Skip to main content

با سلام به جناب فرهاد:

با سلام به جناب فرهاد:
Anonymous

با سلام به جناب فرهاد:

1)در کامنت قبلی "مملکت ایران مملکت پارسیان است"ربطی به تقسیم بندی تورات ندارد.نویسنده با توجه به واقعیات آن روزگار بیان کرده است مانند کسی که امروز بگوید تفلیس شهر گرجیان است حال در ادامه در توجیه نام گرجستان هرچه میخواهد بگوید دلیل بر نقض جمله اول نیست.من نیز با شما موافقم که افسانه ها را نباید جدی گرفت. اما دوست عزیز در کتاب سیری در تاریخ دیرین ترکان ایران در صفحه 59 از کتاب دیوان اللغات ترک استفاده میکند "ترکان در اصل 20 طایفه اند که همگی از ترک پسر یافت پسر نوح...."مرگ خوب است اما برای همسایه؟؟؟
2)بخش دوم رساله انارجانی چهارده فصل درباره زبان و اداب و رسوم و... مردم تبریز در آن دوران دارد. این چه ربطی به گیلان دارد؟حال اگر زبان مردم تبریز در آن دروه شبیه زبان گیلانی بوده مقصر ما نیستیم.
3)وقتی در متن اصلی کتاب ده ده قورد قورد صراحتا نام استانبول آورده میشود دیگر بحث بر سر تاریخ 444 بی معنی میشود مگر نویسنده میدانسته که قرار است حدود 400 سال دیگر چه اتفاقی بیوفتد. مگر در زمان پیامبر شهری به نام استانبول وجود داشته است.؟ میدانیم شاهنامه در قرن چهارم تالیف شده است اما داستانهای تاریخی ساسانیان و اسطوره ای پیشین در آن آمده است خوب این دلیل نمیشود بگوییم شاهنامه در زمان ساسانیان نوشته شده!! آیا جمله "مقارن دوره رسول اکرم..."دلیل بر این است که این کتاب برای آن دوره بوده است.چطور شما از این کتاب با اینهمه تناقض استفاده میکنید ولی شاهنامه و اشعار شاعران دیگر را نفی میکنید.این تناقض ها را میتوان به راحتی حل کرد.این دو کتاب از روی کتاب قدیمیتری نوشته شده که فعلا در دسترس نیست. به همین راحتی؟؟؟؟
4)اکثر کسانی که به عنوان محقق نام برید نویسندگان ترک گرا هستند.مانند جناب زهتابی منابع اصلی اثبات نظرات ایشان این نوع نویسندگان است(میرزایف. قفس اوغلو.اوگل. محمد اوف.پاشا صالح.سیدف.دمیرچی زاده. دکتر هیئت.سلیمان اولجاس و...)آیا استفاده کردن از یک گروه فکری مشخص در اثبات یک نظریه علمی به لحاظ آکادمیک پذیرفنه شده است؟
5)البته در کتاب مرحوم زهتابی از دو نویسنده غربی اوپر و هومل نام برده میشود که بین زبان سومری وزبان آلتائیک نزدیکی
هست.البته در آن زمان دانش شرق شناسی نو پا بود ودرباره مردم شرق نظریات مختلفی وجود داشت (ازجمله دو نویسنده بالا)اما امروزه مسئله زبان سومری و عدم ارتباط آن با هیچیک از زبانهای فعلی خاورمیانه حل شده است.
6)در آثار حکیم نظامی ضرب المثلهای فارسی فراوانی وجود دارد مانند:کبوتر با کبوتر باز با باز/ کند همجنس با همجنس پرواز/مسئله اینجاست که بسیاری از ضرب المثلهای که شما میفرمایید ترکی اند در واقع ترجمه ضرب المثلهای فارسی هستند که پس از تغیر زبان به ترکی در آمده اند.من منکر وجود بعضی از کلمات ترکی در آثار نظامی خاقانی و.. نیستم اما دوست عزیز شما فرمودید مشت نمونه خروار نیست. از تعدادی محدود لغت نمیتوان پی به ترک بودن نظامی و...برد همچنان که امروز من فارس زبان در مکالمات روزمره دانسته یا ندانسته از لغات ترکی استفاده میکنم. باید توجه داشت که در زمان نظامی ایلات ترک در منطقه وجود داشته اند و تبادل لغات بدیهی بوده.
7)"درباره نظامی و زبان مادری وی اینقدر اطلاعات هست که متاسفانه من در اینجا نمی توان به همه آنها اشاره کنم. اگر موافق باشید بماند برای بعد از حل بقیه سوالات." دوست عزیز با بیشتر این اطلاعاتی که شما میفرمایید آشتا هستم نیازی به تکرار مکررات نیست. من مشکل بین خود و شما را میدانم.اکثر آثار نوشته شده در 130 ساله اخیر در منطقه برگرفته از افکار ناسیونالیستی افراطی (پان ترکیسم. پان عربیسم. پان ایرانیسم و..) نوشته شده است.من استناد به این نوع منابع را قبول ندارم چه آثار نویسندگان ایرانی(هرچند که اعتقاد دارم که این آثار با علم روز دنیا همخوانی بسیاری دارد) و چه آثارنویسندگان ترک زبان. لطفا یا ازاسناد و منابع دست اول مربوط به قبل از 130 سال پیش استفاده کنید یا از منابع آکادمیک و علمی دانشگاههای معتبر دنیا خارج از حوزه ایران و کشورهای ترک زبان استفاده کنید.فکر کنم در اینصورت به نتیجه بهتری برسیم.با تشکر.