Skip to main content

جناب بنی طرف،

جناب بنی طرف،
Anonymous

جناب بنی طرف،
شما بوی کباب را شنیده اید ولی خبر ندارید که. . .

نظرم را با یک پرسش آغاز میکنم:
جناب بنی طرف شما چرا و در چه شرایطی از ایران خارج شدید و چرا در اروپا مسکن گزیده اید؟ این سئوال در باره من هم صدق میکند و جواب روشن است؛ از ترس جان و بخاطر فشارهائی که رژیم فاشیستی وارد می آورد. حالا چطور شده ست که در چنین وانفسائی رژیم یکباره آنچنان دمکرات میشود که در ورزشگاه ها را باز میکند و اجازه میدهد که در آنجا شعارهای جدائی طلبانه سرداده شود و این در حالیست که سعید متین پورها باجرم هائی بمراتب نازل تر در زندان ها می پوسند. در حالیست که زلزله زدگان آذربایجان در زمستان سخت "ورزقان" از سرما یخ میزنند و رژیم اجازه نمیدهد که کمک های مردمی بداد آنها برسد و خود نیز چندان کمکی نمیکند. درحالیست که دریاچه اورمیه بی سر و صدا و درانزوا می خشکد و میمیرد و کسی را یارای نجاتش نیست. چرا یک دهم این ٥٠٠٠٠ نفری که در ورزشگاه ها شعار استقلال سرمیدهند نمیروند در ده نقطه از شهر تبریزبرای زندانیان سیاسی، برای زلزله زدگان آذربایجان و برای دریاچه ارومیه تظاهرات براه بیندازند؟ دلیل روشنی دارند؛ چون اجازه ندارند، چون سرنخ دست رژیم است و هرجا که بخواهد میکشد.
بهنگام جنبش سبز که آغاز کار تیم تراکتور بود مقاله ای نوشتم با نام "نتیجه مسابقه فوتبال تراکتورسازی با استقلال:٢ – هیچ بنفع جمهوری اسلامی." سیر وقایع که نظراتم را تائید کرد نوشتم "جمهوری اسلامی گفتمان استقلال طلبی در جنبش ملی آذربایجان را های جک کرده ست." امروزهم که میبینیم هرچندگاه تیم تراکتور را علم میکند که سیاست هایش را جلو ببرد. یک سال پیش سپاه پاسداران که بنیانگذار و حامی آنست چندین میلیارد تومان کمک مالی کرد تا روی پایش بماند.امروز هم درآستانه انتخابات چنین سرو صدائی براه انداخته و دوباره در ورزشگاه فیل هوا کرده ست که مبادا آذربایجانی خودش را ایرانی بداند و درمبارزاتی که انتظارش میرود شرکت کند. تازه اینکه چیزی نیست برای اینکه ته دلتان از خوشحالی بیشترغنج بزند باطلاعتان میرسانم که حزب "استقلال طلب گا موح" جدید هم درست شده ست که رهبر آن دکتر لطیف حسنلی در کرج راست راست راه میرود وبا منابع خارجی مصاحبه میفرماید.