Skip to main content

ایران کشوری است که از نظر

ایران کشوری است که از نظر
Anonymous

ایران کشوری است که از نظر حقوق بین الملل کاملا یکپارچه بوده و هیچ گاه و در هیچ معاهده حقوقی بین المللی، هیچ گونه مرز بندی درونی و یا تقسیم بندی قومی و مذهبی برای آن به رسمیت شناخته نشده است.

از نظر حقوق حقوق بین الملل، هرگونه تغییر مرزهای کشورهای عضو سازمان ملل و خدشه دار کردن یکپارچگی سرزمینی آنها، مردود شناخته شد است.

اولین و مهمترین نیرنگ تجزیه طلبان، برای تجزیه ایران تعریف مرزهای درونی بر اساس قومیتها در ایران است، سناریویی که بر اساس آن، مرزهای درونی باید به دست دولت ایران تعریف گردند و به رسمیت شناخته شوند. تا در نتیجه مقدمات به رسمیت شناخته شدن مرزهای درونی ایران در صنحه حقوق بین المللی فراهم گردد.
بدیهی است که در صورت موافقت حکومت ایران، با تقسیم بندی ایران به واحدهای قومی، آنگاه تجزیه طلبان با کمترین هزینه و ساده ترین روش به هدفه نهایی خود یعنی تجزیه ایران نزدیک میگردند.


به زبان ساده تر فدرال کردن ایران درست مانند آن است که حکومت ایران با دست خود، ملک مشاعی به نام ایران را تفکیک کرده و اقدام به صدور اسناد مالکیت تفکیکی جداگانه برای مناطق مختلف ایران نماید.

با تفکیک مالکیت و صدور اسناد مالکیت جداگانه، تجزیه ایران بسیار ساده تر خواهد بود تا در شرایطی که هیچ گونه مرزبند درونی وجود ندارد و به رسمیت شناخته نشده است.

و خوب است به یاد آوریم که، تمامی کشورهای تجزیه شده، دارای فدرالیسم قومی بوده اند. شوروی و یوگوسلاوی بهترین نمونه های فدرالیسم قومی بوده اند که تجزیه شدند. در حالی که فدرالیسم کشورهایی آمریکا و یا آلمان بر اساس قومیت نمی باشد و لذا خطری را متوجه یکپارچگی سرزمینی این کشورها نمی سازد.


بر همگان بدیهی است که تمرکز زدایی از قدرت مرکزی و واگذاری تصمیم گیریهای اقتصادی به مراکز استانها و بهرمندی بیشتره استانها از منابع طبیعی آنها اموری هستند که از نیازهای ایران امروز هستند و حتماً باید پیگیری شوند و تمرکز گرای و انتقال تمامی سرمایه های کشور به پایتخت و چند شهره بزرگ کشور از بزرگترین مشکلات ایران امروز هستند.

ولی برای رهایی از این مشکل، فدرالیسم به هیچ وجه تنها راه حل نیست، بلکه بدترین راه حل میباشد.

تجزیه طلبانی که شجاعت بیان نیات شوم خود را ندارند، خود را در پشت نقاب فدرالیسم پنهان کرده اند، چراکه میدانند طرح شعاره تجزیه ایران در این مرحله، هیچ جایگاه حقوقی وهیچ خاستگاه مردمی ندارد.

لذا از نظرِ آنها باید در پشت نقابِ فدرالیسم پنهان شد تا پس از تقسیم سازی ایران به نواحی قومی و به رسمیت شناخته شدن آن در سطح بین المللی، به سمت هدفِ اصلی یعنی تجزیه ایران گام برداشت.


واقعیت آن است که، ایران امروز برای شکوفایی و توسعه نیاز به راه حلهایی دارد که اجرای آنها و دستیابی به آنها در قالب ایرانی متحد و یکپارچه امکان پذیر خواهد بود.

در شرایط خطیر حاکم بر منطقه و ایران، پرداختنِ به مباحث قومی و فدرالیسم انحراف و نیرنگی است بزرگ.

ایران امروز با وجود همه کمبودهایش از شرایط بالقوه بسیار بالایی برای جهش اقتصادی و سیاسی عظیم برخورداراست، جنگ-های رخ داده در خاورمیانه طی سه دهه گذشته و شرایط منطقه ای پس از آنها، ایران-زمین را از پتانسیل دفاعی بالایی برخوردار ساخته است، وسعت سرزمینی و ثروتهای خدادای ایران بویژه ذخایر عظیم گاز طبیعی ایران ثروتی بزرگ برای هر ایرانی محسوب می گردند و نسل جدید ایران زمین دچار تحولاتِ مثبت فکری و رفتاری شگرفی شده است.

در چنین شرایطی هر گونه صحبت از تجزیه، فدرالیسم و قومیت گرایی انحرافی است بزرگ از هدف اصلی ایران دوستان.