان مردم کردی که پان کردها همواره خواسته اند خودشان را نماینده و سخنگوی مادرزاد آنها جا بزنند! همه سخن این پان کردهای ایرانی دیوارکشی میان کردها و دیگران با دستاویزهائی مانند فدرالیسم و حق تعیین سرنوشت است بی آن که روشن شود این دیوارکشی ها چه سودی برای کردهای گرسنه دارند؟

سخن کوتاه، ناسیونالیسم برابر با میهن پرست بودن نیست و ناسیونالیست ها راست گراترین راست گراهای جهان هستند و هیچ گونه سازگاری میان ناسیونالیسم و کمونیسم و سوسیالیسم و چپ گرا بودن نمی تواند در کار باشد و حزب دموکرات کردستان و سازمان های سیاسی پان کرد دیگر همگی ناسیونالیست بوده و در گروه راست گراها جای می گیرند و ناهمسانی میان این سازمان های سیاسی ناسیونالیست با چپ ها و کمونیست های انترناسیونالیست بی چون و چراست.