Skip to main content

سخنی با تبریزی ستاره دار

سخنی با تبریزی ستاره دار
Anonymous

سخنی با تبریزی ستاره دار.
جناب تبریزی محترم! که اغلب با یدک کشیدن نام تبریز، بسان دشمن قسم خورده با نفی زبان مردم آزربایجان،
با گستاخی و بی ادبی، به زبان و فرهنگ مردم آزربایجان اسائه ادب نموده

بلحن گستاخ و تمسخر آمیز آنرا زبان عمه ای، زبان خاله ای، زبان دایه ای، زبان خاله ای..،و امثالهم مینامد. آیا این ادبیات سخیف را از مارکس و انگلس یاد گرفته است؟
با توجه به آمار اخیر اتحادیه اروپا در خصوص میزان مطالعه مردمان کشورهای مختلف،که در آن میزان مطالعه روزانه
جامعه ایران، در حدود 3 تا 5 دقیقه ذکر شده است، با توجه به موارد فوق،
ایشان که بقول خودش هیچگونه حقوق زبانی ـ فرهنگی برای چهل میلیون مردم آزربایجان قائل نیست
بجاست از محضرش سوال شود؛
او که خود را مارکسیست و یا کمونیست مینامد، آیا کارل مارکس فیلسوف آلمانی نیز، حقوق زبانی ملل مختلف را با تمسخر زبان عمه ای، زبان خاله ای، زبان دایه ای.. و امثالهم می نامد؟
جناب تبریزی محترم که تحت نام تبریز از تحقیر ملت تورک آزربایجان لحظه ای از پای نمی نشیند، آیا این است آموزه جهان بینی مارکسیسم ـ لنینیسم ،از نطر وی؟

ایشان در کامنت هایش اسم مارکس، انگلس و لنین از زبانس نمی افتد، اگر فکر میکند شرشار از مطالعات مارکسیستی است، این سوال به ذهن می آید؛ آیا آثار مارکس و لنین را به چه زبانی مطالعه میفرماید؟
او که خود را بعنوان یک لیدر مارکسیست قبول دارد،آیا در طول آشنائی با جهانبنی و تئوری بنیادین مارکسیسم، در مورد نقطه نظرات مارکس در خصوص تئوری "آدام اسمیت" و نقطه نظراتش در مورد "کار و سرمایه" را بطور علمی نقد و برسی کرده است؟ اگر چنین است لطفا نقطه نظرات خود را در صفحه ایران گلوبال منتشر کند، تا دوستان نیز از نظرات ایشان بهره مند شوند.
در ضمن بجاست بخش اول "کاپیتال" مارکس را به زبان ساده برای خوانندگان تشریح و تفسیر فرماید تا خوانندگان با کمالات معنوی مارکسیستی ایشان آشنا شوند.
جناب تبریزی بخوبی واقف است، تئوری و جهانبینی فلسفی مارکسیسم دکان بقالی نیست، هر که از راه میرسد سر در آن فرو کند.
کسی که آثار فلسفی مارکس را بطور بنیادین مطالعه نکرده باشد، نمی تواند تخیلات واهی خود را به اسم مارکس و انگلس بخورد مردم دهد. با چند روزنامه فارسی خواندن کسی مارکسیست نمی شود.
باید توجه داشت گروههای تروریستی، محافل اپورتونیست و مافیائی نیز، برای رد گم کردن، خود را مارکسیست جا میزنند، تا جوانان کم تجربه، مردم عادی را فریب داده بدام نهلیسم گرفتار سازند.
کسی که ادعای لیدر سیاسی مارکسیستی دارد حداقل باید بخشی از آثار فلسفی مارکس را مطالعه کرده، مورد نقد و بررسی قرار داده باشد.
جناب تبریزی که خود را بعنوان یک لیدر سیاسی قبول دارد، لطفا برای آگاهی خوانندگان ایرانگلوبال نقطه نظرات مارکس در منابع ذیل را با توضیحات مبسوطی روشنگری فرمایند.
لیست منابع ذکر شده:
1. لطفا بفرمایند؛ نظر کارل مارکس در خصوص جهانبینی فلسفی "هگل" چیست؟
2. مارکس فلسفه اقتصادی را چگونه تبیین میکند 1844؟
3. مارکس در کتاب "پایان فلسفه" نسبت به " پییر پرودون" چه چیزی را مورد نقد قرار میدهد 1847؟
4. نظر تبیینی مارکس نسبت به اقتصاد سیاسی چیست؟
5. مارکس در کتاب "کاپیتال" در بخش تولید و سرمایه، 1862، روی چه چیزی تاکید دارد؟
6. نظر مارکس نسبت به احزاب سیاسی دمکرات آلمان چیست؟
7. مارکس در کتاب "خانواده مقدس" 1845 چه چیزی را مورد بحث قرار میدهد؟
8. مارکس در بخش سوم "کاپیتال" که به همت انگلس نشر یافت از چه چیزی صحبت میکند؟
9. منظور مارکس در کتاب "ایده ئولوژی آلمانی" 1845 چیست؟ چه موضوعی در مرکز توجه وی قرار دارد؟
10. مارکس در متون "یازده نظریه" در مورد فلسفه "فویرباخ" در "سال 1845" چه چیزی را مطرح میکند؟
11. نظر مارکس در خصوص مبارزات طبقاتی فرانسه 1850 چیست؟... و دهها آثار دیگر مارکس که فعلا برای اختصار موضوع، به آن نمیپردازیم.
جناب تبریزی ستاره دار محترم بعنوان یک لیدر مارکسیست، که مدام در کامنتهایش اسم مارکس، انگلس و لنین از زبانش نمی افتد، حتا در وصف مارکس و لنین شعر نیز میسراید، میتواند بنا به علاقه و سلیقه خود هفته ای یکی از آثار ذکر شده مارکس را به فرا خور حال در صحفه ایرانگلوبال برای آگاهی هموطنان مورد آنالیز و بررسی قرار دهد.
تا خوانندگان از علم مارکسیستی، جهانبینی فلسفی، و کمالات معنوی ایشان بهره مند شوند.
البته این تقاضا در خصوص کمونیستهای ایران، ایرانیت و ایرانشهری که خود را بعنوان لیدر مارکسیست قبول دارند صادق است. آنها نیز میتوانند برای آنالیز،تفسیر و توضیح منابع فوق در صفحه ایرانگلوبال حضور بهم رسانده خوانندگان را در خصوص کمالات معنوی علم مارکسیستی خود، روشنگری نمایند.
قبلا از زحماتشان سپاسگزاریم