Skip to main content

من فقط همین قدر می دانم که در

من فقط همین قدر می دانم که در
Anonymous

من فقط همین قدر می دانم که در کشورهائی مثل هند زبانهای گجراتی، پنجابی، هندی، سانسکریت، پارسی و ماراتی، بنگالی، مدرسی، نامیل و کاچی....وجود دارد (نزدیک به هشتاد زبان) که گاهی یک ده زبان ده دورتر را منوجه نمی شود ولی هندی زبان مشترک یا به بیانی زبان ملی آنهاست و انگلیسی زبان بین المللی آنهاست که 250 سال پیش توسط فشار انگلیسی ها رواج پیدا کرد. چه اشکالی دارد که در ایران هم هر قومی به زبان خود بنویسد و بخواند و رادیو و تله ویزیون داشته باشد و زبان فارسی هم به عنوان زبان مشترک یاد گرفته شود و یا تدریس شود؟

و یک چیز دیگر آقای برادری من نه شما را می شناسم نه آقای براهنی پسرعمویم است ولی یک چیز را می دانم که خشم هم مثل بقیه عواطف انسانی از درون برمی خیزد و طبیعی است ولی شیوه بیان آن به شکل تمسخر و بی ادبی در شان نه شماست و نه هیچ انسان آگاه. و نکته دیگر اینکه چرا در مخالفت با نظریات یکدیگر از شیوه تحقیر و کوچک کردن دیگری استفاده می کنیم؟ اصلن تحقیر کردن یک شیوه خیلی عادی و جا افتاده ای در فرهنگ کنونی ایران شده. بد نیست به خودمان هم نگاهی کنیم و ببینیم آیا ما برای اثبات نظریه یا عقیده مان می جنگیم و سخن می رانیم یا انگیزه ما از بدخواهی و کوچکی قلب و تنگی دیدگاهمان برمیاید یا می خواهیم روشنگری کنیم ولی به قیمت له کردن دیگری و البته در نهایت خودمان. البته اینجا حرفه شماست که مطرح می شود. در ضمن آقای براهنی دارای هر احساس فشار و به بیانی عقده های ارضا نشده در رابطه با فشار فرهنگ دیکتاتوری ایران بوده باشند در نهایت تواضع باید گفت که از این عقده ها در جهت بسیار مثبتی استفاده کردند و همانها باعث راندن رویاهای او به جلو شدند. روا نیست که ایشان را به عنوان تنها یک منتقد شعر معرفی کنید. و دلم می خواهد به آقای براهنی هم بگویم: کسی که کمر همت به آگاهی و روشنگری بست مهم نیست ایرانی است یا ترک و هندی است یا فرانسوی و عرب و .....کار او متعلق به همه انسانهاست . فراتر از این گروه بندی های نژادی و طبقاتی. با احترام.