Skip to main content

دوست گرامی، حامد ایرانی، شما

دوست گرامی، حامد ایرانی، شما
تبریزی

دوست گرامی، حامد ایرانی، شما می گوئید: ( .......... نوشته شما بسیار سطحی،غیر علمی و به دور از واقعیات تاریخ معاصر است .......... ) ..........

دوست گرامی، حامد ایرانی، شما می گوئید: ( .......... نوشته شما بسیار سطحی،غیر علمی و به دور از واقعیات تاریخ معاصر است .......... ) دوست گرامی، من نمی توانم به کسی بگویم که به زور نوشتار مرا ژرفی، علمی و بر پایه واقعیت بداند! هر کس دیدگاهی درباره یک نوشتار دارد و دیدگاه شما هم این است! دوست گرامی، در ارزیابی هر پدیده ای باید فراگیری را ببینیم نه جُزانش را ! من هم در ارزیابی فراگیر گفته ام که ( .......... در سرتاسر جهان هنگامی که رژیم هائی گندکار و گندخیم و زورگو و ناکارآمد و ستم پیشه بر یک سرزمین فرمانروائی کنند کسانی پیدا شده و خواستار جدائی بخشی از خاک آن سرزمین می شوند .......... ) ********** دوست گرامی، حامد ایرانی، از بنگلادش سخن گفته اید، پاکستان خاوری ( بنگلادش کنونی ) برای گندکاری های فراوان رژیم دیکتاتوری و فاسد پاکستان در آن زمان جدا شد نه برای فرهنگ و زبان! پس چرا در فیلیپین کنونی که از چندین آبخوست برپا شده است و بیش از صد زبان و گویش در آنجا کاربرد دارد کسی خواهان جدائی نیست؟ ********** دوست گرامی، حامد ایرانی، جدائی سوئد و نروژ بیش از صد سال پیش و در سال ۱۹۰۵ رخ داد نه زمان کنونی! زمینه آن نیز زورگوئی ها و دیکتاتوربازی های رژیم سوئد بود نه فرهنگ یا زبان! اما در زمان کنونی مرز میان سوئد و نروژ جز مرز نمادین چیز دیگری نیست و مرز میان سوئد و نروژ از میان رفته است! ********** دوست گرامی، حامد ایرانی، جدائی چک و اسلواکی هیچ پیوندی با زبان و فرهنگ ندارد و برای افت و خیزها و دگرگونی های برخاسته از فروپاشی رژیم شوروی پیشین و کشورهای پیمان ورشو پیشین بوده است. زبان چک ها و زبان اسلواک ها هم ناهمسانی چندانی باهم ندارند و در زمان کنونی مرز میان چک و اسلواکی کمابیش از میان رفته است و سخن از یکپارچگی دوباره این دو کشور می رود. ********** دوست گرامی، حامد ایرانی، دیکتاتوری نژادپرست و ستمگر و خونریز به نام اسلوبودان میلوشوویچ با ستم های فراوانی که کرد یوگوسلاوی را تکه پاره کرد نه فرهنگ و زبان و دین! ناهمسانی فرهنگی و زبانی و دینی در بسیاری از کشورها هست اما در سایه رژیمی که با خردورزی کشورداری می کند کسی خواهان جدائی از چنین کشورهائی نیست. ********** دوست گرامی، حامد ایرانی، رویدادهای بخشی از کانادا به نام کبک در پیوند با چهل سال پیش و برای بیکاری و گرانی و تورم بوده است و اکنون چیزی به نام جدائی خواهی در کبک وجود نداشته و از میان رفته است. ********** دوست گرامی، حامد ایرانی، چیزی به نام تجزیه شدن بلژیک را آن هم برای زبان و فرهنگ برای نخستین بار من از شما می شنوم و چنین چیزی تا آنجا من می دانم وجود ندارد! ********** دوست گرامی، حامد ایرانی، شما می گوئید: ( .......... خواست جدائی کاتالان ها از اسپانیا فقط بر سر زبان و فرهنگ است .......... ) دوست گرامی، کسی اگر تاریخ اسپانیا را خوانده باشد می داند که رژیم ژنرال فرانکو بر اسپانیا یکی از سیاهترین رژیم های دیکتاتوری در اروپا است. ژنرال فرانکو ناسیونالیست بود و برای رهائی از بیداد و ستم ژنرال فرانکوی ناسیونالیست زمانی جنبش جدائی خواهی در بخشی از اسپانیا به نام باسک پیدا شد. پس از مرگ دیکتاتور اسپانیا این جنبش نیز نخست کم رنگ شد و سپس از میان رفت. هم اکنون نیز گروهی از کاتالان ها ( نه همه آنها ) به گونه ای شل و ول سخن از جدائی بر زبان می رانند که این سخنان نیز برای آن است که رژیم خوان کارلوس پادشاه اسپانیا نتوانسته است برای کاتالان ها آسایش و پیشرفت اقتصادی را مانند کشورهای دیگر اروپائی به ارمغان بیاورد. ********** دوست گرامی، حامد ایرانی، جنبش های جدائی خواهی در سرتاسر ایران چه زمان رژیم پهلوی و چه زمان رژیم آخوندی ریشه در دیکتاتوری و ستم های این رژیم ها دارند نه فرهنگ و زبان.