Skip to main content

در ضمن دوستانی که زبانشناس

در ضمن دوستانی که زبانشناس
Anonymous

در ضمن دوستانی که زبانشناس واقعی هستند خوب میدانند که زبان "برتر" و "کامل" و غیره وجود ندارد. در رابطه با جملهء سرور تبریزی: "اما زبان انگلیسی از دیدگاه زبانشناسی کاستی های فراوان دارد، مانند نبودن برخی از دپ های آوادار و بی آوا در این زبان و آشفتگی های فراوان در زبان انگلیسی و یا واژه هائی که نوشتن آنها با خواندنشان ناهمسان است. "
ولی اینها نقض نیستند. خوب انگلیسی یک سنت قدیمی دارد برخلاف ترکی (استانبولی). ترکی استانبولی هم خطش و هم خود زبانش تازه است. یا بدون تعارف یک زبان جعلی ساخته فرهنگستانهای ترکیه و اتاترک است.

میتوان خوب برای نمونه یک زبان ایرانی تازه هم جعل کرد که دستور فعلش یکنواخت باشد. اگر اتاترک آن را جعل نمیکرد، در زبان عثمانی هم این به اصطلاح "آشفتگی" وجود داشت. ولی زبان عثمانی از دیدگاه دایره واژگان خیلی غنی-تر از ترکی استانبولی هست زیرا واژگان فراوانی از پارسی و تازی داشت که در آن زبان حل شده بود. و برای همین هم این زبان ترکی عثمانی ادبیاتش نسبت به سایر زبانهای دیگر ترکی غنی بود. یعنی اینها کاری نداشتند که این فعل روشمند هست و فعل دیگر روشش فرق دارد.. توانستند خلاقیت بخرج دهند و یک ادبیات نسبتاً غنی تولید کنند. اما زبانهای پیشرفته (علمی) امروز زبانهای تحلیلی و هندواروپایی هستد. بنابراین این درست که دستور زبان ترکی شاید آسانتر باشد (چون یکنواختی در صرف فعل دارد). اما اینکه فعلها همه به طور یکنواخت صرف شوند ربطی به "کامل" بودن یا "برتر" بودن ندارد. اما این زبانهای ترکی هیچ اثر مهمی برای بشریت نیافریدند (بدون تعصب این را میگویم). بگمانم زبانی که دستورش از هر لحاظ یک-نواخت باشد، هیچ برتری ندارد همانطور که اگر ترکی میانوند ندارد، نقض نیست. آیا درست است بگوییم چون ترکی میانوند ندارد، پس یک زبان ناکامل است؟ خوب همینطور هم نمیتوان گفت که زبان انگلیسی یا فارسی چون تمامی افعالشان یکنواخت صرف نمیشود، پس ناکامل هستند. ولی زبانهای ترکی با اینکه افعالشان برای نمونه "روشمند" هست اما هیچ اثر مهمی در تاریخ بشری نیافریند. ولی این زبان عربی برای نمونه ابن عربی یا شفاء ابن سینا را به بشر دارد و فارسی هم ذخیره خوارزمشاهی و انگلیسی هم کم و بیش تمامی علمی که امروز پشتوانه تمدن بشری است.

معمولا برتری زبانها در کمیت و کیفیت گویشورانشان است (مثلا میزان تولید علم به یک زبان و میزان وام واژه‌هایش نیز ضعف نیست وگرنه شاید انگلیسی بزرگترین وام واژه‌های دنیا را داشته باشد) وگرنه به نظر من بسیار مشکل است بخواهیم زبانی را به زبان دیگر برتری دهیم.معمولا در جایی یک زبان بهتر عمل می‌کند و در جایی دیگر ضعیفتر.مثلا در واژه سازی فارسی با گرفتن پیشوند و میانوند و پسوند سهولت بیشتری را نسبت به ترکی در واژه سازی دارد که تنها پسوند می‌پذیرد. شاید ترکی در صرف فعل آسانتر عمل کند. یکسری از خصوصیات هم که اصلا برتری محسوب نمی‌شود مثلا اینکه 5 یا 6 پسوند را قطار کنیم تا یک معنی را برساند و خودش اندازه یک جمله شود اصلا برتری نیست. زبانهایی که امروز پنج شش کلمه را جدا از همه برای یک جمله مینویسند (تحلیلی) پیشرفته تر هستند تا زبانهایی که برای یک جمله باید پسوند بر پسوند اضافه کنند.

زبانها همگی انعطاف پذیر هستند مثلا همان گریاننده کافی است در فارسی جا بیفتد مثلا اگر کسی بگوید فلان فیلم گریاننده است هیچ فارسی زبانی از سمرقند و بخارا تا اصفهان و شیراز از درک معنیش باز نمی‌ماند ولی این کلمه "رایج" نیست در حالی که گرداننده بسیار رایج است و فرقی میان آن با درد نمی‌بینم و می‌شود دردیدن را هم به افعال فارسی اضافه کرد که اینکه در سخنان عامیانه حتی زنگیدن (زنگ زدن) و حرفیدن و حتی در همین ویکی حذفیدن (که دوتای آخری عربی هستند) و خوبیدن را هم از روش معمول فعل کرده‌اند و استفاده می‌کنند.در واقع اگر هم ضعفی به نظر بیاید ضعف زبان نیست بلکه ضعف گویشوران است.این مطالب نیز از کتابهای برگرفته شده است که تلاشش در دادن برتری کاذب "ترکی" بر "فارسی" است که کاملا در راستای اهداف غیرعلمی است.

خلاصه این بحثها بیهوده است و پانترکیستهای نژادپرست تنها کسانی هستند که به این بحثها دامن میزنند. من هم ناچارم در پاسخ بگویم که زبانهای ترکی هیچ اثر مهمی در تمدن بشری نگذاشته است (که این حرف واقعیت بیشتری دارد تاحرفهای پوچ و تکراری ینیلیک).