سالام

بود،
این آقاهمانطورکه میدانیدیانه ؛ازظالش های تورک منطقه بوده است .
نام هولاکو ودیگرنام های بزرگان تورک درمنطقه ودربین تالش هاحتی ازمناظق تورک ایران هم بیشتر برفرزندان خودگذاشته میشود.
ازجمله تیموچین ،قیزبس،چنگیز،کیفایت،تیمور،سرییه،خانیم.آقاکیشی ،دئده کیشی،بالاکیشی؛الناز،تئللی ،گول ناز؛گولوسوم وو
هولاکونیزبهمین دلیل درفرزندان تالش بشترازدیگرمناطق دراین منطقه دیده میشود
هولاکورامبد بچه هشتپروهمکلاسی محمدرضاشاه بود،وچون باشاه دوست بوده همیشه سناتورانتصابی شاه درمجلس سنابود.
آدم پاک وسالمی نسبت به دیگرسران پالانی هابود.
بهمین دلیل به خارج فرارنکردوثروت دزدی هم نداشته است ویامن اطلاعی ندارم.
هولاکورامبددرضمن مدیرعامل شهرک واوان ومدیرعامل هواپیمایی آسمان نیزبود.
پس انقلاب به کوه های البرزغربی که بالادست هشتپراست فرارمیکند.
درقبل ازانقلاب ایشان ویلایی درغرب میدان اصلی هشتپرداشت که بصورت کالافرنگی ودروسط باغی بزرگ ساخته شده بودداشت.
چون اکثرا درتهران زندگی میکرد؛فقط درمرخصی ویاتفریح به این ویلا میرفت.
بخاطرنگهبانی ورسیدگی به باغ یک خانواده فقیرتالش راازکوه های منطقه به این ویلاآورده تابرایش هم نهگبان باشدوهم به باغ رسیدگی کند.حقوق ومقرری نیزبرایش تعیین میکند.
این چوپان یک پسرکوچکی داشته است .
پس ازدستگیری وزندانی شدن درهشتپر هرروزباچشمان بسته سوال جواب شده وکتکی هم میخورده است.
سوال هایی که ازاومیشده اکثربجاودرست بوده است.
مینویسد،باچشمان بسته هم کتک میخوردم وسین جین میشدم هرچه فکرمیکردم که این جوان کیست،
نمی توانسم پیداکنم.
درطول این کتک خوری یک دفعه مغرم تکانی خورد وفهمیدم ،که این جوان پسرهمان باغبان ونکهبان وچوپانی است خودم آورده وبزرگش کرده ام.
وهرکاری کرده ام وباکی ها ودرچه زمانی مهمانی داشته ام همه راموبه مودرمغز خودضبط کرده وحال ازمن بازجویی میکند.
حال جریان جمال مهاجرزاده چوپان زاده وبی شناسنامه هندی تبار واین بی نام ؛عین همان داستان هولاکورامبدمی ماند،که میزبان رامحاکمه وبرای خوددرمنطقه هویت سازی میکند.
ولی فکرمیکند،ملت تورک ایران وآزربایجان یک نفرویایک گروه کوچک نیست ،درقندیل هم راحتشان نخواهندگذاشت اگر به حق خودوجایگاه خودرانشاسند.