دوستان گرامی، همه کسانی که

دوستان گرامی، همه کسانی که نوشته های مرا خوانده اند می دانند که من کوچکترین باوری به ناسیونالیسم و پان های رنگارنگ ندارم، من نه پان آریا هستم و نه پان ترک و نه پیرو پان های دیگر و باورداشت من تک میهنی یا اینترناسیونالیسم است. بدبختانه و با اندوه فراوان باید گفت که ناسیونالیست ها همواره در همه جهان درباره سرزمین های گوناگون و رویدادهای آن تنها هنری که دارند دروغ بافی و تاریخ تراشی است! همچنان که ناسیونالیست های ترک تاریخ تراشی می کنند ناسیونالیست های آریاپرست نیز درباره سرزمین های گوناگون دروغ بافی و تاریخ تراشی می کنند! نوشتار: "چرا می گویند آذری ترک نیست ؟ شهر آرتاویل به معنای شهر مقدس مرکز آذربایجان در 5000 سال پیش" نمونه ای از تاریخ تراشی ها و دروغ بافی ها و داستانسرائی های ناسیونالیستی از گونه پان آریائی است! شهر آرتاویل برابر نوشتارهای همه تاریخدانان بی طرف در زمان پیروز یکم ساسانی در پیرامون کوه ساوالان ساخته شد و زمان این شهرسازی کمابیش صد سال پیش از پیدایش اسلام و در سده پنجم میلادی بوده است. البته پس از تک عرب ها به ایران آرتاویل شد اردبیل و ساوالان شد سبلان و آزربایگان شد آذربایجان. پس چگونه آرتاویل می تواند پنج هزار سال پیش کانون آذربایجان باشد؟! پنج هزار سال پیش کشورهائی مانند ایران و یونان و روم برپا نشده بودند و سرزمینی به نام آذربایجان وجود نداشت چه رسد به آن که کانونی به نام آرتاویل نیز داشته باشد! پنجهزار سال پیش شهرنشینی ها و کشورهای کمابیش پیشرفته که در جهان بودند مصر و هند و ترکستان و چین بودند و شاید چند دولتشهر سامی کوچک نیز برپا شده بودند اما سرزمینی به نام آذربایجان وجود نداشت! ********** نویسنده نوشته است: ( ..... چرا می گویند آذری ترک نیست؟ ..... ) نخست آن که روشن نیست آن گویندگان چه کسانی هستند که نویسنده واژه (می گویند) را به کار برده است! دوم آن که در شهرهای آذربایجان هیچکس نمی گویند من (آذری) هستم بلکه همه می گویند من (ترک) هستم و اگر کسی بگوید من آذری هستم یا برای آن است که ناهمسانی زبانش را در سنجش با شاخه های دیگر زبان ترکی نشان داده باشد و یا برای آن است که بگوید من آذربایجانی هستم. ********** آتشکده آذرگشسب بسیار پیش از ساخته شدن آرتاویل خاموش شده بود و پیرامون آرتاویل نبود و در پیرامون شهر بناب بود! و آتشکده آذرگشسب یک چاه گاز طبیعی بود که بختکی آتش گرفته بود و تا به پایان رسیدن گاز آن زرتشتیان در گرداگرد آن پرستشگاهی ساخته بودند. نویسنده نوشته است: ( ..... یکی از بزرگترین چهار آتش مقدس زرتشت ایران آتشکده آذرگشسب در شهر آرتاويل قرار داشت!..... ) ********** نویسنده نوشته است: ( .......... سرانجام ترک ها که نوادگان مغول و چنگیز هستند با دور زدن دریای کاسپین (مازندران) از قسمت آران به پایین آمدند و کشتار وحشیانه ای انجام دادند و سرزمین های ارامنه و آذربایجان ایران را اشغال کردند! .......... ) نخست آن که مغول ها و ترک ها هیچ گونه پیوند نژادی و بومی و زبانی باهم ندارند و چنگیزخان مغول هنگام نبرد با ایران نود درصد کسانی را که کشت ترک بودند! چنگیزخان مغول هنگام تک به ایران به شهرهای پارس نشینی مانند: سپاهان و شیراز و همدان و کرمان و یزد و .......... حتی یک سنگ نیز پرتاب نکرد چه رسد به کشتار! ترک ها در سرتاسر تاریخشان تنها یک دشمن داشتند که آنها را هزار، هزار کشتار کرده است و آن هم دشمنی به نام (مغول) بوده است! پس چگونه ترک ها نوادگان مغول ها می توانند باشند؟ از اینها گذشته ترک ها پیش از چنگیزخان مغول و در زمان سلجوقیان و غزنویان و پیش از آنها نیز بودند و تاریخ ترک ها به هزاران سال پیش می رسد، پس چگونه ترک ها می توانند نواده چنگیزخان باشند؟ اگر این چنین است پس آدولف هیتلر نیز یکی از پادشاهان یهودی بنی اسرائیل بوده است که به آلمان حمله کرد و میلیون ها تن را کشت!!! البته این سخنان من تنها برای بیان رویدادهای تاریخی است و به معنای توهین به مردم بزرگوار و ارجمند جمهوری مغولستان و یا کسانی که نیاکانشان به گونه ای با مغول ها پیوند نژادی دارند نیست. ********** نویسنده در پایان نوشته است: ( .......... یادمان نرود که بزرگترین دوستی جهانی میان خلق ها یا شعار انترناسیونال همانا کوروش بزرگ بود .......... ) من که تک میهن یا اینترناسیونالیست هستم می گویم بدا به روزگار من اگر ناسیونالیستی دو آتشه و آریاپرست این چنین تک میهنی یا اینترناسیونالیسم را بستاید و از آن سخن بگوید! ********** دوستان گرامی، گناه از نویسنده نیست و این سخنان یاوه و بی پایه در پنداری پلید و اهریمنی و زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم ریشه دارند! و اگر کسی بخواهد درباره تاریخ یک سرزمین پژوهش کند نخستین کاری که باید انجام دهد دور ریختن همه نوشته هائی است که ناسیونالیست ها درباره آن سرزمین نوشته اند و پنداری دوزخی و دوزخساز به نام ناسیونالیسم در هر چهره ای چه پان ترکیسم و چه آریاپرستی همین است که هست!