Skip to main content

ميفرماييد. "تا رژیم سرکوبگر و

ميفرماييد. "تا رژیم سرکوبگر و
Anonymous

ميفرماييد. "تا رژیم سرکوبگر و شوونیست جمهوری اسلامی، بدست توده های زحمت کش همه ملتهای ساکن ایران سرنگون نشده است، امکان اینکه ستم ملی در ایران از بین برود، این احتمال که ملتهای غیر فارس، از ستم ملی رهائی یافته و قادر به تعیین سرنوشت خود باشند، به هیچوجه وجود ندارد."
قبول كرديم كه ابتدا باستي حكومت به دست توده هاي زحمتكش سرنگون شود تا حق تعيين سرنوشت جاري و باقي شود. پس بفرمايدد حكومت پيشه وري مورد تٲييد همه كمونيستها و مليون ازربايجاني بعداز سرنوگوني رژيم پهلوي به دست كدام توده هاي زحمتكش همه ملتهاي ساكن سرنوگون شده بود؟ اگر جواب اين سوال نمي دانيد بايستي شنيده هاي بنده كه در آن دوران امپريالسيم آمريكا و انگليس و شوروي (اين آخري شايد از نظر شما امپرياليست نبود) رژيم پهلوي را تضعيف كرده بود (نه سرنگون) درست باشد

البته طلب رفراندوم يعني خواستي راديكال تر از هرگونه شعار سرنگوني و اينكه ميفرماييد اين خواست سازشكارانه است، لابد تعريف خاصي از "سازشكار" داريد كه ما نمي دانيم. در ادامه گفته ايد "راه حل های امکان ناپذیر و سازشکارانه و توهم پراکنی در بین توده های زحمتکش خلق تحت ستم آذربایجان" گويا شما مبارزات راديكال زيادي در كارنامه اكثريت، حزب توده و فرخ نگهدار و كيانوري سراغ دايد. اگر اين سازمانهاي ملي اذربايجان خواستار مسلح شدن پاسداران به سلاحهاي سنگين شده بودند، مرتكب سازشكاري مورد نظر شما نمي شدند؟ در ضمن هم شما و هم آقاي بهنام در مورد وزن اين نيروها دچار كم لطفي هستند. تنها پشت امضاي يك سازمان سياسي (گاموح) اخراج از پست دانشگاهي، زندان وشكنجه آقاي چهرگاني و آراي صدهزار نفري مردم تبريز خوابيده است. يعني اينقدر از مسائل اذربايجان بيخبريد كه نميدانيد كه بعداز پيشه وري بزرگ اولين شخصيت ملي اذربايجان كه در انتخابات در حوزه تبريز پيروز شده است، ايشان هستند؟ آراي اعلام شده ايشان در دور اول بالاي صدهزار بود (طبق ادعاهايي گويا در اصل دو سه برابر) و از ميان دهها كانديد نفر پنجم بودند. چون حوزه تبريز در آن موقع 6 سهميه داشت، جايگاه پنجم يعني موفقيت. من از نظر سياسي مخالف ايشان هستم اما نميتوانم حق ايشان را انكار كنم. در ميان بقيه امضا هم بسياري از دست اندركاران معروف جنبش ملي هستند. سابقه دستگيري و محاكم در داخل كشور با پرونده هاي مسئله ملي هم جزو اعتبار اين دوستان است. اگر آقاي بهنام و شما نيروهاي معتبرتر ميشناسيد، معرفي كنيد كه ما از گمراهي و بي اطلاعي به در آييم. بعداز يك عمر خدمت به چپ اين چه انشايي است كه نوشته ايد "گروه های سیاسی آذربایجانی که نامه مزبور را به دبیرکل سازمان ملل نوشته اند، از جانب توده های محروم و ستمدیده آذربایجانی که طی ده ها سال، زیر یوغ رژیمهای سلطنتی و اسلامی، بدترین بیدادگریها و تعدیات را متحمل شده اند، نمایندگی نداشته و حق اظهار نظر از جانب آنها را ندارند" خوب شما از كجا نمايندگي داريد؟ اما اين سازمانها اگر خود را نماينده ميدانستد كه ديگر خواها رفراندوم نميشدند! آنها ميگويند جازه بدهيد مردم در مورد آينده خود رٲي بدهند. انتخاب نماينده هم لازمه اش انتخابات است كه اينها خواهان آن هستند.