Skip to main content

آقای "آرش"، اولا اينکه‌ اگر

آقای "آرش"، اولا اينکه‌ اگر
Anonymous

آقای "آرش"، اولا اينکه‌ اگر می‌گفتيد که‌ خون کسانی که‌ مد نظر شماست برای دفاع از کردستان، هنگامی که کردستان‌ قلع و قمع می‌شد، دسته‌دسته‌ از جوانانش اعدام می‌شدند، خلخالی و حسنی را به‌ جانشان انداخته‌ بودند، رهبرانش ترور می‌کردند، ... در آن مناطق ريخته‌ شده‌، به‌ هر حال از شما می‌پذيرفتم که‌ بگوئيد کردستان متعلق به‌ شما هم است. ولی هموطنی جاده‌ی يک طرفه‌ نيست که‌ حکومتش را شما نگه‌ داريد و بنده‌ "مرز پرگوهرش" را که‌ هر روز جان کاسبکاران مرزی را می‌گيرد، مرزی که‌ در واقع کردستان را تجزيه‌ نموده‌ است.

دوما اينکه‌ کجای دنيا گفته‌اند خون هر ملتی هر سرزمينی ريخته‌ شد، اين سرزمين متعلق به‌ آن ملت است! برايتان بشمارم که‌ خون چه‌ ملتهايی در مرزهايی ايران ريخته‌ شده‌، و با اين وصف اين سرزمين متعلق به‌ آنها نبوده‌. بحثهم از مغول و روميان نيست. چه‌ خونهای روس و عرب و ترک و افغانی که‌ در ايران ريخته‌ نشده‌ است.

سوما اينکه‌ حتی اگر اين معيار شما را هم قبول کنيم، بايد بگوئيم که‌ کردستان متعلق به‌ مردم کردستان است، چون قبل از همه‌ خون اين ملت است که‌ در آن ريخته‌ شده‌، آن هم توسط سرباز و ژاندارم و پاسدار حکومت ايران که‌ بيشتر از همان جاهايی جذب می‌شدند که‌ مورد نظر شماست.

چهارما شما خلط مبحث می‌کنيد. حقوق بشر يک چيزی است و حقوق شهروندی و جمعی چيزی ديگر. آموزش به‌ زبان مادری بيشتر يک حقوق شهروندی است. حقوق بشر را بايد هر کسی هر جای دنيا به‌ مثابه‌ی بشربودن داشته‌ باشد. اما حقوق شهروندی مختص شهروند هر کشور است. حال گيريم آموزش به‌ زبان مادی (اگر واقعا اين مد نظر شماست و نه‌ آموزش زبان مادری) جزو حقوق بشر است. گيريم اين حقوق بنيادی بشر هم کمافی‌السابق زيرپاگذاشته‌ شد و مردم کردستان در انتها راهی جز جدايی نيافتند. چکار می‌کنيد، باز تانک و فانتوم را از مناطق مرزی ايران برای کشتار سراغ اين مردم می‌فرستيد؟ و می‌گوئيد اين يکی ديگر جزو دمکراسی نيست و اين تبعه‌ی دمکراسی را قبول ندارم؟! ...
موفق باشيد.