Skip to main content

مندرجات سایت های خارج از

مندرجات سایت های خارج از
Anonymous
عنوان مقاله:
ایزان، سرزمین زبان ها و ....

مندرجات سایت های خارج از کشور را از مد نظر میگذرانیم. نشریات خارج از کشور را مظالغه میکنیم انبوهی از روشنفکران که بوئی از روشنفکری نبرده اند، مخققین، فعالین سیاسی، دانشمندان ،

پروفسور ها ، زبان شنانان و تاریخ دانان ، ده ها و بلکه صد ها مطلب و مقاله می نویسند . در مصاحبه های اغلب بی ارزش ، فعالانه شرکت میکنند . اما اغلب آنها نه در باره تاریخ و برخورد به مسائل سیاسی و اجتماعی ، چیزی علمی و واقع بینانه که منافع اکثریت عظیم اهالی کشور را در بر داشته باشد، ارائه میدهند و نه تاریخ امرورز و دیروز را صادقانه و بی غرض و مرض، مورد بررسی قرار میدهند. از دید این صاحب نظزان مدافع منافع بورژوازی ، سازندگان اصلی تاریخ توده های محروم و زحمتکش نیستند. بل شخصیت ها ی نامدار و دیکتاتور ها و شاهان و امیران ، با نبوغ و ابتکار خدادادی خود ،تاریخ را میسازند و جهان را بر سر انگشتان خود، می گردانند. اگر دموکراسی که اینهمه دانشمندان بورؤوازی در باره اش قلم فرسائی کرده و گزافه گوئی می کنند به مفهوم حکومت اکثریت جامعه بر اقلیت می باشد ، چرا باید همیشه اقلیتی مرفه و صاحب مال و مکنت ، بر اکثریت اهالی حاکم و فرمانروا باشد؟ این نویسندگان و محققین و تاریخ شناسان محترم ما هرگز به این سوآل بخث بر انگیز و بجا ، پاسحی نمیدهند؟به مقوله دولت که میرسیم مطالب ارائه شده ار جانب این روشنفکران شسته و رفته بورژوا مآب، آکنده از غرض و دروغ و سفسطه است . دولت را این محققین غلم اجتماع و ده ها علم دیگر ، همه جا از دید منافع صاحبان ثروت و دارائی مورد مطالعه قرار میدهند . در قلم های مغرض این محققین عالی مقام ، دولت وسیله ای در دست ظبقه حاکم برای سرکوب مقاومت طبقه یا طبقات تحت سلطه نبوده، بلکه بهترین وسیله ممکن برای آشتی دادن طبقات متخاصم و ایجاد صلح و صفای اجتماعی میباشد. در باره مساله ملت ها در ایران چند ملیتی ، موضع این دانشمندان و زبان شناسان و محففین تاریخ شناس، تا انجا که به خواهید، غرض آلود و چندش آور است . در ایران ملت ها وجود ندارند و مقوله ملت تنهاو صرفا به مجموعه اهالی کشور، اطلاق میشود. در فرهنگ و فاموس این دانشمندان عاری از دانش، آنچه برخی ها آنرا ملت می نامد ، چیزی جز این قوم و آن قوم، نیست . در ایران اقوام مختلف است . اما در کشوری که بیش از نصف آن را ملت های غبر فارس تشکیل میدهند، چیزی به نام ملت، وجود ندارد! اگر کسی این لاطائلات را در زمان سلجوقیان و صفویه میگفت حرف درستی به زبان آورده بود . اما در قرن بیست و یکم، ملت های چندین میلیونی را قوم و اقوام نامیدن تنها دال بر مغرض بودن و بلاهت کسانی می باشد که آشکارا جقوق انسانی ملت های تحت ستم ایران را زیر پا له و لگدکوب می کنند.