Skip to main content

جناب دکتر براهنی گرامی با

جناب دکتر براهنی گرامی با
Anonymous

جناب دکتر براهنی گرامی با درود خدمت شما نخست باید عنوان کنم با قسمتهایی از فرمایشات شما که به حقوق شهروندی مرتبط هست موافقم ...

جناب دکتر براهنی گرامی با درود خدمت شما نخست باید عنوان کنم با قسمتهایی از فرمایشات شما که به حقوق پایه شهروندی مرتبط هست موافقم .نوشتید "گر شاهان ترک فارسی را قدغن می کردند، شما ادبیات فارسی نداشتید. به این دلیل قدغن نکردند که انساندوست بودند."! از آنجائی که رشته شما ادبیات فارسی است و چند تا از بهترین کتابهای سنجش ادبیات فارسی در ایران را شما نوشته اید، این سخنتان را به پای "تجاهل العارف" می نویسم. راستی را این است که این پادشاهان ترک را هیچ منتی بر سر فارسزبانان نیست. شما نیز می دانید که این پادشاهان هیچکدام با رأی مردم بر سر کار نیامده بودند و به زور بازو و تیغه شمشیر بر شاهان دیگر (که نزدیک به همه آنان خود ترکزبان و ترکتبار بودند) برشوریده بودند و خاندان شاهی آنان را برانداخته بودند. هنگامی که همینان چادرهای ایل و قبیله خود را وامی نهادند و شهرنشین میشدند، می بایست که پس از "کشورگشائی" به "کشورداری" می پرداختند و آنجا دیگر زور بازو و تیغه شمشیر کارساز نبود. از اینجا کار بدست وزیران و دبیران و دیوانیان و میرزایان و مستوفیان می افتاد که همه فارسی زبان بودند و چه جای شگفتی که آنان دفترهای مالیات و لشگر و دربار را و همچنین نامه های حکومتی را به فارسی می نگاشتند، اگر کسی را بر دیگری منتی باشد، باید انصاف داد که این کشورگشایان ترکزبان بودند که وامدار کشورداران فارسیزبان می شدند و "جانبداری آنان از زبان و ادب فارسی" نه از سر رواداری و تولرانس و فراخ سینگی، که از سر نیاز با این زبان و دانندگان آن بود، که اگر جز این باشد، باید پرسید ریشه این خودباختگی شاهان ترکزبان و ترکتبار در برابر زبان پارسی را، آنهم بروزگاری که ترکزبانان نه ملتی شکست خورده که خود شاهان پیروز و کشورگشا بودند و فارسی زبانان "رعیت" آنان، در کجا باید جست؟ و چرا این پادشاهانی که نخستینشان محمود غزنوی «انگشت در حلقه جهان کرده بود و قرمطی می جست" تا دین خود را در همه کشورش بگستراند، در باره زبان مادری خود چنین پایورزی و سخت سری نداشت؟ کدام شاه بزرگ ترکتبار را پیدا می کنید که وزیری فارسی زبان در کنار خود نداشته بوده باشد؟ چه کسی منت دار دیگری است؟ راستی را این است که اگر دبیران و دیوانیان و وزیران پارسی زبان نمی بودند، "پادشاهی هزار ساله ترکان" هزار روز نیز پایدار نمی ماند!
دیگر آنکه اگر از "جانبداري پادشاهان ترك از زبان و ادب فارسي" می نویسید، اینرا هم بنویسید که برخی از این پادشاهان ترک، و بویژه سردودمانهایشان با گویندگان این زبان چه می کردند، مگر جز این است که با بر افتادن هر خاندانی و برآمدن خاندانی دیگر همین فارسزبانها بودند که از دم تیغ بیدریغ می گذشتند و سربازان همان شاهانی که "از زبان و ادب فارسی جانبداری می کردند" در شهرهای بزرگ این آب و خاک کله منارها برپا می کردند و انبان انبان چشم برکنده شده همین مردم را برای پادشاهشان می فرستادند؟ مگر نبود که رشته های دیوانیان و دبیران و مستوفیان در هر بار که تاج و تخت دست بدست می شد بدست سربازان همین پادشاهان پنبه می شد و کتابخانه ها در آتش نادانی می سوختند و فرهیختگان و دانشمندان و اندیشمندان سر به دار می سپردند؟ راستی چه کسی منت دار دیگری است؟. آیا باز هم بر این هستید که پادشاهان ترکزبان که بسیاری در قتل و کشتار و تجاوز روی مغول را سپید کردند انساندوست بودند؟!!!

نوشتید "...کی شاهان ترک، زبان فارسی زبانان را بریدند؟" استاد گرامی با پوزش جمله شما مرا بیاد پاک نمودن تخته سیاه با زبان است که گویا معلم دانش آموز!!! را مجبور به این کار نموده که این خود سئولات زیادی در خصوص صحت و سقم خبر فوق در اذهان زنده میکند که ابتدائی ترین آن بر میگردد که طول زبانی که قادر به پاک نمودن تخته سیاه باشد. بگذریم در خصوص بریدن زبان آذری زبانان بوسیله فارسها باید اذعان کنم چگونه هست که روز بروز بی توجه به محدودیتهای اعمال شده بر میزان نفوذ این زبان افزوده میشود. در همین آستارا که اجداد اینجانب نزدیک به یک قرن است سکونت دارند زبان ترکی از شهر به روستاهای اطراف نفوذ کرده و بسیاری از تالشی زبانان اینک آذری صحبت میکنند و اتفاقا بسیاری از آنان به غلط خود را آذری میدانند.
با پوزش بسیاری از فرمایشات شما جنبه شعارگونه و احساسی داشت نه شهید شدن سربازان آذری در دفاع از ایران منتی بر ایرانیان میسازد و نه رشادتهای نادرشاه که ده ها مثل این را بقیه اقوام ایرانی نیز برای ایران انجام نمودند.

با سپاس فراوان
آیدین