Skip to main content

کاملا کیانوش گرامی، متاسفانه

کاملا کیانوش گرامی، متاسفانه
محسن کردی

کاملا کیانوش گرامی، متاسفانه اهل سیاست در ایران از ارائه راهکار عاجز هستند و من هرچه مینگرم اینها به شرح وقایع جاری بسندده میکنند و راه حلی در میان نیست. این نیست مگر اینکه جرات «بدنام» شدن ندارند. ارائه راهکار نیاز به شجاعت دارد. مشکل من با سایرین این استکه سایرین همه دم از حقوق بشر و آزادی میزنند اما همینکه به قدرت میرسند مثل همین مرسی در مصر همان اول کار و مثل خمینی خودمان میخواهند بساط دیکتاتوری بگسترند. چرا؟ آیا اینها آدمهای بدطینتی هستند و بقیه پاک؟ نه. من عقیده دارم که در جوامع جهان سوم و یا کشورهایی مثل چین و روسیه اوضاع و شرایط اجتماعی و سیاسی کشور این شرایط را دیکته میکند. لذا صلاح نمی بینم که به وضع موجود دست بزنم. مگر آنکه

مگر آنکه مطمئن باشم که آنچه که بجای نظام حاکم خواهد آمد بتواند بساط دمکراسی را برقرار کند. کشوری که مردمش همه زیر یوغ خمینی بروند خب نتیجه اش میشود همین که می بینیم. این انتخاب آگاهانه نبود برای همین نباید شاه زده میشد. اما امروز مردم ما میدانند چه میخواهند و اگر بهار ایرانی برقرار شود من از آن حمایت میکنم بشرط آنکه این بهار دیمی نباشد بلکه از یک آلترناتیو دمکراتیک حمایت کند. اما مصری ها و لیبیایی ها امروز همانجایی قرار دارند که ایران سال 57. قذافی امروز نباید زده میشد. صدا م و قذافی مشکل نبودند بلکه مشکل سیستم و جامعه بود که با انقلاب عوض بشود نیست آقا! فساد اداری و رشوه خواری در یک کشور را نمیتوان با انقلاب از میان برد چرا که مردم فاسد سیستم فاسد را بوجود می آورند. آن کارمند اداره آن دربان آن مقاطعه کار و دیگری و دیگری که رشوه میگیرند همه همسایه هم محلی و فامیل شمایند و الزاما نه با محمدرضاشاه فامیل بودند و نه امروز پسرخاله خامنه ای هستند. ده تا انقلاب دیگر هم بکنید وقتی بروید به شهرداری محل برای ساختمان سازی باید رشوه بدهید. طول میکشد که این سیستم درست شود. مشکل قبل از آنکه سیاسی باشد اجتماعی است و رژیم شاه قدمهای درستی را در راه از میان برداشتن این معضل بر میداشت. رشوه گیری لااقل در میان مردم عادی و ادارات داشت از میان میرفت. برگردیم به بحث امروز نباید با خودمان تعارف داشته باشیم. لذا همینجا پاسخ جناب بختیار را میدهم. پذیرفتن سخن شما یعنی پذیرفتن بهار عربی و این وضع ناجور در عراق و لیبی و مصر. به رژیم های سابق برچسب روسپی و دفاع از آنها را دفاع از روسپی نجیب نباید به حساب آورد. اگر آن روسپی سابق شغلش را عریان نشان میداد و یکی دو مشتری داشت (یعنی یکی دو آسیب اجتماعی و در کنارش پیشرفت) روسپی فعلی چادرش را محکم میگیرد و دهها رشوه بگیر و زورگیر و غیره بقول آن شاعر کارشان را از زیر دارند میکنند و جناب بختیار همچنان عقیده دارد که چون ظاهر حفظ شده پس رژیم های فعلی نجیب هستند.