جناب علی عزیز

ملی آذربایجان روی میز بیاید...."
آنالیز و تحلیل های دقیق شما
نسبت به ماهیت و عمل کرد استعماری روشنفکران جامعه فارس نسبت به ملل غیر فارس، شایان قدردانی و قابل دقت است.
مخصوصا تحلیل روشن و دقیق جنابعالی نسبت به خود باختگان چپ آزربایجانی که مثل ملیجک زبان بسته درخدمت فرهنگ استعماری جامعه فارس قرار دارند،
مخصوصا در خوش خدمتی، چاپلوسی و نوکری به راسیسم فارس، سر از پا نمی شناسند، هدف تحلیل و ژرف نگری مطلب جنابعالی است.
کسانیکه سالهاست با حمل القاب به اصطلاح چپ، ترس روانی جانکاهی در ژرفای روح خود حمل میکنند، و حتا نگران آن هستند که مبادا دست از پا خطا کنند،
اغلب اینان وحشت از آن دارند مبادا از حقوق ضایع شده ملل غیرفارس، مخصوص از حقوق زبانی فرهنگی، و استرداد حقوق سیاسی مردم آزربایجان کلمه ای بر زبان بیاورند،
این بردگان عصر جدید گویا خوف آن دارند
هرگاه با منافع سیاستهای "ماسیونی" استعماری جامعه فارس مثل ملیجک همگام نباشند، از طرف آنان مورد بی مهری و غضب واقع شده، با انگ پانتورک، و تجزیه طلب به حاشیه و انزوا رانده میشوند،

همانطور که جنابعالی بدرستی بدان اشاره کرده اید؛
ترس روانی اینان به آن حد مزمن رسیده است حتاخیال میکنند اگر مثل سیاهی لشکر، در رکاب سیاستهای راسیستی پانفارسیسم و سازمانهای به اصطلاح سرتاسری آنان سینه نزنند، گویا بعد از مرگشان کسی مجلس یاد بودی برایشان برگزار نمیکند.
با تکیه بر موارد فوق، سالهاست که اینان با تحمل چنین ترس روانی مثل غلام حلقه بگوش با سیاستهای استعماری جامعه راسیستی فارس همگام و هم نوا هستند.
و حتا مواظب آنند مبادا دست از پا خطا کرده از اوامر سرورانشان سر پیچی نمایند،
و همین امر سبب میشود که در فارس پرستی و برای منافع سیستم استعماری جامعه فارس سر از پا نشناخته با ساده لوحی خود را شهید کنند.
و این یکی از معضلات روانی این جنابان مداح و غلامان حلقه بگوش است، آنانی که با چاپلوسی در خدمت منافع جامعه استعماری فارس قرار دارند.

با توجه به نکات نامبرده نباید از نظر دور داشت که جنابعالی با بیان شفاف، تحلیل دقیق و اجتناب ناپذیر، اهداف استعماری سیاست راسیستی جامعه فارس را به روشنی ترسیم نموده در معرض دید خواننده قرار داده اید،
چیزی که از نظر تیزبین مردم آزربایجان دور نمانده، شایان توجه و مورد قدردانی است.