Skip to main content

سالام اليكيم

سالام اليكيم
Anonymous

سالام اليكيم
" ممنونم ایران "
چند روز پیش بود که سلیمان سویلو وزیر کشور ترکیه طی اظهار نظری گفت: در درون مرزهای ایران حدود صد نفر از تروریست های "پ ک ک" پناه داده شده اند و اگر نیاز باشد وارد خاک

" ممنونم ایران "
وارد خاک ایران شده و همه ی انها را نابود میکنیم... این اظهار نظر مایه ی نگرانی هایی شد در بین فعالین سیاسی ایران از جمله فعالین حرکت ملی آزربایجان که :
۱- چرا ایران تروریستها را پناه داده است ؟
۲- در صورت وجود چنین تروریستهایی، رابطه ی ایران و ترکیه به کدام سمت و سو خواهد رفت؟
در فضای سیاسی ایران فعالین حرکت ملی آزربایجان و ترکهای ایران، عموما سیاست سرکوب تروریستها را پی گرفتند و فعالین سیاسی حوزه ی پان ایرانیزم طرفدار تروریستها و خواهان برخورد حکومت ایران با موضعگیری ترکیه شدند...
همان روز بنده طی مقاله ای نوشتم که احتمالا تصمیم پناه دادن تروریستها در سطح بالای حکومتی ایران گرفته نشده است چرا که در شرایط بغرنج فعلی ایران این یک سیاست کودکانه ست و بعید به نظر می آید که در سطح بالای حکومتی تصمیم گیری شود...
خوشبختانه طی کمتر از یک هفته وزیر امور خارجه ی ایران به آنکارا رفته و بعد از مراجعت، همزمان با آغاز عملیات "پنجه ی عقاب" ترکها، ایران نیز با توپخانه ی خود پناهگاههای تروریستهای کردی را در هم کوبید...
فراتر از میزان آتش باری ایران در این عملیات، آنچه مهم است نحوه ی تصمیم گیری های ایران در سطوح بالای حکومتی ست که نویدگر آغاز یک سیاست خوب از جانب تهران است و آن چیزی نیست جز همکاری با ترک ها در حوزه ی اکراد...
بزرگترین خطری که امروزه هم ترکیه و هم ایران و هم عراق را تهدید میکند تیربار های گروههای تروریستی کرد است که ماشه ی آنها را امروزه از اورشلیم،لندن و واشنگتن می چکانند و احزاب کردی هیچ نقشی در زمان و مکان و چگونگی چکاندن این ماشه ندارند و هر سیاستمداری این را تشخیص ندهد کلاهش پس معرکه ست و برای همین نیز عملیاتهای اخیر ترکیه با هماهنگی و همکاری ایران و هماهنگی پشت پرده ی دولت عراق صورت گرفت...
بنده بعنوان فردی که دستی کوتاه بر قلم سیاسی ایران دارم بر این اعتقاد هستم که: سه کشور ترکیه، ایران و عراق و هر حکومتی که در سوریه بر سر کار باشد هیچ چاره ای جز مبارزه با تروریزم کردی ندارد چرا که این کشورها تمامی راهها را امتحان کرده اند و نتیجه ای حاصل نشده است چرا که کردها خود تصمیم گیرنده نیستند...
- ایران در مورد کردها سیاست مدارا را در پیش گرفت که نتیجه ی آن جری تر شدن اکراد بود و کشته شدن بیش از پیش سربازان وظیفه ای که فقط وظیفه ی خود را در حفاظت از مرزها انجام میدادند...
۲- ترکیه نوع دیگر مدارا را انجام داد و حتی اجازه ی تشکیل حزب و کسب کرسی در مجلس ملی را به آنها داد و اجازه داد دمیرتاش از داخل زندان کاندیدای ریاست جمهوری شود ولی باز آنها مسلسل هایشان هرگز از کار نایستاد و نهایت ترکیه به نتیجه ی نهایی دست یافت و آن چیزی نبود جز مبارزه ی بی امان با تروریستها... تروریستهایی که حتی خود ملت کرد نیز از دست آنها در امان نماندند...
۳- عراق بهشت کردها بود... دولت عراق مرحمت را به اوج رساند و خودمختاری آنها را به رسمیت شناخت و گذرگاههای مرزی را با تمام عواید بدانها سپرد و حتی چاههای نفت اقلیم را نیز در اختیار آنها گذاشت و نتیجه ی اینهمه الطاف از جانب اکراد با مسلح شدن و اشغال کرکوک و تجزیه ی عراق و اعلام استقلال، داده شد تا ضرب المثل ایرانی در اربیل عینیت یابد : نیکی چون از حد بگذرد نادان خیال بد کند!!!
حال بنده چند راهکار برای دولتهای سه گانه دارم...
۱- ترکیه بهترین راه را انتخاب کرده است و در ترکیه کردی که بخواهد زندگی کند حتی میتواند شهردار و رییس جمهور شود و کردی که بخواهد آدم بکشد کشته میشود و این تنها راه است...
۲- دولت عراق باید امتیازش را پس بگیرد و با خلع ید اقلیم از موارد ملی چون گذرگاهها و چاههای نفت و تحت فشار قرار دادن آنها شرایط سقوط دولت اقلیم را فراهم کند و دولتین ایران و ترک نیز عراق را در این زمینه کمک کنند چرا که در آینده، اقلیم بعنوان حیات خلوت و جولانگاه اکراد، جهنمی خواهد بود بر امنیت این کشورها...
و اما ایران...
بنده به دولت ایران میگویم و در آینده ی سیاست کشور چیزی غیر از این نمیبینم که: ایران با توجه به گرفتاریهای بین المللی و شرایط تحریم فعلا نخواهد توانست مثل دیگر بازیگران از تروریسم کردی به نفع سیاستهای خود استفاده ی ابزاری کند چرا که دیگر این شرایط برای ایران مهیا نخواهد شد و ایران باید فقط به فکر این باشد که اجازه ندهد دیگران ماشه ی اکراد