Skip to main content

دوست عزیز آقای یونس شاملی

دوست عزیز آقای یونس شاملی
Anonymous

دوست عزیز آقای یونس شاملی

لحن و شیوه نوشته شما در برخورد به یک نظر مخالف را درست نمی دانم، زیرا شما خود همیشه روی برخورد و شیوه مدنی و دموکراتیک به نظرات مخالف تاکید داشته اید.
اظهار نظر مخالف را نمی باید پریشان گوئی نامید. زیرا نویسنده مزبور نظرات شناخته ترین و معتبر ترین صاحب نظران آذربایجانی در این زمینه را بیان کرده اند، که اصطلاح پریشان گوئی شما در واقع شامل آن بزرگان هم می شود! مگر این که با دلیل و منطق نظر آن بزرگان را به چالش به طلبید که در آن صورت به کار بردن آن اصطلاحات نیز ضرورت خود را از دست خواهند داد.
در ضمن نوشته شما که به نظر می رسد با عجله نوشته شده است، دارای کاستی ها و نارسائی های جدی است که من به یک نمونه آن اشاره می کنم و به عنوان یک دوست به شما توصیه می کنم که لازم نیست به هر نوشته ای پاسخ بدهید. به این معنی که یک مقاله خوب و یا یک پاسخ خوب و مستدل

دوست عزیز آقای یونس شاملی

لحن و شیوه نوشته شما در برخورد به یک نظر مخالف را درست نمی دانم، زیرا شما خود همیشه روی برخورد و شیوه مدنی و دموکراتیک به نظرات مخالف تاکید داشته اید.
اظهار نظر و نوشته مخالف را نمی باید پریشان گوئی نامید. زیرا نویسنده مزبور نظرات شناخته ترین و معتبر ترین صاحب نظران آذربایجانی در این زمینه را بیان کرده اند، که اصطلاح پریشان گوئی شما در واقع شامل آن بزرگان هم می شود! مگر این که با دلیل و منطق نظر آن بزرگان را به چالش به طلبید که در آن صورت به کار بردن آن اصطلاحات نیز ضرورت خود را از دست خواهند داد.
در ضمن نوشته شما که به نظر می رسد با عجله نوشته شده است، دارای کاستی ها و نارسائی های جدی است که من به یک نمونه آن اشاره می کنم و به عنوان یک دوست به شما توصیه می کنم که لازم نیست به هر نوشته ای پاسخ بدهید. به این معنی که یک مقاله خوب و یا یک پاسخ خوب و مستدل بهتر از نوشتن ده مقاله و یا ده پاسخ عجولانه و غیر مستدل است. زیرا نوشتن مسئله ای است که مسئولیت می طلبد و هدف از نوشتن نیز باید مسئولانه و با هدف آگاهی دادن باشد نه چشم هم چشمی و راضی کردن این و آن و یا خدای نکرده شهرت طلبی!

و اما نکته ای که می خواستم حضور شما دوست عزیز بیان کنم. شما در دو نوشته اخیر خود نوشته اید که تیراژ کتاب در ایران سه هزار جلد است و این درست است، ولی این دلیل نمی شود که ایرانیان در کل به غیر از آن سه هزار تیراژ کتاب چیزی نمی خوانند. باید توجه داشته باشید که هر سال میلیون ها دانش آموز و دانشجو در ایران وارد مدرسه و دانشگاه می شوند و کتاب های درسی، روزنامه ... را به زبان فارسی می خوانند، زیرا فارسی تنها زبان آزاد و غیر قانونی در ایران است که در دست رس است و تنها با آن زبان است که کسی می تواند مدارج تحصیلی را کسب کند. و از کل این دانش آموزان و دانش آموختگان حداقل سی و پنج در صد آن آذربایجانی و یا زبان مادریشان ترکی آذربایجانی است که بیش از نود درصد آنها قادر به خواندن و نوشتن به زبان مادری خود نیستند، از این رو مخاطب قرار دادن آنها به زبانی که قادر به خواندن و نوشتن و درک آن باشند بسیار مهم است. ما اگر واقعا می خواهیم پیام محقانه و آزادیخواهانه خود را به آنها برسانیم نباید از این مهم بهیچ وجه غافل باشیم، و نباید دیگران را ملامت کنیم که چرا ترکی نمی نویسند با توجه به این که تا جائی که می دانم نود و نه درصد نوشته های خود شما هم فارسی است!