Skip to main content

دوست گرامی ما لاروس (ببخشید

دوست گرامی ما لاروس (ببخشید
تبریزی

دوست گرامی ما لاروس (ببخشید لاچین!) به "صفحه شما" ناسزانامه ای را با زبان شعر درباره تبریزی

فرستاده است! البته این شعر قافیه و ردیف و وزن درب و داغونی دارد! (ماشین مشدی ممدلی / نه بوق داره نه صندلی!) در پاسخ به وی سراینده ای این چنین سروده است

گیرم طلای ناب شما دست همسر است
اما چه سود، حاصل سرقت ز زرگر است!

گیرم دلار و پول شما توی بانک هاست
اما چه سود، حاصل چک های مالخر است!

گیرم کباب برگ شما گوشت راسته است
اما چه سود، حاصل حیوان بی سر است!

شرم از کیانوش توکل چرا نمی کنید؟
کز فحش هایتان نوای فغانش به حنجر است؟

زان دم که وارد ایران گلوبال شدید
اینجا پر ز هرزنامه های مکرر است!

این هرزنامه ها که بدان چنگ می زنید
بدتر ز آوای درازگوش و عرعر است!

هم مارکس و هم لنین در اینجا به غربتند
با گفته های نغز که مانند گوهر است!

فردایتان چکیده این هرزنامه هاست
امروزتان بدتر از گاو یا خر است!

ای پولدار پرخور پانچی ناسیونال
عبرت بگیر ز هیتلر که برای تو رهبر است!

پان نامه های کهنه خود را رها کنید
رفتن به راه چپ و سوسیالیسم بهتر است!

دادی چنان کشم که لنین باخبر شود
گوش جهان ز نعره یک چپ کر شود!

از من مخواه داس بدون خراش و زنگ
آن داس که از آن خون نچکد دست یک خر است!

برخیز تا به حرمت کاپیتال دعا کنیم
ایران گلوبال ز یاوه سرائی مکدر است!

(سروده امیرحسین تبریزی متخلص به بیداد تبریزی)

خدایا همه را به راه چپ هدایت بفرما ! آمین یا رب العالمین!