سالام

و چه بخواهی و یا نه، ولی تاثیرگذاری خوبی در بیداری ملل ایران داشته و خواهد داشت ،تا با طناب هرنه نه قمری و یا ایجاد موج های تئوریسن های کشورهای غربی وارد جریانات احساسی و موجی نگردند.
تاثیر همین گفتگوها و بحث ها و یا همین سایت وزین ایرانگلوبال هاست که مردم و جوانان ما کمتر تاوان داده و وارد جریانات احمق های سیاسی نمیشوند.
میشودگفت ، در طی چهل و یک سال اگر تاوانی بوده و بیشتر در اوایل آن ، بعلت نبود این روشنگری ها و دیالوگ ها بوده است.
جناب توکلی ، این بحث شما هر چند کاستی هایی داشته که نمونه بارزآن فرمایشات غیر منطقی و غیر علمی خانم ایرانی را در غیر منطقی داخل و زیر ساخت ها و مقایسه آن با زیرساخت های کشوری مثل سوئد و سوئیس مقایسه کرده را میتوان نام برد، ولی درکل مسائل را هر چند بصورت ناقص بیان داشته اند.
ایکاش دراین بحث ها افرادی که فکر میکنند، تئوریسن بوده و گروهی را دنبال خود دارند، را نیز می آوردید تا نظرات خود را بیان دارند.مثل همین بهزاد کریمی و تبریزی ستاره دار و فرخ نگهدار و کشتگر و اقبال اقبالی را..
فکر کنم آقای ابوالفضل محققی به تفکر شما نزدیک شده و اگر هر دوی شما مقداری از فردوسی پرستی
فاصله بگیرید، عقلانی ترخواهد بود.
به هر حال بسیار مفید و بدرد خورد بود،
خصوصا در بازنگری سوسیال دموکراتیک غرب و وابستگی چپ های ایران و منطقه به کمونیسم که من آن را ناسیونالیسم اسلاوی میدانم و وقایع افغانستان.
در مورد اینکه این تفکر واکنش ارتجاع فکری و سیاسی با انقلاب صنعتی بوده ، مقداری واقعیت داشته
و این تفکر کمونیستی را نیز میتوان یک تئوری استرایژیکی سیاسی غرب برای عقب نگه داشتن دنیایی برای بهره برداری در آینده خود از آن منطقه را هم میتوان مد نظر قرار داد.
که دنیایی را بیش از هفتاد سال از پیشرفت و از چالش با غرب دور نگه داشت.