Skip to main content

دوستان گرامی، هنگامی در یک

دوستان گرامی، هنگامی در یک
Anonymous

دوستان گرامی، هنگامی در یک سرزمین کسانی پیدا شده و خواستار جدائی از آن سرزمین می شوند که رژیم هائی گندکار و گندخیم و زورگو و ستمگر و ناکارآمد مانند رژیم ولایت فقیه بر یک سرزمین فرمانروائی کنند. چندین بار دوستان ناسیونالیست ترک آذربایجانی درباره جدائی آذربایجان از ایران این شعار را داده اند که: ( کشور کوچکتر، زندگی بهتر! ) من از این دوستان نازنین می پرسم: چرا هیچکس در آمریکا که شش برابر ایران مساحت دارد خواستار جدائی از آمریکا نیست؟..........

دوستان گرامی، هنگامی در یک سرزمین کسانی پیدا شده و خواستار جدائی از آن سرزمین می شوند که رژیم هائی گندکار و گندخیم و زورگو و ستمگر و ناکارآمد مانند رژیم ولایت فقیه بر یک سرزمین فرمانروائی کنند. چندین بار دوستان ناسیونالیست ترک آذربایجانی درباره جدائی آذربایجان از ایران این شعار را داده اند که: ( کشور کوچکتر، زندگی بهتر! ) من از این دوستان نازنین می پرسم: چرا هیچکس در آمریکا که شش برابر ایران مساحت دارد خواستار جدائی از آمریکا نیست؟ چرا در کانادا که از بزرگترین کشورهای جهان است و شش برابر ایران مساحت دارد کسی خواستار جدائی از کانادا نیست؟ چرا در چین که شش برابر ایران مساحت دارد کسی خواستار جدائی از چین نیست؟ چرا در استرالیا که پنج برابر ایران مساحت دارد کسی خواستار جدائی از استرالیا نیست؟ چرا در بسیاری از کشورها که مساحت آنها بسیار بیش از ایران است کسی خواستار جدائی بخشی از آن کشور نیست و هیچکس در این کشورها نمی گوید کشور کوچکتر، زندگی بهتر؟ در ارزیابی فراگیر چرا در هیچ کجای جهان هیچکس در هیچ کشوری که با اندیشه خردمندانه گردانده می شود خواستار جدا شدن بخشی از آن کشور نیست؟ دوستان بزرگواری که خواستار جدائی آذربایجان از ایران هستید آیا می دانید که کشور ژاپن از به هم پیوستن چهار جزیره برپا شده است؟ ( جزیره های کیوشو، شیکوکو، هوکایدو و هونشو ) اما آیا شما شنیده اید که در ژاپن کسانی پیدا شوند و خواستار برپائی چهار کشور یعنی کشور کیوشو، کشور شیکوکو، کشور هوکایدو و کشور هونشو باشند؟ نه! نشنیده اید! آیا شما شنیده اید که در ( گرین لند ) که بخشی از سرزمین دانمارک است و مساحت آن بسیار بیش از مساحت خاک اصلی دانمارک است کسانی پیدا شده و خواستار جدائی گرین لند از دانمارک شوند؟ آیا شما شنیده اید که در ایتالیا کسانی پیدا شوند و خواستار جدائی جزیره سیسیل و یا جزیره ساردنی از سرزمین ایتالیا شده و خواستار برپائی کشور سیسیل و کشور ساردنی شوند؟ دوستان گرامی، هیچکس در هیچ کجای جهان در کشورهائی که با اندیشه خردمندانه گردانده می شوند خواستار جدائی از آن کشور نیست چون در چنین کشورهائی دیکتاتورهائی خونخوار و نفهم مانند روح الله خمینی و علی خامنه ای با قانون (ما می فرمائیم) فرمانروائی نمی کنند. در چنین سرزمین هائی آخوندهای مفت خوار و دژخیمان خونخوار بر هست و نیست یک سرزمین چیره نشده اند و چنین سرزمین هائی مانند ایران دوزخ سوزان نیستند. در سرزمین هائی که با خردورزی گردانده می شوند نه گدایان کاخ نشین آخوندی دیده می شوند و نه زنان پرده نشین پارچه پیچ شده! در چنین سرزمین هائی نه حجاب اجباری در کار هست و نه پایمال شدن حقوق زنان! در این سرزمین ها انتخابات فرمایشی، دادگاه های نمایشی، زندان ها و شکنجه گاه های اوین و گوهردشت و قزلحصار و تبریز و مشهد و اصفهان و شهرهای دیگر ایران ویران شده در سایه رژیم سر تا پا لجن جمهوری اسلامی وجود ندارند! در چنین کشورهائی گورهای گروهی هزاران تن که پس از محاکمه های پنج دقیقه ای اعدام شدند وجود ندارند! در چنین کشورهائی تورم تازنده و گرانی جهشی و ده برابر شدن بهای نان در بیست و چهار ساعت دیده نمی شوند. آری، تورم تازنده و گرانی های جهشی در دوزخی به نام ایران آن هم در چه شرایطی؟ در شرایطی که کشور ایران با یک میلیون و ششصد و چهل و هشت هزار و صد و نود و پنج کیلومتر مربع مساحت، سه برابر اسپانیا، سه برابر فرانسه، چهار برابر انگلستان، چهار برابر ژاپن، چهار برابر سوئد، پنج برابر آلمان، پنج برابر ایتالیا، پنج برابر نروژ، شانزده برابر کرۀ جنوبی، بیست برابر اتریش، سی و هشت برابر دانمارک، چهل برابر هلند، چهل برابر سوئیس، چهل و شش برابر تایوان و پنجاه و چهار برابر بلژیک مساحت دارد! مردم این کشورهای پیشرفته هیچ یک از دارائی های ایران زمین را در خواب هم نمی توانند ببینند!!! دومین کانی های گاز در سرتاسر کرۀ زمین، چهارمین کانی های نفت در سرتاسر کرۀ زمین، بهترین کانی های زغال سنگ، آهن، مس، طلا، نقره، سرب، روی، آلومینیوم، مولیبدن، تیتانیوم، اورانیوم، توریوم، بُر، پتاسیم، سنگ های تزئینی مانند سنگ مرمر و سنگ گرانیت، کانی های فیروزه، عقیق، زبرجد، یاقوت، لعل، زمرد، اوپال و کانی های دیگر و بهترین و کارآمدترین زمین های کشاورزی برای کاشت، داشت و برداشت همه گونه فراوردۀ گیاهی سردسیری و گرمسیری و بهترین دریاها برای ماهیگیری و بهترین زمینه ها برای پرورش آبزیانی مانند ماهی های سردابی و گرمابی و میگو و خرچنگ و صدف خوراکی و بهترین زمینه ها برای پرورش مرغ و اردک و بوقلمون و غاز و شترمرغ و ماکیان دیگر و پرورش گاو و گوسفند و شتر و گوزن و دام های دیگر و پرورش زنبور عسل و کرم ابریشم و ………. پس چرا مردم کشورهای پیشرفته ای که از آنها یاد شد بدون داشتن حتی یک هزارم دارائی های ایران در آسایش هستند و همواره به پیش می تازند اما ایرانیان در چنان تیره روزی دهشتناکی گرفتارند و سرزمینشان چنان دوزخی است که در هیچ کجای جهان همتا ندارد؟ برای پاسخ به این پرسش نیازی به چند ساعت سخنرانی نیست و پاسخ ساده و کوتاه و گویای این پرسش این است که در ایران رژیم گدایان مفت خور آخوندی با فرهنگ و روش های زمان برده داری و شترچرانی کشورداری می کند. در جهان کنونی کشورداری با اندیشه خردمندانه و با خردورزی انجام می شود نه با خرافه های آخوندی و روضه خوانی و نوحه خوانی و مرثیه خوانی و زوزه کشی های حضرات آیات عظام و حجج اسلام! ***** بپردازیم به جدائی و جدائی خواهی، اکنون که در ایران رژیمی بر سر کار است که اقتصاد آن بر پایه مفت خواری، بانکداری آن بر پایه رباخواری، دادگستری آن بر پایه رشوه خواری، کشورداری آن بر پایه زورگوئی، فرهنگ آن بر پایه خرافات، هنر آن بر پایه زوزه کشی و همه تار و پود آن بر پایه دروغ و مردمفریبی است سخنان فراوانی از جدائی گفته و نوشته می شوند اما اگر سطح زندگی در ایران مانند آمریکا و کانادا و آلمان و ژاپن و حتی ترکیه می بود و رژیمی با اندیشه خردمندانه در ایران کشورداری می کرد آیا باز هم کسی سخن از جدائی می گفت؟ نه! نمی گفت! دوستان بزرگواری که سخن از جدائی آذربایجان از ایران می گوئید دریغا و فسوسا که شما ریشه را رها کرده و از شاخ و برگ چسبیده اید و این حقیقتی است دردناک! آن هم در کدام زمان و کدام جهان؟ و با کدام اندیشه و با کدام روش؟ اندیشه و روش شما بوم گرائی ( ناسیونالیسم ) است که پدیده ای کهنه و مرده و پرتاب شده به تاریخ است و در زمانی شما این سخنان را می گوئید و می نویسید که همۀ مرزها در جهان رو به نابودی هستند و جهان به سوی تک میهنی ( اینترناسیونالیسم ) می رود و مرز میان این کشور و آن کشور دارد معنای خود را از دست می دهد و تنها یک کشور در فرجام تاریخ بر جای خواهد ماند و آن هم کشوری به نام کره زمین است و دیوارکشی ناسیونالیستی میان کشورهای گوناگون به پایان عمر تاریخی خود رسیده است و هر کشوری که زودتر به روند جهانی شدن ( globalization ) و تک میهنی بپیوندد کمتر زیان خواهد دید و هر کشوری که دیرتر به این روند بپیوندد بیشتر زیان خواهد دید اما شما که گرفتار کلنجاری ذهنی به نام ناسیونالیسم و دیوارکشی های ناسیونالیستی هستید در صد سال پیش زندگی می کنید نه در زمان کنونی!!! چرا که یکی از ویژگی های پنداری پلید و اهریمنی و زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم این است که ناسیونالیست ها همواره در زمان گذشته و برای گذشته زندگی می کنند و کلنجار مغزی ناسیونالیست ها در پیوند با رویدادهای زمانی به نام (گذشته) است نه زمانی به نام (اکنون) و یا زمانی به نام (آینده) ! و در پرده پندار یک ناسیونالیست زمانی به نام (اکنون) وجود ندارد!