دوست گرامی ما لاچین در "صفحه

ایران گلوبال را دارد آن کامنت را به این بخش نفرستاده است! چرا؟ روشن نیست! در بخشی از آن کامنت لاچین نوشته است:

(..... ازدواج یک تعهد شخصی است که بین دو فرد بالغ و عاقل و دور از هر گونه فشار خانوادگی، اجتماعی، دینی، قومی، ملیتی، زبانی، فرهنگی، رنگ پوستی و کشوری انجام می گیرد، به این تعهد هم بایستی احترام گذاشته شود، عشق و علاقه مرز نمی شناسند .....)

البته لاچین به جای آن که بنویسد: (..... انجام می گیرد .....) درست آن بود که می نوشت: (..... باید انجام بگیرد .....) چون چیزی به نام (..... انجام می گیرد .....) را ما در همه جای جهان کنونی نداریم! چنان که یک دختر کرد عراقی به نام: "دعا اسود خلیل" چون نخواسته بود به زور زن یک کرد شود و پسری را که کرد نبود دوست داشت به دست پان کردها سنگسار و کشته شد

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%B9%D8%A7_%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%AF_%D8%AE%D9%84%DB%8C%D9%84

لاچین می نویسد: (..... عشق و علاقه مرز نمی شناسند .....) البته لاچین باید بداند که مرز هم عشق و علاقه نمی شناسد! پس میان این دو باید یکی را برگزید، یا باید عشق را برگزید یا باید مرز را برگزید! اگر کسی مانند هیتلر و حاج سیدعلی کانادائی پان هیتلر مرز را برگزیند باید عشق را به زباله دانی بیندازد و انسان بودن برایش برابر با جانور بودن و زناشوئی برایش برابر با جفت گیری جانورانی از نژادهای گوناگون باشد! اما اگر کسی معنویتی والا به نام عشق میان زن و مرد را برگزیند باید مرز را به زباله دانی بیندازد و انداختن مرز به زباله دانی هم برابر است با انترناسیونالیسم، از این روی این که لاچین هم پان ترک باشد و هم سخنان انترناسیونالیستی بگوید و بنویسد شدنی نیست و لاچین میان ناسیونالیسم و انترناسیونالیسم باید یکی را برگزیند! آقا لاچین عشق یا مرز؟ کدام را برمی گزینی؟ اگر عشق را برمی گزینی انترناسیونالیست خواهی بود اما اگر مرز را برگزینی ناسیونالیست و مانند هیتلر خواهی بود!