جعبه سیاه

انگار بر روی کثافت مستراح، سیفون میکشند،
حاج آقا تبریزی ستاره دار غیب اش میزد.
چون این دو با هم رابطه بسیار نزدیک و مستقیم دارند.
یعنی دو روح مریض
در یک لاشه متعفن اند.
البته نباید فراموش کرد قوم کولی تبار ائرمنی،
که روزگاری در کشورهای بالکان
باگدائی، رمالی، فالگیری روزگار میگذراند،
با اینکه به الطاف و ترحم سلاطین تورک در ترکیه و مناطق آزربایجان پناه داده شدند،
اما این قوم منحوس و خونخوار، گفتی ولگردی و خیانت با ماهیتش سرشته است،
بجای تشکر از بزرگواری پادشاهان تورک، شروع به جفتک پرانی بمردم کردند.
انگار رفاه و خوشی در کشور های تورک، زیر دل داشناکهای مزدور زده بود،
شروع کردند به جاسوسی برای دول اجنبی.
دولت تورکیه نیز
گوش این حرامزاده ها را گرفت، سر جایشان نشاند. تا بلکه کمی آدم شوند، اما نشدند.
با توجه به این رویداد ها،
قوم خبیث، و ولگرد ائرمنی که "تبریزی ستاره دار" نمونه بارز آنست،
او نیز همان سیاست داشناکسون جنایتکاران ائرمنی را
به پیش میبرد
اما بعد از فاش شدن "جعبه سیاه" تبریزی ستاره دار،
اکنون این مسئله برای خوانندگان بخوبی روشن شد که
دیگر شارلاتان بازی، حیله و نیرنگ وی که ماسک کمونیسم زده بود، بر خوانندگان آشکار گشت.
بی جهت نیست که ایشان به جای پوزش از اشتباهاتش در پیشگاه مردم تورک،
بر عکس آن، برای جلو گیری از رسوائی خفتبارش،با گستاخی به زمین و زمان فحش میدهد.
از این رویدا میتوان چنین نتیجه گرفت که؛
ایشان چه با نام تبریزی ستاره دار،
چه حاجی بیطار پالانی،
چه اسامه،
چه استخانلو،
و چه الی جهنم بئس المسیر...و امثالهم
در واقع سر و ته کرباس متعفن داشناک ائرمنی است.
معنای آن اینست؛
مدفوع با شستن تمیز نمیشود، چون جنسش مدفوع است.